تازه های سایت

3. خرداد 1395 - 10:30
به بهانه سوم خرداد:
حرفهای خواندنی جانباز کهگیلویه وبویراحمدی ازدوران دفاع مقدس و آزاد سازی خرمشهر+ تصاویر
وی از 15سالگی با شنیدن شیپور جنگ نابرابر ببن حق و باطل به فرمان امام ره و ندای حق لبیک گفت و به سوی جبهه های جنگ شتافت.

به گزارش پایگاه خبری باشت نیوز، صبح زاگرس روز دوشنبه سوم خرداد ماه سال 1361 کسى نبود که لبخند شادى و سرور بر لب نداشته باشدو اشک اشتیاق از دیدگان جارى نسازد و خداوند قادر متعال را شکر نگوید؛ چرا که در چنین روزى فتحى عظیم نصیب لشگریان توحید شده بود و آن فتح خرمشهر بود.

 

سوّمین مرحله عملیات پیروزی بیت‏ المقدس به قصد آزادسازى خرمشهر آغاز گشت.این عملیات که با رمز »یامحمد بن عبداللَّه« شروع شد در مراحل اولیه، با تصرف پایگاه مرزى کوشک همراه بود، همچنین ضربات‏ سخت و هولناکى بر تیپ هاى 9 و 238 گارد مرزى دشمن وارد آمد و تعداد کثیرى از مزدوران بعثى به اسارت‏ لشکریان جبهه توحید در آمدند که در میان آنها افسران عالی رتبه رژیم بعثى نیز به چشم مىی خوردند.

 

به‏ دنبال این پیروزىی هاى بزرگ بود که خاکریزهاى دشمن یکى پس از دیگرى به تصرف قواى اسلام درآمد وفرماندهان مزدور عراقى در اوج وحشت و هراس، پى در پى فرمان عقب نشینى صادر کردند.

 

در ساعت شش و پانزده دقیقه بامداد روز یکشنبه، دوم خرداد ماه سال 61، سپاهیان اسلام خرمشهر را به‏ محاصره خویش درآوردند و دشمن زبون را که راهى جز فرار نداشت با بلندگو دعوت به تسلیم کردند. تإ ساعت 9 بامداد بیش از پنج هزار نفر از قواى کفر به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

 

روز دوشنبه قواى کفر به قصد بازپس گیرى مناطق آزاد شده اقدام به پاتک نمود که با هوشیارى دلاوران‏ اسلام این پاتک دفع گردید و تعداد زیادى از قواى صدام کافر کشته و زخمى و بیش از سه هزار نفر دیگر به ‏اسارت در آمدند.

 

 

الطاف خداوند قادر، پى در پى رزمندگان خداجوى اسلام را فرا مى‏ گیرد و این امدادهاى الهى لحظه به لحظه برپیش روی‏ها مى‏ افزاید تا اینکه سرانجام پس ازمدتها انتظار، در اوج بهت و ناباورى و سرگیجه دشمنان‏ خونخوار اسلام و در کمال امیدوارى مؤمنان به رحمت پروردگار رحیم، خرمشهر آزاد مى‏ شود.

 

سید عبدالکریم محمدی 51 ساله اهل یاسوج و جانباز 50 درصدجنگ تحمیلی یکی از هم استانی های شجاع و دلاور ما است که در عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر حضور مستقیم داشت و از نزدیک شاهد دلاوری های هم استانی و رزمندگان کشور سربلند ایران اسلامی بوده است.

 

وی از 15سالگی با شنیدن صدای شیپور جنگ نابرابر ببن حق و باطل به فرمان امام ره و ندای حق لبیک گفت و به سوی جبهه های جنگ شتافت.

 

این جانباز دوران دفاع مقدس حضور در عملیات های طریق القدس،تنگ چزابه،فتح المبین،آزاد سازی منطقه عین آهشک و فکه،عملیات بیت المقدس آزادسازی جاده اهواز-خرمشهر و خود خرمشهر،عملیات رمضان منطقه کوشک،عملیات والفجر 8،کربلای 1-4-5،والفجر مقدماتی خیبر،ومسئول عملیاتی و اطلاعاتی و پدافندی چندین عملیات در غرب را از افتخارات خود می داندوتقریبا از ابتدای شروع جنگ تا پایان جنگ تحمیلی در جبهه حضور داشت.

 

به سراغ این جانباز هم استانی رفتیم تابه بهانه بزرگداشت سوم خرداد و نقش هم استانی هایمان در آزاد سازی خرمشهر با وی هم صحبت شویم:

1_قصه جانباز شدن سید عبدالکریم محمدی چی بود؟

 

روز عملیات که از ساعت پنج بعد ظهر آغاز شد و عراقی ها به شهر هجوم آوردند و بچه ها را آتش باران کردند به طوری که بین بچه ها که به ردیف پشت خاکریز کوتاهی بودندتیر به زمین می خورد و هیچ کدام زخمی نمی شدند.ما هم که بین بچه ها حضور داشتیم یک خمپاره به سمت من آمد وکنار من منفجر شد که من پرت ومجروح شدم ودرهمان زمان شانه هایم سوخت وموج زده شدم.

 

به نظر شما نقش سوم خرداد در دوران دفاع مقدس و روحیه بخشی به رزمندگان چه بود؟

 

به نظر من نقش نگین بر روی انگشتر دارد و همه خوب می دانند انگشتر بدون نگین هیچ نیست.نگین عقیق و قیمتی است اماحلقه انگشتر می تواند طلا،نقره،استیل و یا هرچیزدیگری باشد.سوم خرداد در واقع برگه جنگ 8 ساله را به نفع انقلاب جمهوری اسلامی ایران برگرداند.همه می دانند که تمام کشورهای توانمند دنیا علیه ایران با عراق یک دست شده بودند و تنها کشور سوریه در این جنگ بی طرف بود و تقریبا ایران داشت همه چیز را از دست می داد و ما خرمشهر را از دست داده بودم به طوری که صدام پیام فرستاد که اگر شما خرمشهر را پس بگیرید من کلید بصره را به شما خواهم داد اما عنایت حق و آقا امام زمان عج روز سوم خرداد به نیروهای انقلابی ایران با دست خالی و تمام توان جلوی دشمن ایستادگی کردند و به پیروزی شیرین رسیدند.و این جا است که به یاد جمله به یاد ماندنی امام ره می افتم که خرمشهر را خدا آزاد کرد.

 

 

2_چه چیزی باعث شده که امروز به سوم خرداد افتخار کنیم؟

افتخار ما یک افتخار ناگفتنی است و این احساس غیر قابل بیان است و تنها می توان گفتی امنیتی که در حال حاضر داریم چیزی است که می توانیم به عنوان امن ترین کشور دنیا به آن افتخار کنیم.وقتی می بینیم کشور ما ،ناموس ما و مردم ما در امنیت و آرامش به سر می برند خیلی به آن روز ها افتخار می کنیم.درست است در طی سالهای گذشته دشمنان مارادرمحاصره اقتصادی قرار داده اند اما باارزش ترین چیزبرای یک کشور امنیت است که ما یک وجب از این خاک را به دشمنان ندادیم.

3_نقش شما در آزادسازی خرمشهر چه بود و روحیه شهادت طلبی شما از چه چیزی نشات گرفته شد؟

هرکس یک نقشی داشت.ما به عنوان یک سیاهی لشکر در عملیات آزادسازی خرمشهر نقش داشتیم که هر کس یک تفنگ برمی داشت و حتی دست خالی هم که سمت عراقی ها می رفتیم وحشت می کردند و پا به فرار می گذاشتند.
اهمیت خرمشهر برای صدام چنان زیاد بودکه اگر ایمان بچه های رزمنده ما نبود نمی توانستیم جلوی آن همه امکانات و تجهیزات عراقی دوام بیاوریم.

 

 

4_به نظر شما تفاوت جوانان دوران دفاع مقدس با جوان های امروزی چیست؟

من در این مورد نظر نمیدهم و به صحبت های مقام معظم رهبری توجه میکنم که فرمودند:جوانان امروز ما نسبت به دوسه نسل قبل آگاه تر هستند.نسبت به دین،ایمان و دشمنان آگاه تر هستند.من باجوانان برخورد داشتم و و صحبت میکردند که اگر جنگ شودجلوی شما به میدان جنگ می روند.جوانان ما کشورشان راددوست دارند درست است که مشکلات اقتصادی و بیکاری زیادی داریم اما جوانان ما حاضر نیستند این امنیت ویک وجب از این خاک را به دشمنان بدهند.

نمونه جوانان امروزی مدافعان حرم هستند که اغلب جوانان هستند و جوانان شجاعی که جلوی وحشی گری های داعشی ها و تکفیری ها می ایستند و از اعتقاداتشان و امنیتشان دفاع می کنند.

من به عنوان یک نسل اولی احساس می کنم ما جوانان را درک نمی کنیم و مسئولان ما جوانان را درک نمی کنند ودغدغه جوانان راندارند.کاش یک شب مسئولان نمی خوابیدند و به این فکر می کردند که برای جوانان چه کار کنند که بزودی مشکلات آنها حل شود.
دلم می خواهد هرچه زودتر امام زمان عج ظهور کند و آن وقت خواهیم دید که همین جوانان به امام زمان عج می پیوندندو اسلام و عدالت را گسترش می دهند.

 

 

5_وظیفه ما به عنوان پاسداران وحافظان ایران وانقلاب امروز چیست؟

ثابت قدم بودن،استقامت کردن همانطور که زمان جنگ استقامت کردیم ونسبت به انقلاب و اسلام و کشورمان وظیفه مان را انجام دادیم اگر دشمنان بخواهند دست از پا خطا کنند دست و پایشان را همین جوانان سپاهی،بسیجی و غیر بسیجی قلم خواهد کرد.

6_شما چند فرزند دارید؟اگر فرزندان سید عبدالکریم محمدی روزی جنگی شروع شود و بخواهند مثل پدرشان به میدان جنگ بروند عکس العمل شمادر مقابل آنها چیست؟

من سه فرزند(دوپسر و یک دختر) که قطعا مشوق آنها خواهم بود و از تصمیمشان استقبال خواهم کردوهمانطور که همین حالا هم تصمیم براین گرفته اند که به جمع مدافعان حرم بپیوندند و من با آنها مخالفت نمی کنم.

صحبت پایانی ؟

اللهم عجل الولیک الفرج/اللهم ارزقنی توفیق شهادت فی سبیلک
برای ملت ایران و کشور عزیزمان ارزوی توفیق و سربلندی دارم.

 

با تشکر از آقای محمدی که با تمام مشغله های کاری وقتشان را در اختیار ما قرار دادند و برای وی آرزوی توفیق و سربلندی داریم.

 

انتهای پیام/

نظرات کاربران