زریر حجتی در یادداشتی که به این پایگاه خبری ارسال کرد آورده است: اصولگرايي يک جريان گسترده و فراگيري است که مي تواند در برگيرنده تمامي انديشه ها و سلائق حق گراي جامعه ايراني و اسلامي باشد.
متأسفانه اين جريان فکري که به گسترهي همه اهداف، ارزش ها و آرمان هاي نظام و انقلاب بوده و مي تواند مروج واقعي مردم سالاري ديني باشد در برخي از استان ها به ويژه کهگيلويه و بويراحمد به جهت نوع نگاه افراد و احزاب مرتبط، دچار نوعي انحصار گرايي، محدود نگري و يارگيري هاي خاص بدون توجه به خاستگاه جامعه ارزشي و ديني گرديده و بيش از آن که در طلب احياء و استحکام مباني ارزشي و اعتقادي نظام اسلامي باشد اهداف عالي آن محصور به تفکرات عده اي قليل و منفعت طلب شده است که به دليل سوابق و عملکرد مديريتي فاقد مقبوليت بين مردم هستند.
با تصريح به اين که براي مدافعين واقعي اصول انقلاب و مباني ارزشي آن و نيز تکريم چارچوب و مباني مستحکم اصول گرايي در اين جريان فکري احترام ويژه اي قائل هستيم اما آسيب شناسي آن لازم است.
يکي از شاخصه هاي پويايي و حيات يک جریان فکري توجه به اصل شايسته سالاري و «به گزيني» به جاي «دوست گزيني» و يارگيري هاي حزبي صرف و غيرمنطقي است که بسياري از مردم معتقدند متاسقانه جريان اصولگرايي در استان ما به جاي توجه به اصل شايسته سالاري بيشتر محصور در شبکه ي قومي و دوستي و همچنين روابط منفعت طلبانه حزبي توسط عده اي گرديده است.
از طرف ديگر برخي منتقدين و معترضين معتقدند اين معدود افراد که به تصور غلط خويش، خود را قيم مردم مي پندارند، در سوابق مديريتي برخي آنان دنيا گرايي و زر اندوزي با تظاهر به دينداري، خود را بروز داده است و براي آراء و نظرات بدنه جامعه در تغييرات سياسي هيچ گاه احترامي نگذاشته اند.
ويژگي جريان اصولگرايي پويا، فراهم کردن بستر لازم براي گردش نخبگان و پرورش نيروهاي جوان و کارآمد براي استمرار اين جريان فکري بوده است ولي در نگاه عده اي از منتقدين که به حق هم هست برخي تصميم سازان و تصميم گيران جريان اصولگرايي در رده هاي مياني که نقش هماهنگي جهت نشست ها و اجماع را بر عهده داشته اند همچون گذشته با شيوه هاي مرموزانه بدون توجه به پتانسيل هاي بالقوه و بالفعل اين جريان گسترده، آن را محدود و محصور به تعدادي انگشت شمار نموده و با بي توجهي به افکار عمومي جامعه اقدام به تصميم گيري براي ديگران مي نمايند که واکنش و واگرايي بخشي از مردم از اين جريان ناشي از عملکرد غلط همان عده معدود بوده که به زعم باطل خود مجاز به انتخاب گزينشي عده اي خاص و اتخاذ تصميم براي مردم هستند.
بر اساس فرامين رهبري، واقع بيني بايد توأم با آرمان گرايي باشد و اين از ديگر ويژگي هاي جريان اصولگرايي پوياست که مي بايست با لحاظ نمودن واقعيت هاي موجود جامعه و شناخت زمان مبتني بر آرمان هاي الهي به فعاليت بپردازند اما به همان دليلي که گقته شد آن افرادي که نه تحليل درستي از شرايط داشته و نه با واقعيت هاي موجود آشنا هستند خروجي کارشان به جاي جذب و همگرايي به واگرايي و از دست دادن پايگاه اجتماعي تبديل شده است.
بر چسب هاي سياسي و رنجاندن نيروهاي اصيل و وفادار به مباني انقلاب توسط برخي منفعت طلبان و مدعيان اصولگرايي نيز به اعتقاد بخش عظيمي از مردم خلاف ويژگي هاي اصولگرايي است و چنين گروهي دايره اصولگرايي را با رفتار و منش غير انساني خود تنگ نموده که اين مشي و منش و بازي هاي سياسي باعث ريزش هاي تأسف باري در اين جريان شده است.
اکنون لايه هايي از اين جريان، رفتار اين انحصارگرايان و منفعت طلبان را که با شيوه هاي پنهان کاري و محدود نگري همراه است قبول ندارند و با اعتقاد عميق به اصول انقلاب و خط امام و رهبري معتقدند که اين جريان نيازمند يک کالبد شکافي، بازنگري و بازسازي است. ضمن تکريم و تعظيم کانديداهاي محترم اين جريان، ولي جلسات هدايت شده باز خورد مناسبي به جهت بي احترامي به افکار عمومي و ابهامات فراوان در چگونگي انتخاب هيأت 9 نفره در بر نداشته و واقعيت اين است که دستاورد مطلوبي در همگرايي نداشته و در گذر زمان ابعاد آن در اتحاد يا انشقاق روشن خواهد شد.
البته نگارنده حدود سه سال پيش نيز به آسيب شناسي جريان اصولگرا در پايان انتخابات مجلس نهم نيز پرداخته است و همچنان بر اين باور است که همواره عده اي منفعت خواه با سهم خواهي هاي آن چناني و سوء استفاده از اعتماد مردم و همچنين صداقت و معنويت نماينده وقت، به نام و اسم اصولگرايي آسيب رسانده اند همان گونه که برخي اصلاح طلبان منفعت خواه اين واژه را در جهت منافع خود مصادره کردند.
انتهای پیام/200
نظرات کاربران