

به گزارش پایگاه خبری ،برای نخستینبار، نسخه کامل و دستنویس وصیتنامه شهید والامقام جعفر سجدهای، از رزمندگان مؤمن و دلاور دوران دفاع مقدس، از سوی منابع رسمی منتشر شد. این سند خطی که در سال ۱۳۶۵ در آبادان به نگارش درآمده، از ارزشمندترین آثار مکتوب بر جایمانده از شهیدی است که با ایمان، یقین و عشق به ولایت، گام در مسیر جهاد نهاد و جان خود را در راه دفاع از اسلام و میهن فدا کرد.
این وصیتنامه معنوی، تصویری عمیق و زنده از روحیه الهی و بینش انقلابی شهید سجدهای ارائه میدهد؛ متنی سرشار از صداقت، بصیرت و ایمان که در هر سطر آن میتوان حضور روحی الهی و باور به وعده قطعی خداوند را احساس کرد.
در آغاز این وصیتنامه، شهید والامقام با ذکر آیه شریفه «الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله…» سخن خود را آغاز میکند و ضمن سپاس از پروردگار، از فرصت جهاد و نعمت شهادت سخن میگوید. او در کلمات خود از دنیا بهعنوان «زندان تنگ انسان مؤمن» یاد میکند و رهایی از قفس دنیا را با پرواز به سوی خداوند مقایسه مینماید.
شهید جعفر سجدهای در بخشی از این وصیتنامه با لحنی خطابی، مردم و مسئولان را به تقوا، وحدت و پرهیز از دنیاطلبی فرا میخواند و از آنان میخواهد که پاسدار خون شهیدان باشند. او هشدار میدهد که مبادا غفلت، تجملگرایی و اختلاف، روح انقلاب را تضعیف کند و مینویسد:
«آیا شرم نمیکنید از آن مادرانی که چهار فرزند خود را در راه خدا دادهاند و باز هم میگویند خدا را شکر؟ چرا با بیاعتمادی و شایعهپراکنی دل امام را میآزارید؟ آیا نمیدانید مرگ دیر یا زود به سراغ همه ما خواهد آمد؟»
در ادامه، این شهید والامقام در کمال فروتنی از دوستان و خانواده خود طلب حلالیت میکند و از مادر خویش میخواهد به جای گریه، قرآن بخواند و ثواب آن را به روحش هدیه کند.
او با ایمان و آرامش مینویسد:
«خدایا، نمیدانم چگونه شکر این نعمت را بجا آورم که شهادت را روزیام کردی. فکر اینکه شهید نشوم برایم کابوس بود… اکنون که به سوی تو میآیم، سبکبارم و خوشحال.»
این وصیتنامه، علاوه بر محتوای معنوی و اخلاقی، جنبهای تاریخی نیز دارد و به روشنی نشان میدهد که رزمندگان دوران دفاع مقدس، فراتر از میدان نبرد، در عرصه فکر و معرفت نیز سربازان بصیرت و آگاهی بودهاند.
در بخشی دیگر از این گزارش، دلنوشتهی یکی از کسانی که این وصیتنامه را با زبانِ دل خوانده است :
با سلام و درود بی پایان
بسیار مایه مباهات و افتخار است که این جانب توفیق یافتم تا وصیتنامه آن عزیز سفرکرده، شهید والامقام جعفر سجدهای را به طور کامل مطالعه نمایم. آن بخش اول که چنان ژرف، پرمغز و آیندهنگرانه به رشته تحریر در آمده
گویا او، با قلمی که از ایمان میتراوید، نه فقط برای روزگار خویش، که برای این لحظات حساس از تاریخ نیز سخن گفته است. حضورش در کلماتش، آنچنان ملموس و واقعی است که گویی در کنارمان ایستاده و با نگاهی مطمئن و دلگرمکننده، بر پیروزی بیقید و شرط فرزندان روح الله ناظر است و از پشت پرده غیب، اصابت کوبنده و آتشین موشکهای غولپیکر میهنمان را بر قلب تاریک تل آویو نظاره میکرده است. در هر کلمهاش تصویری زنده از این رزم آسمانی نقش بسته و در هر سطرش، بانگ پیروزی فرزندان غیور این مرز و بوم به گوش میرسد و چه شگفت… در آن بخش، با چه شور و عشق و نشاطی مینویسد: “بر قلب دشمن یورش برید تا ستمدیدگان و مظلومان عالم را خوشحال کنید.” و خواننده بیاختیار، اصابت همان موشکهای ایرانی بر پیکر اسرائیل غاصب را در برابر چشمانش میبیند و فریاد شادی مردم مظلوم و ستم کشیده غزه و لبنان و عراق و یمن را از پشت کلماتش میشنود.
خدایا… راستی که اینان از نسل فرشتهها بودند و به عالم غیب آگاهی داشتند. اینان چه پاکسرشت و مقدس بودند که این عالم خاکی تاب و تحمل قدِ رعنایشان را نداشت و در عنفوان جوانی، با بالهای عشق به ملکوت اعلی پر کشیدند و به آنچه همواره آرزویش را در سینه میپروراندند، نائل گشتند. به دیدار تو، و به آرزوی شهادت که ارمغانِ جاودانگی بود شتافتند
متن کامل وصیتنامه شهید جعفر سجدهای بدین شرح است :
سجده ای:
.بسم الله الرحمن الرحیم
الّذینَ امنوا وَ هاجَروا وَ جاهَدوا فی سَبیلِ اللهِ بِاموالِهم و أنفُسِهم أعظَمُ دَرجَهً عنداللهِ و اولئکَ هّمُ الفائزون وَ یُبَشرُهُم ربُّهُم بِرحمَه مِنهُ ورِضوانٍ وجنّاتٍ لَهُم فیها نَعیمٌ مُقیم:
آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به جان و مالشان جهاد کردند ، آنها را نزد خدا مقام بلندی است ،آنان بخصوص رستگاران و سعادتمندانه دو عالمند ، پروردگارشان برحمت بی منتهای خود بشارت دهد و به مقام رضا و خشنودی و به بهشتهایی که در آنجا آنها رانعمت
جاودانی است بشارت است.
“السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ”
ای عاشقان بشتابید بسوی حرم ابا عبدالله که هم اکنون قلب مبارک سیدالشهدا (ع)برای رسیدن شما به وصالش در طپش است بشتابید که تا زمان نصرت حق بر کافران خوار و زبون بیشتر از چند گام نمانده است،بشتابید و گامهای آخرین را هرچه استوارتر بردارید و هرچه زودتر کاخهای سیاه کفر را زیر قدمهای پرتوانتان له کنیدو پس از آن بقصد آزادی قدس بر غاصبان و ستمگران یهودی یورش برید و اشک شوق در چشمان منتظر رنجدیدگان جاری سازید و گوش مظلومان را با نعره رسای تکبیرتان نوازش دهید و دلهای پراضطراب ستم کشیدگان جهان را شاد کنید. برخیزید وچنان نعره ای بر بدن این ظالمان بیندازید که استکبار جهانی دیگر حتی فکر ظلم وستم بر مسلمین و مستضعفین را در ذهن خود راه ندهد، برخیزید که صبح پیروزی اسلام رسیده و شمائید که اکنون باید دین حق را در سراسر گیتی نشر دهید و تمام عالم را با مکتب اسلام آشنا سازید، خداوند یار و پشت وپناهتان باد.
خداوندا تورا شکر می کنم که به من توفیق جهاد در راهت را عطا کردی، و تورا سپاس می گویم بعداز اینکه عمری را به بطالت گذراندم و این همه نافرمانی تورا کردم، نعمت جهاد را به من عنایت نمودی تا لااقل در پایان این عمر سبکبار و سربلند بسوی تو بیایم، اما نمیدانم چگونه شکر این نعمت را بجا بیاورم که بهترین مرگ یعنی شهادت را نصیبم نمودی.
خدایا خودت میدانی که فکر اینکه شهید نشوم برایم مانند کابوسی وحشتناک بود و وقتی این فکر در ذهنم خطور میکرد سراسر وجودم به لرزه در می آمد ، سالها بود که این آرزو را در دل داشتم و می خواستم که هرچه زودتر از این زندان آزاد شوم . در زندانی بنام دنیا بسر می بردم که با تمام وسعتش از یک چهاردیواری برایم تنگتر بود ، زندانی که زندانیان آن گوشت بدن یکدیگر را می خوردند ، دنیایی که تا چشم کار میکرد ظلم بود و ستم، حرص بود وطمع…دروغ بود و فریب، غیبت بود و تهمت و افترا، گناه بود و گناه بود و گناه …. آنهم در جایی که بهترین بندگان خدا در بینشان هستند.
آیا شرم نمی کنید از آن مادری که همه چهارگوشه هایش را در راه خدا داده وباز هم می گوید خدا را شکر ؟؟
آیا شرم ندارید از این بچه هایی که مخلصانه و صادقانه برای دفاع از دینمان ، مقدّساتمان و مملکتمان شب و روز در سرما و گرما و دور از خانواده هایشان در جبهه می جنگند ؟
آیا شرم ندارید از این جوانان برومندی که از همه چیز خود گذشتند و جان خود را فدا نمودند و اکنون در نزدیکی شما در گوشه ای از شهرتان آرمیده اند و نظاره گر اعمال شمایند، تا ببینند که چگونه از خون آنان پاسداری می کنید ؟
با تمام این موارد هر روز برخورد دارید و هنوز هم و داد و فریادتان بلند است که برنج و روغن و مواد خوراکی نیست و حقوقمان کم است ، هنوز هم در کارهای دولتی کارشکنی می کنید ؟
هنوز هم بر علیه مسئولین مملکتی اینهمه شایعه پراکنی می کنید؟ هنوز هم دولت را می کوبید و تضعیف می کنید؟ آیا شرم آور نیست که جوانانتان در پشت دروازه های بغداد مشغول جانبازی باشند در حالیکه شما بر سر پست و مقام و ریاست بجان هم افتاده باشید؟ چرا از اعتماد مردم اینهمه سوء استفاده می کنید؟
چرا اینقدر قلب امام عزیزمان را بدرد می آورید ؟ مگر تا کی میخواهید دراین دنیا بمانید ؟آیا نمیدانید که بالاخره روزی مرگ ب سراغتان خواهد آمد؟ آیا هیچ برای آسایش خودتان نیز،کوشیده اید یا فقط می خواهید دراین دنیا آسوده باشید؟ فردای قیامت جواب اینها را چه خواهید داد ؟ آیا جوابی هم آماده کرده اید؟
برادران عزیزم ، توبه کنید ، رو به خدا آورید، در راه خدا قدم گذارید ،برای همدیگر احترام بسیار قائل شوید ، گذشت داشته باشید، از اشتباهات یکدیگر چشم پوشی کنید تا خدا هم از گناهانتان چشم بپوشد ، در هر مقامی که هستید با مردم برخورد اسلامی داشته باشید ، برای جماعات اهمیت زیادی قائل شوید ، فرمایشات رهبر عزیز را بر چشم گذارید تا ان شاءالله زمینه ظهور آقاامام زمان (عج) فراهم گردد، وهرچه زودتر با ظهورشان عالم را با نور خود منور ساخته و به همه مسلمین و مستضعفین عزت و عظمت بخشد.
برادران و دوستان عزیزم از همه شما حلالیت می طلبم . امیدوارم بدیهای مرا ببخشید ، اما خواهشی از شما دارم و آن این است که دوست دارم هروقت که توانستید هرچقدر برایتان مقدور بود برایم قرآن بخوانید و از خداوند تبارک و تعالی برایم طلب مغفرت نمائید.
پدر و مادر عزیزم ، شرمنده ام از اینکه نتوانستم حق فرزندی را نسبت بشما ادا نمایم، اما خدا میداند که چقدر شما را دوست داشته و دارم وهمیشه دعایم بود و از خدا می خواستم که توفیق خدمت هرچه بیشتر به والدینم را به من عطا کند وشما را از من راضی گرداند و امیدوارم که اکنون که از این دنیا می روم شما نیز از من راضی باشید واز خداوند برایم طلب عفو نمائید . مادر عزیزم در شادی من غمگین مباش و ابراز ناراحتی مکن و مواظب باش که خدای نکرده بعنوان عزاداری عمل خلاف شرعی انجام نگیرد، خودت نیز حالت خوب نیست ، دلم میخواهد بجای گریه آن سوره های کوچک قرآن را که بلدی برایم بخوانی …..از همگی شما التماس دعا دارم.
والسلام
سه شنبه دوم دیماه یکهزار سیصدو شصت وپنج . آبادان- جعفر سجده ای
/انتهای پیام



