26. آبان 1394 - 12:29
نامه امام علی(ع) به مالک اشتر نخعی منشور عینی باید ها و نبایدهای مدیریت
با توجه به نبود الگوی مناسب در جامعه مدرن برای مدیریت اسلامی، باید الگوهای حقیقی مدیریت را از مدیریت سیاسی و حکومت داری ائمه بگیریم.

مديريت مختص زمان ومكان نيست بلكه مديريت را ميتوان از كارهاي به ظاهر كوچك از منزل تا جامعه واجتماع تعريف نمود، چه مسئوليت هاي به ظاهر كم اهميت تا مسئوليت هاي شهري وكلان ملي.

 

با توجه لزوم تقواي كاري در مدیریت اسلامی در همه ابعاد، با اين وجود مديريت در زمان ما این شاخصه از جايگاه مطلوبي برخوردار نيست وگاهی مشاهده ميشود مسئوليت ها به اشخاصي واگذار ميشود كه هيچ گونه سنخيتي با آن حرفه ندارند وشايسته سالاري و تقوا هيچ نقشي در انتخاب مديران ندارد.

 

بسياري از مديران موسسات دولتي وحتي خصوصي فاقد ديدگاه علمي هستندوبايد به اين نكته توجه كرد كه در بحث مديريت تخصص ،دانش ،بينش ،كوشش وتجربه ومهمتراز همه تقوي که مهمترين عامل در كمك كردن به يك مدير در امر تصميم گيري های حساس ميباشد، نقش بسزائي دارد.

 

تصميم گيري درست و به موقع جوهره وعصاره كارمديريت است. پس بايد هر مدير علاوه بر موارد ياده شده داراي خصوصيات فردي واجتماعي لازمه مدیریت  از قبيل صبور بودن ،با صداقت،امانتدار ،پرهيزكارو خداترس باشد.

 

اگر بخواهيم تعريف جامعي از مديريت داشته باشيم مي توان گفت ؛مديريت بكارگيري موثر وكارآمد منابع مادي وانساني در برنامه ريزي ،سازماندهي ،بسيج منابع وامكانات ،هدايت وكنترل است كه براي دستيابي به اهداف سازماني وبراساس نظام ارزشي مورد قبول صورت مي گيرد.

 

در همين خصوص خداوند تبارك وتعالي ميفرمايد؛ در ميان هر ملتي پيامبري فرستادم تا مردم را به پرستش خداي يگانه واجتناب از طاغوت دعوت كند ، ما پيامبران را با دلايل روشن فرستاديم وكتاب ميزان به ايشان داديم تا مردم برقسط وعدل پابرجا شوند.لذا بايد سيره پيامبران در زمان تصدي آنها در امت هاي اسلامي الگوي مناسبي براي مديران باشد.

 

در اين بين نامه حضرت علي (ع) به مالك اشتر نخعي در زمان واگذاري مسئوليت با ايشان را بايد جامعترين دستور ومنشور براي  برشرمردن ويژگي هاي مديريت اسلامي دانست.

 

وقتي ديدگاه آن حضرت را درباره مديريت را بررسي كنيم به اساسي ترين دستورات مديريتي در خصوص پذيرش مسئوليت توسط افرادمي رسيم كه چنين بيان داشتند؛1-حاكميت خدا ووحدت فرماندهي2- مردم داري ومهرباني با مردم 3- عدالت براساس حق4- انصاف وميانه روي درحق5- منافع اكثريت را برمنافع اقليت ترجيح دادن6 - نظارت وارزيابي عملكرد7-انتخاب فرد لايق جهت واگذاري مسئوليت به وي

 

حال با توجه به مواردذكرشده ويژگي يك مديرخوب را چنين بايد بيان كرد:1- مديربايد خود را بنده خدا وخداترس ودرخدمت مردم بداند2- مديربايد نفس خود را تزكيه نمايد وازخواهشهاي نفساني وشهوانی دوري گزيند3- با دل ودست وزبان ياريگرخدا باشد 4- عادل وميانه رو باشد وتقوي الهي را پيشه كارخود كند5- پندپذير ونقدپذيرباشدوهمچنين راست گفتار ودرست كردار باشد.

 

اما ويژگي نامناسب يك مدير از نگاه نهج البلاغه؛1- كبر وخوپسندي وبرابر دانستن خود با خدا در جايگاه مديريتي2- درنده خوبودن ورفتار نامناسب با مردم وستمگري 3- خودپسند ومنت گذار وبزرگ نمايي كارهاي كوچك4- مسلط نبودن برزبان خود وخشم گرفتن بر مردم.

 

اكنون به اين نتيجه ميرسيم كه مديريت ومسئوليت امري خطيراست وخدمت گذار بودن با حرف وشعارامكانپذير نيست، بلكه بايد شيوه مديريت اسلامي مدنظر قرار گيرد و انتخاب مدير در نظام اسلامي اين است كه در مكتب اسلام بر خلاف ديگر مكاتب ارزشها نسبي نيست و زمان و مكان در تبديل مفاهيم ارزشي دخيل نيستند.

 

یادداشت از: سيد وحيد چام پور، كارشناس ارشد مديريت صنعتي

 

 منبع:آوای ماغر

 انتهای پیام/

نظرات کاربران