به گزارش خامی [2] [3]، ساعت ۹ شب پنجمبن روز خرداد ماه سال جاری گزارش یک فقره قتل در خیابان آذربایجان خیابان گلشن از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ به کلانتری ۱۲۹ جامی اعلام شد و با حضور عوامل کلانتری و اکیپ بررسی صحنه قتل اداره دهم، مشخص شد خانمی ۵۰ ساله در محل سکونت خود واقع در طبقه اول یک مجتمع مسکونی، بر اثر اصابت ضربات چاقو توسط قاتل یا قاتلین به قتل رسیده است.

پس از حضور ماموران در محل وقوع قتل دختر مقتوله در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: ساعت ۷ امشب زمانیکه از محل کار خود به منزل بازگشتم و قصد ورود به داخل خانه را داشتم، متوجه شدم که به علت قرار داشتن کلید در پشت در منرلمان، امکان باز کردن در وجود ندارد؛ به تصور اینکه مادرم در خانه است، زنگ خانه را زدم اما از او هیچ خبری نشد و این در حالی بود که به وضوح صدای تلویزیون از داخل شنیده می‌شد.

با دیدن کفش‌های مادرم در کنار در ورودی اطمینان پیدا کردم که او داخل خانه است؛ با گذشت حدوداً ۱۵ دقیقه، به کمک همسایه طبقه بالا اقدام به شکستن درب خانه کردم و پس از ورود به داخل خانه با جسد مادرم روبرو شدم که خون زیادی از وی بر روی زمین و لباس‌هایش ریخته بود.

پس از تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

کارآگاهان اداره دهم با آغاز رسیدگی به پرونده، از طریق اهالی ساختمان اطلاع پیدا کردند که در روز وقوع جنایت، نظافتچی ساختمان برای نظافت راه پله‌های ساختمان به محل مراجعه کرده و حتی وسایل نظافت را نیز از مدیر ساختمان دریافت کرده بوده، اما با این وجود هیچ خبری از او در ساختمان نبود.

ماموران اداره دهم که به غیبت جوان نظافتچی مشکوک شده بودند اطلاع یافتند که نظافتچی ساختمان، جوانی حدوداً ۳۰ ساله و تبعه کشور افغانستان است که هفته‌ای یک بار برای نظافت به ساختمان مراجعه و هر بار نیز پس از انجام نظافت، دستمزد خود را به صورت روزمزد و به صورت کامل دریافت می‌کند اما با این وجود اهالی ساختمان هیچ اطلاع دقیقی از محل سکونت وی در اختیار ندارند.

تحقیقات در خصوص ناپدید شدن جوان نظافتچی به نام درویش در شرایطی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفته بود که بررسی صحنه جنایت نیز حکایت از آن داشت که قاتل یا قاتلین بدون هیچگونه تخریب وارد ساختمان شده و مقتوله نیز در خانه‌اش را برای آنها باز کرده که همگی این دلایل و شواهد حکایت از آن داشت که قتل توسط فرد یا افرادی انجام شده که به راحتی به داخل ساختمان تردد داشته‌اند.

در شرایطی که عوامل تشخیص هویت، تیم پزشکی قانونی و کارآگاهان اداره دهم در حال انجام اقدامات اولیه در محل جنایت بودند، شناسایی انگیزه احتمالی جنایت در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.

با توجه به ناپدید شدن جوان نظافتچی و احتمال ارتکاب سرقت، از دختر مقتوله خواسته شد تا با وارسی داخل خانه به کارآگاهان اعلام کند که آیا وسایلی از قبیل پول، طلا و جواهرات و دیگر اموال باارزش از داخل خانه به سرقت رفته یا نه؟ که دختر مقتوله به کارآگاهان اعلام کرد: النگوهای مادرم در دستش نیست.

دختر مقتوله به کاراگاهان گفت: در طول چند سال مادرم اقدام به خرید تعدادی النگو کرده بود و فکر می‌کنم که تعداد آنها در حدود ۲۰ حلقه می‌شد و همیشه به شوخی می‌گفت: این النگوها را بعد از مرگم یادگاری نزد خودت نگهدار تا اگر روزی به پول نیاز داشتی، بتوانی با فروش آنها مشکلت را برطرف کنی.

در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اداره دهم با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی هویت دقیق درویش . ر (۳۱ ساله) و ساکن در منطقه هشت متری جوادیه راه آهن، شدند؛ با شناسایی محل سکونت "درویش"، کاراگاهان به محل مراجعه و اطلاع پیدا کردند که درویش همزمان با زمان جنایت از تهران خارج شده است.

با اطلاع از خروج غیرقانونی درویش از کشور، هماهنگی‌های لازم از طریق پلیس بین‌الملل انجام شد تا نهایتاً کارآگاهان اداره دهم اطلاع یافتند که "درویش" به تازگی (در اواخر بهمن ماه) به ایران مراجعت کرده و در حال حاضر نیز در منطقه خلازیر تهران به عنوان کارگر ساده ساختمانی مشغول به کار شده است؛ بلافاصله محل کار و استراحت درویش در منطقه خلازیر شناسایی و وی در ساعت یک بامداد هفتم اسفندماه دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد.

"درویش" که زمان دستگیری منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده بود، پس از انتقال به اداره دهم و آغاز تحقیقات، صراحتاً به ارتکاب جنایت اعتراف و عنوان کرد: هر بار که برای نظافت راه پله‌ها به ساختمان مراجعه می‌کردم، برای گرفتن آب گرم سراغ خانه اهالی ساختمان می‌رفتم و در چندین نوبت نیز به خانه مقتوله رفته بودم؛ نخستین بار زمانیکه مقتوله قصد داشت تا ظرف آب را به من تحویل دهد، چشمم به النگوهای طلای دستش افتاد؛ پس از آن، هربار که مقتوله را در ساختمان ملاقات می‌کردم به یاد طلا و جواهرات دستان او می‌افتادم و زمانیکه به بهانه‌های مختلف از قبیل گرفتن آب داغ به خانه‌اش می‌رفتم اطمینان پیدا می‌کردم که هنوز طلاها را دارد. تا اینکه تصمیم به سرقت آنها گرفتم.

متهم در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: روز جنایت پس از گرفتن وسایل نظافت از مدیر ساختمان، به بهانه گرفتن آب داغ به خانه مقتوله مراجعه کردم، در حالیکه مقتوله برای آوردن آب داغ به آشپزخانه رفته بود، در ورودی آپارتمان را باز گذاشته بود - با چاقویی که برای سرقت خریده بودم و زیر لباسم مخفی کرده بودم - وارد خانه شدم و اطمینان پیدا کردم که او در خانه تنها است؛ مقتوله با مشاهده من در داخل خانه بسیار تعجب کرد و زمانیکه متوجه شد که من قصد سرقت طلاهایش را دارم، قصد داد و فریاد در ساختمان را داشت که به او مهلت ندادم و با چاقو چند ضربه به او زدم و پس از سرقت طلاها به سرعت از ساختمان خارج شدم و از محل فرار کردم.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.