به گزارش باشت نیوز، به نقل از حجت الاسلام دکتر احمد صابری تولایی، کارشناس مسائل فرهنگی در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا در خصوص مسائل مختلف فرهنگی اظهار داشت: ما باید ببینیم که عرصههای فرهنگساز در کشور ما کجاها هستند. قاعدتاً عوام فرهنگساز نیستند و دنبالهرو جریانهای فرهنگیای هستند که خواص میسازند. خواص هم در محدودههای مختلفی نظیر دولت، حوزه و یا نهادهای مردمی خودگردان فعالیت میکنند که هرکدام از اینها نیز بهنوبه خود در حوزه فرهنگ اثرگذارند. همانطور که میدانید مقام معظم رهبری بارها و بارها تأکید کردهاند که یک کار فرهنگی را باید امروز بکاریم و پنج سال بعد میوه آن را برداشت کنیم. بنابراین به نظر من در یک سال فقط ایجاد دغدغه در مردم شکل میگیرد.
وی در ادامه به مشکلات و موانعی که در عرصه فرهنگی با آن مواجهیم پرداخت و گفت: به نظر من وضعیت فعلی فرهنگی ما دچار مشکلاتی است نظیر: عدم باورمندی به جنگ فرهنگی که سبب میشود ما دیر بجنبیم و این دیر جنبیدن یک آسیب فرهنگی است. دوم جزیرهای کار کردن در فضاهای فرهنگی است؛ بهطوریکه حوزه علمیه و روحانیت بهصورت مجزا و ادارات و سازمانهای دولتی نیز بهصورت مجزا در عرصه فرهنگی کار میکنند و چون جهتگیریهای این دو متضاد است، نهایتاً کار فرهنگی تولیدشده التقاطی میشود و یک کار فرهنگی جامع و هدفمند استخراج نمیشود. درحالیکه ما باید صحبتهای مقام معظم رهبری یا چشمانداز بیستساله را بهعنوان یک سیاست کلی و یک مرجع برای تفسیر فرهنگ و کار فرهنگی قرار دهیم؛ اما متأسفانه در عرصه فرهنگی تعداد زیادی ارگان و سازمان و ... مشغول کار کردن هستند که هرکدام از اینها نیز بر اساس تفسیرهای خودشان کار میکنند و نتیجهاش هم میشود همین ولو شویی که میبینیم. وزارت ارشاد میگوید که ما مشغول کار فرهنگی هستیم و برای آن هزینه میکنیم؛ درحالیکه حوزه علمیه باید جان بکند و زحمت بکشد تا آثار سوء آن کاری که بهزعم مسئولین، فرهنگی بوده است را از بین ببرد؛ چراکه آن کار مخرب بوده است، نه فرهنگی. فضای فرهنگی که وزارت فرهنگ برای خود تعریف کرده است با فضایی که حوزه و روحانیت برای خودشان تعریف میکنند دو چیز متفاوت است.
اختلاف بین مجموعه روحانیت با وزارت فرهنگ در تفاوت بین مبنای دینی و مبنای غربی داشتن است
حجةالاسلام صابری در ادامه به اختلافات مجموعه روحانیت و حوزه با وزارت فرهنگ و ارشاد پرداخت و اذعان داشت: اگر بخواهیم مصداقی صحبت کنیم بهطور مثال در سبک زندگی؛ ما یک سبک زندگی دینی داریم و یک سبک زندگی غربی که ریشهاش در تفکرات غربی است. در وزارت ارشاد دولت فعلی در عرصه سبک زندگی با مبانی غربی کار میکنند. مبانی آنها مبانی توسعه است؛ درحالیکه در سبک زندگی دینی باید بر مبنای تعالی پیش بروند نه توسعه و این اختلاف مبنایی بین حوزه و نهادهای فرهنگی دیگر نظیر وزارت ارشاد است.
وی ادامه داد: اگر ما با مبنای توسعه در سبک زندگی کار کردیم، به دنبالش رفاهطلبی و تجملگرایی و .... میآید که ما دقیقاً در سبک زندگی دینی با آنها بهعنوان آسیب مخالفت میکنیم؛ ولی اگر با سبک زندگی بر مبنای تعالی جلو بیاییم دیگر در آن تجمل و تفاخر و .... نیست بلکه در آن رشد انسانها مهم است و به موضوعاتی همچون ایثار، انفاق، اخلاق و .... پرداخته میشود. بنابراین درواقع سبک زندگی دینی و غربی نمونهای است از دو نوع تفکر در کار فرهنگی.
صابری در ادامه به تبعات ناشی از نگرش غربی در فرهنگ اشاره کرد: در نهادی که مبنای غلط غربی دنبال میشود که شاید عامدانه نباشد اما جاهلانه است، معتقدند که خانواده ایرانی را باید صرفاً به رفاه برسانند. شما روزنامهها، مجلات و نوع تبلیغات را ببینید! یا در نمونه دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد با این توجیه که جوان نیاز به شادی دارد، مجوز برگزاری کنسرتی را میدهد که بهصورت مختلط برگزار میشود و یک خانم هم در آن خوانندگی میکند. بنابراین بااینکه آنها دارند به تفسیر خودشان کار فرهنگی انجام میدهند و هزینه هم میکنند؛ اما نگاه و مبنای آنها دینی نیست.
وی افزود: ما بهعنوان روحانیت و حوزه با وزارت ارشاد در مباحثی نظیر هنرهای نمایشی، موسیقی، نشر و ... اختلافنظر جدی داریم و به آنها در این موضوعات انتقادات جدی وارد کردهایم. بهطوریکه روحانیت هم با آنها بحثهای عالمانه انجام داده است؛ هم کتاب چاپ کرده است و هم سخنرانی کرده است و بهطورکلی از تمام تریبونهایی که در اختیارشان بوده است، فریادشان را زدهاند؛ اما اینکه گوش شنوایی بوده است یا خیر؛ بحث دیگری است. اینها مباحثی است که بین این دو مسئول و پاسدار فرهنگی در کشور ما بوده است و همچنان نیز وجود دارد.
مشکل نماز نخواندن نیست؛ مشکل بسترسازی برای نماز نخواندن است
احمد صابری تولایی در پاسخ به این سؤال که «آیا نتیجه این تضاد، ضرر کردن مردم نیست و دود این اختلاف در چشم مردم نمیرود؟» بیان داشت: مطمئناً همینطور است و تا زمانی که متولیان فرهنگی ما همراستا و همفکر نشوند، نمیتوانند یک جریان واحدی را جهت دهند. در حال حاضر عالَم دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد بهعنوان وزارتی که پیشانی در عرصه فرهنگی است با عالَم دینی متفاوت است. صرف اینکه آنها متدین و اهل نماز و روزه باشند، کاری را درست نمیکند. مشکل ما نماز نخواندنها نیست؛ بلکه مشکل ما بسترسازی برای نماز نخواندن است.
وی تصریح کرد: بهعنوان نمونه فضای بدحجابی را ببینید، یکی از منصبهایی که روحانیت متصدیاش است امامت جمعه است، در خطبهها بگردید که کدام امامجمعه است که رسالتش را در امر حجاب انجام نداده باشد؟ فریادش را نزده باشد؟ نقصها را نگفته باشد؟ امامجمعه که مکانیسم اجرایی ندارد؛ بلکه صرفاً وظیفهاش آگاهی دادن و بصیرت ایجاد کردن است و اینکه هشدار بدهد به مسئولین تا وظایفشان را انجام دهند. یا در ماههای محرم و صفر وعاظ، روحانیون و مبلغین چقدر به این مسائل و مباحث میپردازند؛ اما از طرف مقابل اقبالی برای همراهی نیست. باید گفت که روحانیت تمام تلاشش را میکند و به وزارت فرهنگ و ارشاد توصیه میکند که عالَمش را به عالَم دینی نزدیک کند؛ چراکه همه ما باید زیر پرچم اسلام جمعشویم؛ اما اقبالی به گوش کردن از جانب آنها وجود ندارد. بهقولمعروف باید گفت: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/لاجرم آنچه بهجایی نرسد فریاد است.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا به این تذکرات گوش داده نمیشود گفت: شاید سیاستشان ایجاب میکند یا خدایی نکرده ممکن است غرضورزی باشد یا حتی ممکن است وعیدهایی به عدهای داده باشند؛ اما ما کاری با اینها نداریم و خواستگاهها و انگیزهها را فعلاً نمیخواهیم بحث کنیم.
وی مجدداً به ادامه سخنانش در خصوص تبعات تضاد بین روحانیت و وزارت فرهنگ بازگشت و اذعان داشت: بنابراین همانطور که گفتم طبیعتاً دود این دوگانگی در چشم مردم میرود؛ اما آیا این دود بهوسیله روحانیت در چشم مردم میرود؟ خیر؛ در یک جامعه و مملکت دینی با حکومت دینی، نمیتوان به روحانیت گفت که به خاطر دوری از تشتت و تضاد، دست از اسلام بردارند؛ نمیتوان به روحانیت گفت حالا که این آقایان نمیخواهند موضعشان را تغییر دهند، پس روحانیت خودشان را به آنها نزدیک کنند! این حرف کاملاً بیاساس است. اصلاً منطقی نیست که ما از اصولمان دست برداریم و حرفهای دین را بگذاریم کنار و برای اینکه تشتت به وجود نیاید همسو بشویم با یک جریان منحرف.
صابری تولایی در ادامه به انجاموظیفه و ابراز دغدغه مجموعه روحانیت نسبت به وضعیت و روند فرهنگی کشور پرداخت و گفت: روحانیت رسالتش را در این عرصه انجام داده است؛ اما آن طرفی که پول و رسانه دارد اعم از رسانههای مکتوب، سینما، تئاتر و.... حاضر نیست همکاری کند. روحانیت داد میزند که اگر این برنامه مجوز بگیرد فساد ایجاد میکند اما آنها گوش نمیکنند و مجوزها داده میشود. اینکه برخی از بچههای مذهبی به پا میخیزند و میروند جلوی مجلس یا وزارت ارشاد برای اعتراض که به فلان فیلم یا فلان برنامه مجوز ندهید، ناشی از بصیرت و معرفتی است که روحانیون ایجاد کردهاند. روحانیت بهصورت مستقیم و غیرمستقیم دارد در این عرصه کار میکند، اما طرف مقابل اقبالی نشان نمیدهد.
باور به جنگ فرهنگی در ما ضعیف است
وی سپس بهعنوان نمایندهای از مجموعه روحانیت کشور در خصوص فعالیتهای این مجموعه در یک سال اخیر تبیین کرد: اگر بخواهیم مشخصاً در خصوص روحانیت صحبت کنیم که در این یک سال گذشته چهکارهایی را در راستای تحقق فرمایش مقام معظم رهبری انجام داده است، باید گفت که حوزههای علمیه به اندازه خودشان این بار را برداشتهاند، هرچند که وقتی باور به جنگ در ما ضعیف است، قدمهایی که برمیداریم کوچک است و کافی نیست.
وی افزود: روحانیت به دلیل جایگاه قدیمی خود در بین مردم که ناشی از قداست و معنویت آن است، بر روی مردم تأثیرگذار است؛ اما هنوز حوزه آنچنانکه بایدوشاید به آن سمتی که مقام معظم رهبری میخواهند، حرکت نکرده است؛ کما اینکه در نهادهای دیگر فرهنگی نیز حرکتی واقعی شکل نگرفته است.
حجت الاسلام صابری در ادامه به دلایل عدم حرکتهای اساسی توسط حوزه برای محقق شدن خواسته رهبری پرداخت و اظهار داشت: باید گفت که هم در حوزه اهتمام جدی برای این کار نبوده و هم زیرساختهای لازم وجود نداشته است. همچنین ما در این یک سال، دعوا میکردیم که آیا فرهنگ بر اقتصاد و یا اقتصاد بر فرهنگ تقدم دارد؟! بحثهای تئوری مختلف در این زمینه مطرح شد؛ کتاب چاپ شد؛ مقاله نوشته شد و برنامههای رسانهای به این موضوع پرداختند؛ اما کار عملیاتی و بیرونی که در عرصه فرهنگ بتواند یک جریان سازی فرهنگی سالم ایجاد کند، کمتر دیدیم و حتی میشود گفت آنقدر کم بود که اصلاً ندیدیم.
وی ادامه داد: در دانشگاهها نیز کارهای علمی انجام گرفت و همایشهایی برگزار شد که اینها در قبل هم بود؛ درحالیکه ما انتظار داشتیم با توجه به عنوانی که بر سال 93 گذاشته شد، آقایان دولتمردان، روحانیت و ارگانهای انقلابی ما، یک جهتدهی کامل و جامعی را در این عرصه پیش روی خودشان بگذارند که متأسفانه این اتفاق نیفتاد و ما به یک اجماع در حوزه کار فرهنگی نرسیدیم و من به دلیل اینکه در مجموعههای مختلف هستم این را عرض میکنم.
صابری تولایی در ادامه به نقشآفرینیهای روحانیت در نهادهای مختلف نیز اشاره کرد و گفت: بهطور مثال حجم گستردهای از کار فرهنگی سپاه پاسداران روی طرح صالحین است که اتفاقاً آنجا روحانیت مرکزیت دارند. بنابراین حلقههای اصلی کار فرهنگی این ارگان نظامی که بهعنوان بزرگترین طرح فرهنگی کشور بعد از انقلاب معنا پیدا کرده است و مقام معظم رهبری نیز آن را تأیید دارند به عهده روحانیت است.
وی افزود: بنابراین روحانیت در جاهای مختلف نظیر سپاه، سازمان تبلیغات، اوقاف، شهرداریها، مساجد و ... تلاش میکند؛ اما چون یک جهتگیری واحد در عرصه فرهنگ ندارند و گفتمان واحدی را هم پی نمیگیرند ممکن است سبب شود که آن ظهور و بروزی که ما منتظر و متوقعش هستیم دیده نشود.
در فضاهای هنری نیاز است که روحانیون بااستعداد و علاقهمند ورود پیدا کنند
وی در خصوص حضور روحانیت در عرصههای مختلف نظیر هنر برای ارتباط بیشتر با مردم و همچنین افزایش تأثیرگذاری بر مخاطبان نیز اذعان داشت: حوزه رسالتهای مختلفی دارد و مجموعه روحانیت و حوزه با توجه به عرصههای مختلف موردنیاز و بر اساس نیرو و بودجهای که در اختیار دارند، اولویتبندی میکنند و سپس در عرصههای مختلف وارد می شوند. ما باید محدودیت های حوزه در زمینههای بودجهای، نیرو و .... را در نظر بگیریم و بعد توقعاتمان را از حوزه تعیین کنیم. بااینوجود یکی از رسالتهای حوزه پوشش دادن و ورود به عرصههای هنری است که البته تعدادی از طلاب در رشتههای هنر نیز تحصیل میکنند و در این عرصه مشغول فعالیتاند. در فضاهای هنری نیاز است که روحانیون بااستعداد و علاقهمند ورود پیدا کنند و زمینه هم برایشان فراهم شود تا تواناییهایشان شکوفا شود.
وی ادامه داد: ممکن است حوزه در رسالتهای دیگرش موفقیتهایی داشته باشد و یا بر اساس اولویتهایش نتواند به عرصههایی نظیر فضای هنری بهطورجدی ورود کند؛ بهطور مثال ما اصلاً در حوزه خراسان چنین چیزی نداریم؛ احتمال دارد که حوزه برای کارهای تبلیغاتی چند تن از روحانیون را آموزش کارهای هنری بدهد؛ ولی چون میدانهای دیگر عطش زیادتری دارند؛ باید به آن عرصهها بپردازند.
مهرهها و آدمهای وزارت فرهنگ دوران اصلاحات، در وزارت فرهنگ این دولت نیز حضور دارند
حجت الاسلام صابری تولایی در انتهای صحبتهایش در خصوص وضعیت سینما و بهطور ویژه جشنواره فیلم فجر امسال نیز پرداخت و بیان داشت: من به جهت آنکه در بخش رسانه، سینما، تئاتر و موسیقی نیز فعالیت میکنم و این عرصه را نیز دنبال میکنم، ابتذال را واقعاً درک میکنم. مقدار ابتذال در سالهای 91 و 92 خیلی بیشتر از دوران اصلاحات بود؛ اما چون قبح شکنی و عادیسازی شده بود خیلی در مقابل آن موضعگیری نشد؛ و الا چه در حوزه مفهومی و چه در حوزه قالب این ابتذال زیادتر از دوران اصلاحات بود. ما بارها گفتهایم که ورود یک عده و نمایش برخی فیلمها یک توطئه است؛ عدهای مجوز فعالیت میگیرند که نسبت به انقلاب خیانت کردهاند؛ از سوی دیگر تازه مسئولین از آنها تشکر و قدردانی هم میکنند. درصورتیکه انسان زمانی که متوجه میشود توطئهای دارد صورت میگیرد، در مقابل آن جبهه میگیرد؛ ولی نگاه آقایان مسئول این است که این بحثها توهم است و به این فضا نگاه تساهلی و تسامحی دارند.
وی تصریح کرد: ما میبینیم که در سینما هزینههایی از بیتالمال میشود و فیلمهایی ساخته می شوند که نتایج معکوسی نسبت به انقلاب و آرمانهای آن دارند. در جشنواره فیلم فجر مشاهده کردیم که برخی فیلمهای فاخر همچون فیلم محمد رسولالله در جشنواره نیامد و آقای مجیدی بهعنوان یک هنرمند متعهد، فیلمش را به جشنواره نیاورد که این یک نوع اعتراض آدمهای متعهد و مذهبی به رویکرد سینما و وزارت فرهنگ امروز است. ما مشاهده میکنیم که وزارت فرهنگ دارد به دوران اصلاحات نزدیک میشود و البته این طبیعی است؛ چراکه همان مهرهها و آدمهای دوران اصلاحات، امروز هم دارند فعالیت میکنند.
جشنواره فیلم عمار اعتراضی در قالب هنر به هنر مبتذل و منحط است
صابری تولایی در ادامه به رویشهای عرصه سینمایی کشور پرداخت و اذعان داشت: لازم به ذکر است که البته ازیکطرف رویشهایی هم داریم. ما مشاهده کردیم که از دل یک چنین سینمای آلودهشده به ابتذال و انحطاط، عدهای بچه مذهبی بلند شدند و جشنواره عمار را ایجاد کردند که توانست خوب خودش را بهعنوان یک جشنواره فاخر ارائه کند و در مقابل جشنواره فیلم فجر که دولتی شده بود و متأسفانه نگاههایی بر آن حاکم نبود که ما برایش مبازره کردیم و جنگیدیم، قد علم کرد. همین بچهها تا چند سال پیش در جشنواره فیلم فجر بودند؛ اما چون آنها دریافتند که دیگر در این جشنواره از آرمانها حرفی زده نمیشود نتوانستند طاقت بیاورند و از این جشنواره جدا شدند و جشنواره فیلم عمار را ایجاد کردند. خدا را شکر که در جشنواره فیلم عمار رویشهایی صورت میگیرد و بهنوعی آن اعتراضات دارد در قالب هنر علیه هنر مبتذل و منحط شده میتازد و این خیلی خوب است.
انتهای پیام/
نظرات کاربران