به گزارش باشت نیوز، سالهاست اندیشمندان وصاحب نظران مختلف در خصوص بیمار ی سیستم بانکی بحث و بررسی می کنند . از افزایش نرخ بهره تا کاهش آن ،از افزایش قیمت حاملهای انرژی تا کالاهای تولیدی داخل ، از افزایش مالیاتها تا کاهش آن واز افزایش تعرفه های گمرکی تا صادرات کالاهای غیر نفتی .
امروزه اقتصاد هر کشور بر عناصر تولید – توزیع ،عرضه ، تقاضا و خدمات استوار است .اگر عرضه نباشد و تقاضا باشد قیمتها طبیعتا بالا می رود .اگر عرضه باشد ،تقاضا نباشد باز دچار مشکل می شود .اگر هم عرضه باشد و هم تقاضا اینجا رونق اقتصادی شکل می گیرد .اگر نه عرضه باشد ونه تقاضایی به رکود شدید می رسیم .
در چند روز گذشته نماینده محترم گچساران و باشت و رئیس کمیسیون برنامه وبودجه مجلس وبا به نوعی کمیسیون اقتصادی در سخنی با انتقاد از سیستم بانکی گفتند: «سیستم بانکی ما بیمار است »
جناب آفای تاجگردون! در حال حاضر مردم قدرت خرید ندارند،نقدینگی از بازار به نوعی جمع آوری شد،تولید دچار رکود شده است .
طبیعتا تورم خود به خود پایین می آید ،نیاز به تحلیل و تفسیر ندارد.وقتی در کشوری تورم بالا می آید معمولا دولتها اقدام مهم انجام می دهند :
1-مدیریت نقدینگی و یا جمع کردن پول ازبازار و کاهش نرخ سودهای بانکی جهت تشویق مردم به سرمایه گذاری در طرح های تولید .اگر دولتها نتوانند نقدینگی را مدیریت نمایند دچار رکود تورمی می شوند که در حال حاضر دولت یازدهم گرفتار آن است .افزایش سود بانکی زمینه های تولید را از بین می برود .چون رقابت در تولید نیست .
2- افزایش تولید :.متاسفانه در کشور ما اکثر کارگاههای کوچک دست به عصا هستند و هنوز چشم به تسهیلات اعطایی دولتها دوختند . وقتی قدرت سرمایه گذاری نباشد و نتوانیم بنگاههای زود بازده را مدیریت کنیم در نتیجه دچار رکود اقتصادی می شویم.
در حال حاضر تمایل دولت جهت مبارزه با غول تورم فقط کاهش نقدینگی و واردات بی رویه کالا می باشد .در این وضعیت نوعی حس روانی در جامعه القا می شود که بسیاری از مردم نسبت به آینده خوش بین نیستند و در تولید سرمایه گذاری نمی کنند و به شغل های کاذب از جمله دلالی می پردازند .
عدم سرمایه گذاری در تولید و کسب و کار به دلیل رکود باعث بی رونق شدن بازار می شود . اگر سرمایه ای در دست مردم باشد بیشتر تمایل دارد در بانکها سپرده گذاری کنند.وقتی بانکها نرخ سود به سپرده گذار را میان 18تا حتی 30درصد اعلام می کند واز سوی دیگر با همین نرخ وبیشتر به سرمایه گذار و تولید کنند تسهیلات بانکی می دهد، زمینه های تولید و کسب و کار و رونق از میان می رود زیرا سرمایه گذار توان باز پرداخت با این نرخ را ندارد که این مسئله به سود تولید نیست.
تنها راه خروج از رکود راه اندازی خطوط تولید کالاهای صادراتی در داخل ، بستن کامل واردات کالا های فوق بعد از تولید انبوه در کشور ، دادن تسهیلات خرید برای کالا های ایرانی و تزریق پول در کشور هست .
پیشنهادات :
1- اعطای تسهیلات با کارمزد مناسب:دولت با دادن تسهیلات با سود 8تا 12درصد به بنگاههای زود بازدهبه شکل محدود نه گسترده می تواند زمینه های رونق را در تولید فراهم آورد.این نرخ هم برای سرمایه گذار مناسب است وهم بانکها با سرمایه های اندک می توان رونق اقتصادی بوجود آورد.
2-نظارت قاطع دولت بر تسهیلات اعطایی به مردم :متاسفانه طی سالیان گذشته و اخیر نظارتی چندانی بر تسهیلات اعطایی نمی شود و به جای سرمایه گذاری در طرح پیشنهادی وام گیرنده در جایی غیر از تولید مصرف می نماید .مثلا خرید زمین یا ماشین که باعث تورم در بخش ماشین آلات و زمین و امثال اینها شده است .
3- نظارت بر مالیاتها :متاسفانه دولتها تنها جایی که خوب مالیات می گیرند ومنظم مالیات می گیرند از حاملهای انرژی و حقوق کارمندان است و در بقیه موارد منظم نیستند .
4- حمایت از تولید:حمایت از تولیدات کشاورزی و صادر نمودن اضافه بر تولید به خارج جهت وارد نمودن ارز به کشور
5- شناسایی فرصت های سرمایه گذاری در هر شهرستان.متاسفانه در سال گذشته بسیاری از مردم در بخش میوه و تره بار سرمایه گذاری کردند و دولت مجوز صادرات اضافه بر تولید آنها را به کشورهای همسایه صادر نکرد .همین مسئله باعث ضرر تولید کننده شد و تولید کننده دیگر رغبتی به سرمایه گذاری ندارد چون ضرر می کند و اضافه تولید روی دست وی باقی می ماند .نمونه بارز آن عدم صدور مجوز هندوانه در سالهای گذشته بود .در عین حال هندوانه جز کالاهای اساسی خرید مردم نیست و دولت اجازه صادرات به این محصول را نداده است .
به هر حال هر چند در پشت اقتصاد دست های نامرئی وجود دارد اما مهمترین دلیل بیماری سیستم بانکی ناشی از اقتصاد بیمار و دلال گونه است . اقتصاد ایران مدیریت جهادی نیاز دارد ،این اقتصاد نیاز به مدیریت خلاق دارد نه مدیریت بیمار و کژ دار مریض .
یادداشت از:کریم افتخاری-کارشناس ارشد علوم سیاسی
انتهای پیام/
نظرات کاربران