به گزارش خامی، سرویسهای اطلاعاتی کشورهای صاحب قدرت در جهان بدلیل مخفیکاری ذاتیشان، همواره از موضوعات مورد علاقه رسانهای بودند و بزرگترین بمبهای خبری جهان (نظیر افشاگریهای ویکیلیکس، اسنودن و ...) نیز به افشای عملیات و فعالیتهای سرویسهای اطلاعاتی قدرتهای جهانی اختصاص داشته است.
گروه گزارش ویژه مشرق در سلسله گزارشهایی، به معرفی مشهورترین سرویسهای اطلاعاتی جهان از آغاز فعالیت آنها و مهمترین عملیاتهای این سرویسها تا به امروز خواهد پرداخت. این گزارش به سرویس اطلاعات محرمانه انگلیس که در ایران نیز با نامهای «اینتلیجنس سرویس و ام آی 6» شناخته میشود اختصاص دارد.
سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی انگلیس موسوم به MI5 و MI6 که اولی فعالیت داخلی و ملی و دومی فعالیت برون مرزی را بر عهده دارد، طراح، مبتکر، هماهنگکننده، پشتیبان، و اجرا کننده بسیاری از عملیاتهای بمبگذاری، ترور، خرابکاری، و جاسوسی تاریخ معاصر بودهاند. در این نوشتار به معرفی این سرویسها و بویژه نقش سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا (Secret Intelligence Service یا MI6) در فعالیتهای برون مرزی خواهیم پرداخت.
از آنجاییکه مبنای این نوشتار تمرکز بر فعالیتهای سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا (معروف به اینتلیجنس سرویس) در جهان و بویژه خاورمیانه است، لذا تنها به معرفی اجمالی MI5 یا سرویس اطلاعات و امنیت داخلی این کشور بسنده شده است.
سرویس اطلاعات و امنیت داخلی (ام آی 5)
MI5 یا همان سرویس اطلاعاتی داخلی همچون MI6 زیر نظر کمیته مشترک اطلاعات و امنیت انگلیس (Joint Intelligence Committee) فعالیت دارد. این سرویس، طبق قانون سرویسهای امنیتی مصوبه 1989 و قانون سرویسهای اطلاعاتی مصوبه 1994، وظیفه حفظ دموکراسی در انگلیس، حفظ اهداف اقتصادی، مبارزه با تروریسم و جاسوسی را بر عهده دارد. اگر چه این سازمان بسیار با بحث امنیت داخلی در ارتباط است، اما وجهه خارجی آن را نمیشود نادیده گرفت.
MI5 و هدایت عملیاتهای تروریستی ایرلند
گزارشها حاکی از آن است که MI5در همکاری با ارتش آزادیبخش ایرلند و به نام مبارزه با تروریسم، سلاح و مواد منفجره در اختیار این سازمان قرار می دهد. گزارشهای منتشر شده در جراید انگلیسی توسط "کوین فالتون" - جاسوس دو جانبه سرویس اطلاعاتی انگلیس در ارتش آزادیبخش - و "دیوید روپرت" – جاسوس دو جانبه آمریکایی - که هم برای FBI و هم برای MI5 فعالیت میکرد - حاکی از آن است که MI5 نقش اصلی را در برنامهریزی برای بمبگذاری شهر "اوماگ" در شمال ایرلند داشته است. این فقط یک نمونه از صدها و یا هزاران ماموریت خرابکارانه این سازمان امنیتی است.
سرویس اطلاعات مخفی MI6
MI6 (Military Intelligence, Section 6) یا همان سرویس اطلاعات مخفی موسوم به SIS (Secret Intelligence Service) است که در سال 1909 با اجاره دفتر کوچکی در لندن آغاز به کار کرد. البته در واقع اولین مامور اطلاعاتی انگلیس سر "فرانسیس والسینگهام" در دوره الیزابت بود که با شنود و کشف طرحهای وی، علیه ملکه دسیسه و فتنه میکرد. با اینکه این سازمان شباهت زیادی به همتای آمریکایی خود دارد، اما بسیار محرمانهتر از آن عمل میکند. MI6 معاونت خارجه سازمان مرکزی اطلاعات و امنیت انگلیس به شمار میرود. وظیفه این نهاد، جمعآوری، تحلیل، و انتشار اطلاعات برون مرزی است. حیطه قدرت این نهاد مانند همتای آمریکایی خود مشخص نیست. مثلا مسئولیت ضد اطلاعات MI5 با MI6 است. عملیاتهای جاسوسی بسیاری تابحال از این سازمان صورت گرفته است.
این سرویس امنیتی، با ورود آمریکا به عرصه جنگ جهانی دوم، نیروهای اطلاعاتی این کشور را تحت آموزش قرار داد. با ظهور هیتلر و به قدرت رسیدن وی، MI6 تمرکز خود را بر اروپا، آمریکای لاتین و بیشتر بخشهای آسیا قرار داد. تا دهه 1990 نام رییس سازمان و جزییات عملیاتی آن به هیچ وجه در رسانهها شنیده و دیده نمیشد. و هنوز هم دستیابی جزییات مربوط به آن خیلی محدودتر از جزییات مربوط به MI5 ارائه میشود. البته نباید از سرویس امنیت داخلی انگلیس موسوم به MI5 غافل شویم و یا این دو را با یکدیگر اشتباه بگیریم. با وجود اینکه حیطه وظایف این دو با یکدیگر متفاوت است، اما اشتراکاتی نیز دارند. این دو نهاد در سرتاسر جنگهای جهانی و جنگ سرد، موازی با یکدیگر حرکت میکردند. با اینکه MI5 ظاهرا سیاست فضای باز نسبت به جامعه انگلیس را از دهه 90 آغاز کرده، اما MI6 به دلیل اهمیت اطلاعات و نوع فعالیتش رویکردی کاملا بسته و محرمانه دارد. با اینکه سالیانه بودجه دو میلیارد پوندی این نهاد بطور روشن توسط دولت انگلیس تامین میشود، اما در واقع MI6 به دلیل عملکرد فوق محرمانهاش، در ظاهر هیچگاه وجود ندارد.
اولین رئیس امآی 6 با پای چوبی!
اولین رییس MI6 که "منسفیلد کامینگ" نام داشت، بنای قدرت اولیه این سازمان را گذاشت. او یک جاسوس فوق حرفهای بود که علاقه بسیاری به ترساندن نیروهای تحت امرش داشت. یکی از پاهای وی، مصنوعی و چوبی بود و بسیاری از این امر بیخبر بودند. یک بار برای فهماندن منظور به یکی از نیروهایش و شیر فهم کردن وی به روش خود، کاردی را در پای چوبی خود فرو کرده و پس از چند لحظه بیرون میکشد. جمع حاضر در آن مجلس، مبهوت و وحشت زده فقط به این صحنه نگاه میکردند.
منسفیلد کامینگ اولین رئیس امآی 6
MI6 آنقدر در کار خود حرفهای و محرمانه عمل میکند که نمیتوان راندمان کاری آن را برآورد کرد. در کارایی و تبحر MI6 همین بس که در طول جنگ جهانی اول، موفق به کشف حلقه جاسوسان آلمانی به رهبری "گوستاو اشتاینهاور" شد و بالاتر از آن حلقه عظیم جاسوسان نظامی بینالمللی به رهبری "والتر نیکلای" را فریب داد.
اما وجهه MI6 در جنگ جهانی دوم بشدت خراب شد. زمانی که دو تن از مامورین آن در سال 1939 در "ونلو" هلند با برنامهریزی "والتر اسکلنبورگ" رییس "آپ وهر" – حفاظت اطلاعات ارتش آلمان - دستگیر شدند. این فضاحت به حدی بود که مابقی کار به دست "ستاد اجرایی نیروهای ویژه" سپرده شد. عملکرد MI6 در طی جنگ سرد بسیار عالیتر بود. اما چندین طرح این سازمان به دلیل خیانت "کمبریج 5" توسط روسها خنثی گردید. یکی از طرحهایی که موفقیت بسیاری را برای انگلیس و آمریکا به ارمغان آورد، ایجاد ارتباط با سرهنگ "اولگ پنکوفسکی" Oleg Penkovsky در حفاظت اطلاعات ارتش روسیه بود که طی آن اطلاعات ذی قیمتی از ساخت سامانه موشکی در کوبا توسط روسیه، از طریق وی در اختیار انگلیس و آمریکا قرار گرفت.
سرهنگ اولگ پنکوفسکی افسر اطلاعاتی ارتش روسیه که در دام سرویس اطلاعاتی انگلیس افتاد و در نهایت توسط روسیه اعدام شد
بزرگترین ضربه در سال 1963 بر پیکره MI6 وارد شد. وقتی که مشخص شد که "کیم فیلبی"Kim Philby،یکی از ارزشمندترین مامورین این سازمان، چند دهه به همراه "دونالد مک لین" Donald Maclean و "گای بورگس" Guy Burgess اطلاعات MI6 را در اختیار سرویس امنیتی شوروی سابق KGB قرار میدادهاند. این عمل فیلبی و یارانش، موجب شد که سازمان به تغییر رویه و تصفیه نیرو روی بیاورد. عمق خیانت فیلبی به حدی بود که روزنامه دیلی تلگراف انگلیس درباره آن مینویسد: "نمیتوان تعداد دقیق تلفات ناشی از خیانت فیلبی را محاسبه کرد، اما بسیاری از عملیاتهای امآی 6 و افسران آن در پی این خیانت قربانی شدند."
"کیم فیلبی" بزگترین ضربه را بر پیکره امآی 6 وارد آورد
اما در اواخر دهه 1980، MI6 بشدت تحت انتقاد قرار گرفت. چرا که کادر آن را افراد میانسال و مسنی تشکیل میدادند که غالبشان فارغ التحصیلان نخبه دانشگاهها بودند و میزان وابستگی سیاسی و میهنپرستی آنها بر کسی پوشیده نبود. اما "روی هاترسلی" نماینده حزب کارگر در همان تاریخ در مجلس عوام انگلیس، عدم استخدام کادر جوان به خاطر رویکرد سنتی و محافظهکاریهای MI6 را از مشکلات بزرگ آن خواند و این سازمان را متهم کرد که همچون کبک سرش را زیر برف گرفته است.
با ظهور "مارگارت تاچر" بر مسند قدرت انگلیس، سیاستهای باز بر این سازمان حاکم شد. MI6 ضمن حفظ استقلال خود، فقط به کابینه دولت پاسخگو بود. از طرفی تحت فشارهای تاچر، رویکرد بازتری نسبت به استخدام نیروهای جوان اتخاذ کرد. در نتیجه نوابغ جوان از بهترین دانشگاههای کشور که برخی از آنها به چند زبان زنده مسلط بودند، به عضویت این سازمان درآمدند.
روسای MI6 از اغاز تاکنون
1909 تا 1923: سر مانسفیلد اسمیت کامینگ
1923 تا 1939: دریادار سر هیو سینکلر
1939 تا 1952: سرلشگر سر استوارت منزیس
1953 تا 1956: سر جان الکساندر سینکلر
1956 تا 1968: سر ریچارد وایت
1968 تا 1973: سر جان رنی
1973 تا1978: سر موریس اودفیلد
1979تا 1982: سر دیک فرانکز
1982 تا1985: سر کالین فیگرز
1985 تا 1989: سر کریستوفر کورون
1989 تا 1994: سر کالین مک کول
1994 تا 1999: سر دیوید ادینگ
1999 تا 2004: سر ریچارد دییر لاو
2004 تا 2009: سر جان اسکارلت
2009 تاکنون: سر جان ساورز
جان ساورز رئیس فعلی امآی 6
از این جمع، فقط جان ساورز برای اولین بطور رسمی در مقابل دوربین خبرنگاران ظاهر شده است.
جنگ جهانی اول و فضای جنگ
در سال 1909، مرکز مطالعات مجلس انگلیس خبر از نفوذ آلمانیها داد و در گزارش خود آورد که هنوز هیچ سازمانی وجود ندارد که توان و برنامههای آنها را مورد تحلیل قرار دهد. دولت انگلیس هم بلافاصله دفتر سرویس محرمانه را تاسیس کرد. این دفتر شامل دو بخش معاونت داخلی و معاونت خارجه میشد. معاونت داخای توسط سروان "مانسفیلد کامینگ" Mansfield Cumming و معاونت خارجه توسط سروان "ورنان کل"Vernon Kellاداره میشد. نام مخفف و محرمانه آنها به C و K معروف شد. پس از پایان جنگ جهانی اول، معاونت خارجه نام خود را به MI1 تغییر داد. در سال 1921، نام "سرویس اطلاعات محرمانه ((Secret Intelligence Service یا همان MI6 را به خود گرفت. از زمان Cumming که تا سال 1923 بر مسند ریاست بود، روسای این سازمان با امضای حرف C شناخته میشدند. این قضیه اما در مورد سروان کل (حرف K) مصداق نداشت.
سروان "ورنان کل" از بنیانگذاران سرویس اطلاعاتی انگلیس و اولین رئیس ام آی 5
MI6 در طی جنگ جهانی اول عملیاتهایی را علیه روسیه و آلمان انجام داد. این سازمان، برای این منظور از دو تن از زبدهترین مامورهای خود یعنی "دابلیو سامرست مگهام" W. Somerset Maugham نویسنده، و مامور افسانهای خود "سیدنی ریلی" Sidney Reilly استفاده کرد. به سال 1919، MI6 مسئولیت "اداره رمزگشایی" زیر نظر دولت که از بقایای پرسنل "اتاقک 40 نیروی دریایی انگلیس" تشکیل شده بود را بر عهده گرفت. اتاقک 40 نیز مسئول عملیات رمزگشایی علیه دشمن بود. این اداره در رمزگشایی از دولت جدید بلشویکها در روسیه بسیار موفق عمل کرد. تلاشهای MI6 جواب داد و در دهه 1930 موفق به کشف این موضوع شد که نازیها با همکاری روسها در حال پیشبرد تکنولوژی تسلیحاتی هستند. این سازمان اما در موقعیتهایی با عدم توفیق روبرو شد. یکی از آن موارد مربوط به عدم اطلاع پیشین از حمله هیتلر در سال 1935 به "راینلند" یا "رنانی" (منطقه مورد نزاع آلمان و فرانسه) میشود.
جنگ جهانی دوم و جنگ سرد قریب الوقوع
با انتخاب "استوارت منزیس" Stewart Menzies به عنوان "C” جدید، فضای نوینی برای MI6 در نوامبر 1939 ایجاد شد. در همان ماه، آلمانها موفق به دستگیری دو تن از ماموران این سازمان در هلند شده و طی بازجویی و تخلیه اطلاعاتی، موفق به دریافت اطلاعات ارزشمندی از آنها شدند. اما MI6 به رمزگشایی خود علیه آلمانها از طریق "اداره رمزگشایی" ادامه داده و در سال 1942 این اداره به "سازمان ارتباطات دولتی"(GCHQ) تغییر نام داد. در سال 1942، این نهاد از منطقه "بلچی پارک" موفق به کد گشایی از نازیها توسط ماشین انیگما گردید و این موفقیت بعنوان بزرگترین کد گشایی دروان جنگ شناخته شد.
"استوارت منزیس" سومین رئیس ام آی 6
در طی جنگ جهانی دوم، MI6 از متخصصین برجسته رمزگشایی علیه دشمن استفاده کرد و پیامهای خود را از طریق پیامهای کدبندی شده رادیویی به آنها میداد. متخصصین هم بر آن اساس اقدام به کسب و جمعآاوری اطلاعات در "دربچلی پارک" (واقع در جنوب انگلیس) میکردند. در آن زمان، رایانههای قدرتمند وجود نداشت و رمز گشایان مجبور به استفاده از دستگاههای بزرگ پر سر و صدا بودند.
"منزیس"، صرف نظر از روح همکاری با شوروی "ژوزف استالین"، اقدام به ایجاد بخش جاسوسی و خرابکاری علیه روسیه در MI6 کرد. او البته انتخاب چندان مناسبی نداشت. "هارولد (کیم) فیلبی" Harold (Kim) Philbyبه عنوان رییس این بخش منصوب شد. به مثابه "شریک دزد و رفیق قافله"، فیلبی جاسوس شوروی از آب درآمد. البته تنها فیلبی نبود که به عنوان جاسوس دوجانبه فعالیت میکرد، بلکه افرادی چون "جان کرنکراس"John Cairncross و "چارلز اچ الیس" Charles H. Ellis تا دو دهه پس از جنگ جهانی دوم برای شوروی جاسوسی میکردند.
نظرات کاربران