تازه های سایت

22. مرداد 1393 - 7:57
پاسخی به مطلب توهین آمیز سایت استان درباره آیت الله مصباح/نقد اندیشه ها یا ترور شخصیت ها؟
برحسب احساس تکلیف دینی و امتناع ازعادی شدن و تبدیل به فرهنگ رایج شدن اهانت به علماء انقلابی و مطالبه ی جدی از نخبگان فکری، جهت طراحی مانیفست جامع نقداسلامی به بخشی از آسیب های حاکم بر فضای فرهنگی سیاسی و بازخوانی ابعادشخصیتی علامه ی فرزانه مصباح می پردازم.

به گزارش خامی به نقل از صبح زاگرس، سعید آتش بار یکی از فعالان فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد است. وی با ارسال یادداشتی برای تحریریه صبح زاگرس، پاسخ خود را نسبت به توهین یکی از سایت های استان کهگیلویه و بویراحمد درباره علامه ی مصباح و مجموعه ی شاگردان و یارانشان منتشر کرد.

 

دو برش تاریخی

دو برش تاریخی در حافظه ی سیاسی -رسانه ای این حقیر در دهه های هفتاد و هشتاد، هر از گاهی متناسب با موضوعی که یادآور آن دو مقطع تاریخی باشد، خیالم را مکدر و دردهایم راتازه می کند.

دانش آموز پایه دوم راهنمایی بودم و فضای جدید گفتمانی جریان اصلاحات بر کشور و به تبع آن استان ما حاکم بود.

یکی از آن روزها خاطرم هست، نقل محافل و مجالس دهدشت وحتی در گفتگوهای سیاسی دانش آموزان، اهانت هماهنگ و مدیریت شده از یک اتاق فرمان، یعنی هتک حرمت به علامه ی مصباح یزدی بود. 

 

به دلیل بافت سیاسی استانمان و علاقه ی این حقیر به این حوزه ها تا حدی از مسائل سیاسی را متوجه می شدیم. این برش اول بود.
9 سال بعد در همایشی در گچساران زرخیز با عنوان جنگ روانی علیه دولت نهم با دوستان شرکت کردیم. ازمدافع سینه چاک و متعصب دولت نهم و آقای احمدی نژاد و نیروهای مخالف تمام قد و پرشور دولت تا نیروهای محدودی که معتقد به کلیت گفتمانی حاکم و جهت گیری های دولت و درعین حال منتقد بعضی رویکردها و چیزی در مایه های بین دو جریان فوق ولی حامی کلی دولت نیز، حضورداشتند.

 

احمدی نژاد و موضوع معجزه قرن

سخنرانی که دوراندیشانه تر و دقیق تر مسائل راتحلیل کرد، دکترعباس سلیمی نمین بود. با صراحت ومحکم گفتند: این حرف اشتباه است که بگوییم احمدی نژاد معجزه ی هزاره ی سوم است (نویسنده ی کتاب احمدی نژاد معجزه ی هزاره ی سوم حضورداشتند). معجزه ی هزاره ی سوم آقا امام زمان(عج) است و آقای احمدی نژاد یار مورد اعتماد رهبری هستند.

 

نظیراین تعابیر را اوایل ریاست جمهوری آقای هاشمی بعضی ها به کار بردند و دیدیم چه مسائلی پیش آمد.
آن اهانت ناجوانمردانه و جاهلانه به علامه ی مصباح و این تعصبات و بت کردن های غیرضروری چهره های سیاسی، در حافظه ی تاریخی ام همواره وجود داشت و بر اثر وقوع مجدد آن ها، دوباره به ذهنم متبادرمی شود و از تکرار این جهالت ها، تأسفی به دیگر تأسفات افزوده.

 

تکرار تاریخ بدون عبرت گیری

این بار نیز طی اقدامی هماهنگ، هجمه ی تخریبی و ترور شخصیتی علامه مصباح در رسانه های کشور به جرم دفاع علمی و معرفتی از فرهنگ ناب دینی و انقلابی آغاز شده است.

 

پاسخ های مستدل و اقناعی جناح مؤمن انقلابی همراه با رفع شبهاتی که فتنه گون، در پی مسمومیت اذهان مردمی و بدبینی نسبت به علمای ربانی وانقلابی به فضای رسانه ای تزریق شد، حقیر  و دوستان جبهه ی فرهنگی انقلاب را تا حدودی آرام کرد تا این که در یکی ازسایت های استان به بهانه ی سالروز تشکیل جبهه ی پایداری، علامه ی مصباح و مجموعه ی شاگردان و یارانشان را متهم به تندروی و اعلام مواضع تند و بی پروا نسبت به مسائل جامعه دانستند و استاد مصباح را روحانی تندرو لقب دادند.

 

لذا برحسب احساس تکلیف دینی وامتناع ازعادی شدن و تبدیل به فرهنگ رایج شدن اهانت به علماء انقلابی و مطالبه ی جدی ازنخبگان فکری، جهت طراحی مانیفست جامع نقد اسلامی، به بخشی ازآسیب های حاکم بر فضای فرهنگی-سیاسی و بازخوانی ابعاد شخصیتی علامه ی فرزانه میپردازم.

 

آسیب شناسی سیاسی-فرهنگی

ما ازعدم شفاف سازی، پیرامون الزامات نقد صریح، علمی، متخلق به اخلاق اسلامی، و لحاظ کردن مراتب و جایگاه های شخصیت ها و جریان های مورد نقد، خسارت های فراوان دیده ایم. جامعه ی ما از بت کردن های غیر ضروری و بی موردی که هم باعث ایجاد غفلت شخص غلو کننده از ظرفیت های خود و ایجاد غرور کاذب، مصونیت مصنوعی و حصار پولادین مصلحت سنجی سلیقه ای در فرد تجلیل شده می شود و هم فضای نقد صریح و سازنده را به محاق می برد و در نهایت منجر به ذبح عدالت، و افسانه ای شدن مبارزه با فساد، و ایجاد  شبکه های رانتی و فساد زای ریشه دارشده است، ضربات مهلکی خورده است.

 

فضای فکری-رسانه ای ما، ازعدم مدیریت احساسات و هیجانات و حب و بغض های نفسانی و باندی وعدم انفکاک ضروری حوزه ی اندیشه از تعلقات ژنتیکی و منفعت طلبانه و جناحی، دچارعقب رفت رسانه ای شده است.

 

 جامعه ی فرهنگی و فکری ما از سیاسی کردن تمامی ساحات و بخصوص ساحت مظلوم فرهنگ و اندیشه، رهیافتی جز نگاه تک بعدی به آثار و اندیشه های متفکرین و نادیده گرفتن تمامی ظرفیت ها به علت اختلاف سلیقه ی سیاسی و تخریب مخالف و تقدیس موافق، نداشته است. جامعه ی فکری فرهنگی ما از تخریب و اهانت به شخصیت های برجسته و ممتاز و عقبه های تئوریک نظام، در زمانی که بعضی از همین اهانت کنندگان، با تحصیل علوم انسانی غربی و عدم تطبیق آن با اقتضائات بومی و آرمانی ملت، درس مقابله ی با جمهوریت نظام و تئوریزه کردن سکولاریسم می خواندند، به عنوان فرماندهان عقیدتی، زندگی خود را وقف دفاع معرفتی و بنیادین از کیان اسلام ناب و پاسخگویی به شبهات و تحریف ها پیرامون ارزش های دینی اسلام و تربیت نفوس مستعد برای آینده ی اسلام می کردند، به ستوه آمده است.

 

رهبر آزاد اندیش

با نگاهی دقیق به فرمایشات رهبرانقلاب، در دیدارهای با جوانان، نخبگان و دانشجویان، متوجه خواهیم شد که بیشترین تأکیدات و ترغیب های معظم اله، درحوزه ی کرسی های آزاد اندیشی، مطالبه گری، نقد مسئولانه، حریت فکری، پرورش قدرت تفکر مستقل و آزاد، روحیه ی پرسشگری، آرمان خواهی و عدالت خواهی، از جهتی، و پرهیز از رویکرد تقلیدی، سیاسی بازی، و بازیچه ی دست احزاب و کانون های ثروت و قدرت قرار گرفتن، و روحیه ی کسالت و فشالت و بی مسئولیتی، می باشد و این گذاره ها از موقعیت و اعتبار ویژه ای در منظومه ی فکری حضرت آقا، برخورداراست.

 

 وسعت، ظرفیت، و افق فکری معظم اله تا حدی است که حتی نقد رهبری و سازمان های زیر نظر ایشان، از مطالبات همیشگی وی بوده است(اینجور نیست که همه ی مواضعی که آحاد مردم از جمله دانشجویان که جزو قشرهای پیشرو هستند، اتخاذ می کنند، بایستی الگو گرفته و برگردان نظراتی باشد که رهبری ابراز می کند، نه، شما به عنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیفتان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید، که من حالاعرض خواهم کرد، نسبت به اشخاص، نسبت به جریان ها، نسبت به سیاست ها، نسبت به دولت ها، موضع داشته باشید، نظرداشته باشید، .........، منتها معیارعبارت باشدازتقوا.....)(1) (....ما که نگفتیم ازما انتقاد نکنند، ما که حرفی نداریم، من از انتقاد استقبال می کنم، البته انتقاد هم می کنند، دیگر حالا جای توضیحش نیست، انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نیست، بنده هم می گیرم، دریافت می کنم و انتقاد ها را می فهمم)(2).

 

 البته تدوین ساختار نقد ولی فقیه و اشخاص و نهاد هایی که دارای جایگاه معنوی و نفوذ اجتماعی- دینی هستند، از حلقه های مفقوده ی فضای فکری-فرهنگی کشور می باشد که بحث پیرامون آن، مجال دیگری می طلبد، ولی در همین حد گفته باشیم که، نقد کارشناسانه و منصف، رشدآور و تعالی بخش و دارای انسجام علمی و اعتبار اخلاقی، با ترور شخصیت، اهانت و تخریب هر تفکر و جریانی، به خصوص علمداران و فرماندهان عقیدتی نظام، فرسخ ها فاصله دارد.

 

لذا نگارنده در عین تأکید بر اصالت الزامات اخلاقی نقد و  مخالفت با تخریب شخصیت ها، اعتقاد قلبی و فکری به استقلال اندیشه و تربیت قدرت فکری و حر بودن در مواجهه با ساحات اندیشه ای کشور هستم. این ها بخشی از آسیب های فکری فرهنگی جامعه ی ماست. اکنون جهت یادآوری و آگاهی بخشی نسبت به بخشی ازابعاد شخصیتی استاد مصباح یزدی جهت خنثی سازی توطئه خناثان، میپردازیم.
 

علامه ی مصباح کیست؟

علامه ی مصباح از چهره های برجسته و درخشان حوزه های علمیه می باشند که اصول فقه را از محضر آیات عظام بروجردی(ره)، اراکی(ره)، امام (ره)، حائری یزدی(ره)، بهجت(ره) و اخلاق  و عرفان را از محضر علامه طباطبایی(ره)، آیت الله انصاری همدانی و آیت الله بهجت(ره) تلمذ کردند. فلسفه و تفسیر قرآن را در محضر علامه طباطبایی (ره) بهره ها بردند.

 

به نحوی که مورد وثوق اساتیدشان بوده اند(آیت الله مصباح رابط بین آیت الله بهجت(ره) و رهبری بودند....)(3). (علامه ی طباطبایی لطف می کردند، قبل از اینکه تفسیر قرآنشان را به چاپخانه بسپارند، به من می دادند و می گفتند، تو هم نگاهی بکن.......، یک بار پیشنهادی کرده بودم و ایشان جایی راتغییرداده، کم و زیاد کرده بودند،....و گفتند: فلانی هم در تفسیر ما شریک شده است)(4). و از چنین شخصیتی که شاگرد صادق و مشتاق علمای طراز اول جهان اسلامند، توقعی جز تربیت شاگردان فاضل نمیرود(امام خامنه ای: ایشان بر خلاف خیلی از فضلای ما که فضلشان در خودشان منحصر ماند، فضلش در شاگردان خوبش سرریز شده)(5).

ایشان در مبارزات انقلاب، پای ده ها اعلامیه را امضاء کردند و با انتشار دو نشریه ی انتقام و بعثت، به تبیین معرفتی و استدلالی نهضت و دفاع از مرز های عقیدتی همت گماردند(آقای هاشمی: از اساسی نرین کار های ما در آن چند ماه ایجاد تشکیلاتی بود که مرکزیت آن از 11 نفر تشکیل می شد، که آقایان خامنه ای، مصباح یزدی، ... و من همکاری داشتیم.

 

نشریه بعثت بیشتر جنبه سیاسی، پرخاش و افشاگری داشت و نشریه ی انتقام جنبه ی ایدئولوژیکی آن قوی بود که آقای مصباح یزدی آن را اداره میکرد)(6).
روشنفکر برجسته ی علمی و فلسفی مهر تأیید حضرت روح الله(ره) را در کارنامه ی خود دارند(امام درپاسخ به درخواست هایی مبنی بر تأسیس کتاب خانه ی مذهبی و مدارس جواب منفی دادند و فرمودند: من چه می دانم می خواهند چه کتاب هایی درآنجا تهیه کنند. ولی در خصوص مؤسسه تحت مدیریت آیت الله مصباح تنها موردی که امام (ره) علاوه بر شهریه عمومی طلاب، هزینه و بودجه ی مؤسسه را هر ماه طی صدور چکی به نام آقای مصباح پرداخت می کردند.)(7).

 

مجاهدت علمی در اثبات حقانیت و ضرورت نهضت اسلامی حضرت روح الله در ایام مبارزات و دفاع معرفتی و فلسفی از گفتمان انقلاب اسلامی و یکی از رسوا کنندگان خط نفاق و اسلام التقاطی در اوایل انقلاب با تسلط کامل در مناظرات با احسان طبری(بزرگترین تئوریسین مارکسیست ایران) و فرخ نگهدار(رهبر سازمان فداییان خلق) و تأسیس مؤسسات علمی معرفتی و حضور در مناطق عملیاتی دفاع مقدس و تقدیم 30 شهید از شاگردان معظم اله و دفاع فلسفی معرفتی و مستحکم ایشان از اسلام ناب در مقابل تجدد گراها و سکولاریست های تازه به دوران رسیده ی سال های 78 که منجر به تخریب و اهانت هدفمند و ناجوانمردانه ای به ایشان شد، رهبری حکیم انقلاب را بر آن داشت تا این چنین با حمایت از مطهری زمان خط  بطلانی براهانت های خبیثانه ی سکولاریست های خوش خیال بکشند(امام خامنه ای:بنده نزدیک به چهل سال است ایشان را میشناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر، صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام ارادت قلبی دارم. اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر میکند.)(8).

 

 تشنگان معارف زلال دین و مبانی فکری اسلام از گوهر وجود این ستاره ی درخشان عالم اسلام بهره مندند(امام خامنه ای:....یکی از چیز هایی که میتواند خیلی به این قضیه کمک کند، این است که ازکتاب های شهید مطهری، از معارفی که امروز بزرگانی از قبیل آقای مصباح و دیگران که واقعا مبانی فکری اسلام دست اینهاست...)(9). (امام خامنه ای:...مثلا از آقای مصباح دعوت کنید و اصرار هم بکنید.....)(10).

 

در اوج حوادث فتنه ی سال 88 نیز روشن فکر برجسته و عقبه تئوریک نظام، به ندای أین عمار رهبر خویش لبیک گفته و با رصد دقیق صحنه، به روشن گری و جریان شناسی فکری معرفتی و تحلیل روان شناختی حوادث و دفاع جانانه از میراث امام راحل یعنی ولایت فقیه پرداختند و حضرت آقا نیز به پاس این حضور بصیرانه، و در حالی که کاربردی ترین کلید واژه ی ایشان در آن ایام غبار آلود، بصیرت بود، با حضور در منزل علامه فرمودند(بنده هم به سهم خودم قدر آقای مصباح را می دانم، واقعا می دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه ای هستند و حقا و انصافا امروز نظیر ایشان را حالا به این تعبیر بگویم، خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش وصفا. این سه جهت در ایشان جمع است، هم علم هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا، این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است، خداوند متعال ان شاءالله وجود ایشان را برای ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ایشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از برکات ایشان استفاده نمایند)(11).

 

مبارزه ی یک تنه با خناسان مسلط، از مارکسیست اول انقلاب تا نوری زاد صدای امریکا

عمق مباحث و تسلط استاد مصباح به حوزه های معرفت شناسی، فلسفه های روز دنیا و مکاتب گوناگون، آوازه ی ایشان را جهانی کرده است و به همین دلیل از همان آغاز مبارزات فکری و فرهنگی، دشمنان و کینه توزان ایشان نیز دامنه ی وسیعی را از ساواکی رژیم سابق و سازمان های امنیتی حزب کمونیست شوروی که وی را خطری جهانی علیه مارکسیسم دانستند تا مرو جان دین حداقلی و سکولار که 327 تیتر تخریبی و اهانتی در مطبوعات دهه ی 80 اصلاحات بر علیه ایشان نوشتند تا اهانت ها و تخریب های منوشه امیر و علیرضا نوری زاد در صدای آمریکا و بی بی سی تا کسانی که در فتنه ی 88 به دنبال و توی جمهوریت و براندازی نرم بودند را شامل می شود.

 

به دلیل محدودیت فضای سایبری برای ارائه ی مقالات، در تبیین جایگاه علامه، به همین میزان بسنده می کنم، وگرنه، شناخت دقیق ابعاد شخصیتی ایشان، فرصت و فضای بیشتری رامی طلبد. در پایان، ضمن تشکر از حوصله ی خوانندگان، جمع بندی و پیشنهادات زیر، تقدیم می گردد.

 

1. نگارنده هیچ گونه عضویتی در جبهه ی پایداری ندارد و هدف غایی از نگارش متن فوق، دفاع از علماء دلسوز، انقلابی و روشنگر و مدافع اسلام ناب محمدی و جلوگیری ازعادی شدن این اهانت ها و تخریب ها به ساحت علمای مجاهد اسلام است.

 

2.مطالبه ی جدی و صریح این جانب از جامعه ی نخبگانی فعال در حوزه های فکری، فرهنگی و رسانه ای کشور و استان، تجمیع تمامی ظرفیتها در راستای تدوین نرم افزار نقد اسلامی با الزامات و ساز و کارهایی مبتنی بر قانون اساسی می باشد.

 

3.تقریر این مقاله به معنای بسته شدن و تعطیلی تمامی دروازه های نقد و ایجاد فضایی بسته و خشک نیست، و اتفاقا این حقیر قائل به بررسی، نقد و واکاوی تمامی جریانهای فکری، معرفتی سیال در کشور با اتکاء به روش های علمی و استدلال های قوی و با حفظ احترام اشخاص و متخلق به اخلاق اسلامی و بدون هیچ گونه ترور شخصیتی و اهانت به افراد، بخصوص علما و روحانیون با سابقه و ممتاز انقلابی، هستم.

 

4.یکی از ابهامات حقیر، مفهوم شناسی واژه ی لغزنده ی اعتدال درحوزه ی اندیشه ای و به تبع آن حوزه ی سیاسی و تعیین حدود و صغور و مرز های اعتدال میباشد و این که بر چه اساسی اشخاص یا جریانی را افراطی و یا تفریطی می نامند که امیدوارم پاسخ دقیق و شفافی دریافت کنم.

 

5.حوزه ی تفکر و تدقیق و تحقیق پیرامون آراء متفکران و اندیشمندان جهان، حوزه ی جدید و نویی نیست، تمامی افراد با توجه به وزانت علمی و وسعت معلومات می توانند با استقلال کامل و حریت تمام بدون تعصب کورکورانه و یا تخریب ناجوانمردانه، به نقد و کاوش دراندیشه ها و جهان بینی ها و مواضع و رویکرد های شخصیت ها و جریانات بپردازند، و هیچ شخصیت و جریان فکری مصون از این نقد نیست ولی با در نظر گرفتن سطوح و جایگاه ها و ارائه ی نقد و قالب نقدی متناسب با آن مراتب و سطوح شخصیت ها و جایگاه ها. والسلام

 

(1) دیدار رهبر انقلاب با دانشجویان و دانشگاهیان در تاریخ 1/5/93
(2) دیدار رهبر انقلاب با نخبگان جوان کشور در آبان ماه سال 88

(3) دکتر مرتضی آقا تهرانی از شاگردان علامه مصباح و آقای بهجت(ره) هفته نامه ی 9 دی 23/2/91

(4) بخش زندگینامه ی سایت علامه ی مصباح به نقل از خاطرات علامه مصباح

(5) فرمایشات امام خامنه ای در دیدار با اعضای گروه رادیو معارف صدای جمهوری اسلامی در تاریخ 3/12/70

(6) خاطرات آقای هاشمی در دوران مبارزه جلد اول صفحه 195

(7) سخنان حجه الاسلام و المسلمین رحیمیان مدیریت امور مالی و وجوه شرعی و مسئولیت امور ارزی مربوط به امام و مسئول بخشی از گزارش ها و نامه های امام تا پایان عمرشان

(8) فرمایشات رهبری حکیم انقلاب در تاریخ 14/6/78 روزنامه ی جوان

(9) فرمایشات رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از نونهالان و نوجوانان حافظ و قاری قرآن کریم-هفته نامه ی پرتو13/4/80

(10) فرمایشات رهبر انقلاب در دیدار اعضای گروه رادیو معارف صدای جمهوری اسلامی در تاریخ 3/121/70

(11) دیدار رهبر انقلاب با علامه ی مصباح در منزل علامه در اسفند89

انتهای پیام/

نظرات کاربران