امروز به بركت شما فريادهايي كه دل ها را به درد آورده بود در كنار خيابان جمعيتي مبهوت صداهاي در گلو مانده آزاد مي شوند به تماشا ايستاده اند و بعضي از پنجره ها باز مي شوند و به جاي تابلوهايي كه از چيپس و چاي و كفش و نوشابه حرف مي زنند همه جا نوشته اند شهيدان صفاي قدمتان.