به گزارش خامی [2] [3]،
به نقل از تعامل، در روزهای گذشته در کشور آفریقای مرکزی نا آرامی هایی بهوقوع پیوسته که نقطه عطف آن کشتار وسیع و بیرحمانه مسلمانان این کشور بخصوص در شهر بانکی توسط شبه نظامیان مسیحی آنتی بلاکاست. فیلمهای مربوط به کشتار مسلمانان با کمال قساوت و با بهره مندی از انواع سلاح های سرد از قبیل شمشیر و قمه و چاقو در روزهای اخیر در سراسر جهان انعکاس گسترده ای داشته اما دریغ از اینکه واکنش مناسبی از سوی دولتهای مدعی حفظ صلح و امنیت جهانی صورت پذیرد. قتل عام و نسل کشی مسلمانان در کشور مذکور باعث شده که هزاران مسلمان از آفریقای مرکزی و خانه وکاشانه خود آواره شده و به کشور همسایه خود یعنی چاد مهاجرت اجباری کنند.این وضعیت، پرسشهای متعددی را برای فعالان صلح دوست وعدالت طلب در سراسر جهان ایجاد کرده است از جمله اینکه مگر نه این است که شورای امنیت سازمان ملل مسئول حفظ صلح وامینت جهانی است، حال که به طور علنی و واضح این همه کشتار در یک کشور صورت می گیرد چطور این نهاد احساس وظیفه ای نمی کند که واکنش موثری برای جلوگیری از قتل عام ها ترتیب دهد؟
همچنین پرسش می شود که مگر نه این است که در سازمان ملل سازوکاهای متعددی برای جلوگیری از نقض حقوق انسانها ایجاد شده وهر ساله بودجه های سنگینی را دولتها از طریق پرداخت سهم عضویت در سازمان ملل هرینه می کنند، پس چطور در میان این همه هزینه و نیروی انسانی ، سازمان ملل اولویتی برای پیشگیری معضل یاد شده ترتیب نداده است؟ پرسش دیگر اینکه مگر نمی گوییم که سازمان همکاری اسلامی تنها مرجع فراملی بین کشور های اسلامی است که همه دول اسلامی عضو آن هستند و بنا شده که از کیان اسلام دفاع کنند پس این سازمان الان کجاست و چه می کند که ظهور و بروزی از این نهاد برای جلوگیری از ادامه کشتارها وحمایت از اعضای سازمان دیده نمی شود؟ از پرسشهای فوق مهم تر اینکه مگر گفته نمی شود که دیگر نسل کشی و جنایت علیه جامعه بشری در هیچ منطقه جهان تحمل نمی شود وجامعه جهانی نمی خواهد که تجربیات نسل کشی رواندا یا بوسنی مجدد اعاده شود پس این همه کشتار مسلمانان آن هم با رویکردهای فرقه ای و با محوریت برخی از فعالان مسیحی چه معنا ومفهومی دارد؟
مگر ما کنوانسیون منع نسل کشی را هم اینک در سطح جهانی نداریم که گفته می شود بسیاری از مفادآن تبدیل به قاعده عرفی و حتی بالاتر یعنی قاعده آمره شده است و به هیچ عنوان تخطی از آنها پذیرفته نیست پس این همه جنایت آن هم در روز روشن جلوی چشم جهانیان چه معنا دارد؟مخاطبان ارجمند بهطور قطع به این پرسشها فکر خواهند کرد وهر یک به فراخور دانش و تجربه خود پاسخ هایی به پرسشهای مطروحه خواهند داد اما بد نیست ما نیز در مرور حاضر به چند نکته تاکید کنیم:نخست اینکه نباید از یاد برد که چند ماهی است فرانسه با هدف حفظ نفوذ و پایگاههای خود در آفریقا با چراغ سبز آمریکا وانگلیس وارد آفریقای مرکزی شده و ادعا کرده که می خواهد حفظ صلح کند اما این ادعا مردود بوده زیرا از وقتی که فرانسوی ها در این کشور مستقر شده اند تعداد کشته های مسلمانان بیشتر شده است و عجیب این است که بسیاری از جنایات علیه مسلمانان نیز جلوی چشم باز نماینده های فرانسه بهوقوع پیوسته است. این وضعیت بار دیگر اثبات کرده که دولتهای غربی بدشان نمی آید که حتی از طریق تحریک حرکتهای قومی افراطی وخشونت و تروریسم، مسلمانان را منزوی یا آنان را از عرصه تصمیم گیری جهانی بهدور سازند.نکته دوم اینکه در قبال مداخله فرانسه در آفریقای مرکزی، متاسفانه شورای امنیت سازمان ملل به عنوان متولی حفظ صلح وامنیت بین المللی نیز منفعل بوده بدین صورت که مجوز ناعادلانه دخالت فرانسه در کشور مزبور را صادر کرده و پس از این همه جنایت نیز واکنش موثری برای حمایت از مسلمانان تحت ظلم اتخاذ نکرده است.
نکته سوم اینکه خود دولتهای اسلامی خوب است در قبال جنایات سازمان یافته علیه مسلمانان در مناطق مختلف جهان از جمله در فلسطین یا میانمار یا آفریقای مرکزی تحرک مناسبی از خود نشان دهند. حداقل تحرک مثبت این است که برخی دولتهای اسلامی از گروههای افراطی خشن حمایت نکنند تا در سطح جهانی خود این حمایت ها بهانه برای اسلام هراسی وتبلیغ علیه باورهای دینی نشود.فراتر از این تعهد، لازم است دولتهای اسلامی در قبال این گونه پدیده ها واکنش متحد را در دستور کار قرار دهند تا دشمنان اسلام نتوانند از طریق حرکت در خط گسل های جهان اسلام منافع خودرا به چنگ آورند. نکته چهارم به ابعاد بشردوستانه مربوط می شود بدین معنا که همه مدافعان حقوق بشر ودغدغه داران حفظ صلح و آرامش جهانی خوب است کمک دهی به مردم مسلمان وآواره آفریقای مرکزی را در دستور کار فوری خود قرار دهند. امروزه مردمی که فرزندان آنان با وحشیانه ترین حالات سر بریده شده یا با داس و ابزارهای مشابه دیگر به قتل رسیده اند نیازمند امنیت هستند تا بتوانند زندگی معمولی خود را بگذرانند.
نکته پنجم اینکه برای مبارزه با ریشه های انواع وحشی گری های قومی وقبیله ای در آفریقا وسایر مناطق جهان باید فکری اساسی اندیشید تا برخی به خود حق ندهند که با وحشیانه ترین روشها دیدگاههای مخالف خود را از صحنه حذف کنند. برای به نتیجه رسیدن این هدف، اسناد بین المللی همانند قطعنامه جهان علیه خشونت و افراطی گری که امسال بنا به پیشنهاد ایران به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید باید به طور جدی و در ابعاد مختلف اجرایی شوند.سخن پایانی اینکه فرانسه وسایر دولتهای غربی نباید فهم جامعه بشری و وجدان بیدار مردم را دست کم بگیرند مردم جهان امروزه به خوبی در می یابند که دولتهای مدعی صلح و امینت بشری همواره در پی منافع خود قدم برمی دارند وحاضرند برای تامین منافع خود هزاران حق را ناحق کرده یا از کنار هزاران بی عدالتی به سادگی بگذرند و اگر اهدافشان ایجاب کرد بهخاطر یک موضوع کوچک آماده اند تا هزاران نا امنی را در جهان دامن زنند.
آنچه این روزها در آفریقای مرکزی علیه مسلمانان بهوقوع پیوست آیینه ای برای ارزیابی بی عدالتی های مختلفی است که در اثر ساختار ناعادلانه جهانی هر روزه شاهد آن هستیم. مسیحیان تندرویی که این روزها خون مسلمانان را می ریزند هیچ ارتباطی به دیانت توحیدی مسیحیت ندارند آنها ابزار طراحی قدرتهایی هستند که برایشان دین وغیر دین فرقی نمیکند . بیایید این بی عدالتی های جهانی را بیشتر بشناسیم و برای رفع آنها هر یک نقشی موثر ایفا کنیم. با امید به تقویت بیداری جهانی علیه ظلم وستم در هر شکل آن و بهبود فوری وضع مسلمانان آفریقای مرکزی.