با هليکوپتر به سد لتيان آمديم. هواي خوبي دارد. عصر همراه بچهها خواستم اسکي روي آب ياد بگيرم. کمي دنبال قايق کشيده شدم، بدنم آمادگي براي چنين ورزشي ندارد. گرچه آسان است .
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چرام [3] به نقل از جام نیوز، روزنامه وطن امروز در سرمقاله خود نوشت:
هاشمي در خاطرات روز يکشنبه 30 تير 1370 مصادف با تاسوعاي حسيني مينويسد: «يک نفر چيني پيشبيني کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهاي به قدرت 8/6 ريشتر در تهران روي خواهد داد. آمدن ما به لتيان هم بيارتباط با اين نيست. گرچه خودم اصلا قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم. [3]با هليکوپتر به سد لتيان آمديم. هواي خوبي دارد. عصر همراه بچهها خواستم اسکي روي آب ياد بگيرم. کمي دنبال قايق کشيده شدم، بدنم آمادگي براي چنين ورزشي ندارد. گرچه آسان است».در اين باره موارد ذيل قابل بيان است.
1- بيشک از منظر ديني زنده نگه داشتن فرهنگ عاشورا در تفکر تشيع از جايگاه انکارناپذيري برخوردار است. در ايام محرم ملت ايران با هر مرام سياسي- اجتماعي عملا سعي ميکنند براساس فرمايشات ائمه معصوم(ع) در ماتم سالار شهيدان عزاداري کرده و با مشارکت در سوگواري حسيني از الطاف معنوي بهرهمند شوند. شيعيان جهان در دهه محرم متاثر از شعور ديني نسبت به تعظيم شعائر ناب عاشورايي همت گماشته و عظمت و مجد اسلام و تشيع را به نمايش جهاني ميگذارند. [3]انصافا غم عزاي حسيني به قدري سنگين است که هيچ ايراني مسلماني نميتواند در روز تاسوعا به تفريح و گشت و گذارهاي آنچناني و اسکي روي آب بپردازد. در اين ايام حتي در شهرهاي سنينشين نيز سنيمذهبها به احترام امام حسين(ع) مغموم و متاثر به نظاره مراسمات عزاي حسيني مينشينند و از عزاداران التماس دعا ميکنند.
2- در فرهنگ ديني شرکت در مراسمات تاسوعا و عاشورا اوج اظهار ارادت نسبت به قافله کربلاست. اين ايام در فرهنگ تشيع از چنان عظمتي برخوردار است که اشتغال به امور دنيوي و حتي انجام کار منزل نيز در اين دو روز داراي کراهت است. در اين ميان پرداختن به تفريح و گشت و گذار و اسکي روي آب آن هم در عصر تاسوعا توسط رئيسجمهور يک دولت اسلامي و خانوادهاش جاي خود دارد. [3]پرداختن به تفريح و خوشگذراني در اين لحظات ارزشي که در نزد پيروان راستين ائمه اطهار(ع) از قداست غيرقابل وصفي برخوردار است عملا يک ناهنجاري اجتماعي– مذهبي به شمار ميرود. شايد عدم محکومسازي صريح جشن و پايکوبي و هلهله شادي فتنهگران در ظهر عاشوراي 88 ريشه در چنين تفکرات و اعتقادات نامانوس با فرهنگ ملت ايران دارد.
3- خرافهپرستي امر بسيار مذمومي است. متاسفانه به اعتبار خاطرات هاشمي وي نيز به نوعي ناخوشايند در معرض اين بليه است. جستوجوي تصوير حضرت امام(ره) در کره ماه در اوايل انقلاب توسط هاشمي، ديدن خوابهاي پريشان و ارتباط دادن بيمعناي آن خوابها به حوادث آتي در جبهههاي جنگ، ... يا اقدام به خارج کردن خانواده از تهران براساس پيشگوييهاي يک چيني درباره حتمي بودن وقوع زلزله در تهران در سال 70 نمونه بارزي از اين خرافهپرستيها ميتواند باشد.
4- با پذيرش فرض محال صحت پيشگويي يک پيشگو و قبول ضرورت دفع خطر احتمالي بايد متاثرانه يادآور شد اقدام يکجانبه هاشمي درباره خارج کردن اعضاي خانواده از تهران براي مصون ماندن از خطر زلزله و بيتوجهي نسبت به سرنوشت ساير شهروندان اوج بيمبالاتي مديريتي و بيانصافي يک رئيسجمهور است. کاوش در تاريخ 36 ساله انقلاب اسلامي و ملاحظه مصداق تاريخي درباره تمايزات و تفاوتهاي خاندان هاشمي با مردم عادي عميقا مبين آن است که شأنيت اختصاصي براي فرزندان هاشمي قائل شدن ريشه در گذشته و مشخصا در نوع تلقي هاشمي درباره استفاده از بيتالمال براي رفاه اعضاي خانواده دارد. در سال 70 در حالي که اغلب جانبازان براي کمک به عمران، [3]آباداني و سازندگي کشور حتي هزينههاي درمان جانبازي خود را با استقراض وام بانکي تهيه ميکردند هاشمي با هليکوپتر و همراه خانواده در سد لتيان و در روز عاشورا تفريح ميکرد.
5- يک رئيسجمهور دلسوز تکليف مديريتي- قانوني دارد در مواقع حساس و بحراني در کنار ملت خويش قرار گرفته و با اتخاذ تدابير راهبردي به مديريت بحران احتمالي و دفع خطرات پيش رو بپردازد. ملاحظه چنين رفتارهاي ناموجهي از رئيسجمهور وقت فينفسه سبب ميشود آدمي در مقابل عظمت ايثار و فداکاري خانوادههاي معظم شهدا سر تعظيم و تکريم فرود آورد.
خانوادههاي فداکاري که با کمترين توقع فرزندان خويش را تقديم انقلاب کرده و کماکان در پاي آرمانهاي اسلامي آن جانفشاني ميکنند. البته نبايد فراموش کرد در دوران موشکباران تهران با وجود اصرارهاي اطرافيان، امام خميني تحت هيچ شرايطي حاضر به نقل مکان به جاي امن و استفاده از پناهگاه نشدند و کمترين توقع از هاشمي که ادعاي شاگردي حضرت امام را دارد سرلوحه قرار دادن رفتارهاي ايشان در مواجهه با مردم عادي است که قرائن متعددي از عدم توجه هاشمي به اين اصل راهبردي در مواجهه با مردم عادي حکايت دارد.
6- در واقع تلاش ناموجه هاشمي براي نجات اعضاي خانواده از يک خطر احتمالي و بيتوجهي عيني به سرنوشت ساير شهروندان و اشتغال به تفريح خانوادگي در منطقه امن سد لتيان جز خودخواهي يک مدير چه توجيه ديگري ميتواند داشته باشد؟ بديهي است از ادعا تا عمل تفاوت فاحشي وجود دارد و صرف ايراد الفاظ دهنپرکن نميتواند مويد صحت دلسوزيهاي اعلامي نسبت به ملت ايران باشد. بيشک عدم احساس مسؤوليت عملي در برابر منافع ملي و تفاوت قائل شدن ميان اعضاي خانواده و ساير شهروندان بهطور تصريحي صلاحيت اداري و شأنيت اجتماعي ايشان را به شکلي معنادار در تمام ابعاد زير سوال ميبرد. [3]
7- هاشمي در متن خاطره خود مدعي است وي هيچ اعتقادي به صحت پيشگويي مرد چيني در اين تاريخ نداشته و تنها از باب جلب رضايت همسر و فرزندان در روز تاسوعا به تفريح و خوشگذراني در سد لتيان رضايت داده است. در عين حال که اين توجيه عذر بدتر از گناه است بايد يادآور شد چه تضميني وجود داشته و دارد که وي کماکان تحت تاثير اعضاي خانواده منافع ملي و حقوق ديگر شهروندان را پاي منافع و مصالح خانوادگي ذبح نکرده يا بيتالمال را صرف جلب رضايت و راحتي آنها نکند.
8- بهطور معمول مقاطع حساس و خطرآفرين ملاک متقني براي سنجش ميزان درستي ادعاهاي کساني است که مکررا سنگ دفاع از حقوق ملت را به شکلي کاملا تبليغي و البته منتآلود بر سينه ميزنند. بهطور کلي تعارضات بنيادين در حوزه رفتار اشخاص با مباني اعتقادي– آرماني مورد ادعاي آنان ريشه در نفعطلبيهاي شخصي دارد. طبيعتا وجود تعارض ميان عمل و گفتار اشخاص ماهيتا ادعاهاي بعدي اين قبيل افراد را مخدوش ميکند. واضح است چنين اشخاصي مطلقا مجاز نيستند در پس حوادث فتنه 88 و به شکلي خودخواسته خود را تنها مرجع فکري– سياسي ملت انقلابي ايران معرفي کرده و در پي اين معرفي مطالبات حاشيهاي شخصي– خانوادگي نامشروعي را مطرح کنند. [3]واضح است داشتن صداقت جامع با ملت يکي از ارکان حقيقي هرگونه ادعاي خدمت به ملت است.