25. شهريور 1395 - 9:29
خنده بر هر درد بی درمان دواست جز فقر
آیا همان گونه که در مرگ ها و زلزله ها و سیل و آتش سوزی ها به تکاپو می افتیم و سرود چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار سر می دهیم و گوش فلک را کر می کنیم ؛ آیا آماده هستیم که برای از بین بردن فقر اقدامی و عملی داشته باشیم؟

:خنده برهر درد بی درمان دواست جز فقر و درباره علل و آثار آن و اینکه فقر چیست و چگونه می توان با آن مبارزه کرد حرف ها زده اند و شنیدیم و کتاب ها و مقاله ها نوشتند و خواندیم و فیلم هایی سینمایی و سریال و مستند و با کارها  آمارها ساختند و دیدیم اما دراین میان باز بین آنچه که هست و آنچه که نباید باشد فاصله بسیار است.

در میان غرّش ناجوانمردانه‌ی شیطان‌صفتان با تحریم ها و خوش‌رقصی ظالمان با تهدید ها و ریاکاری مقدّس‌نمایان با حقوق های ناعادلانه ،آرام به کناری نشستن و تسبیح چرخاندن و دست روی دست گذاشتن یا دست به سینه ایستادن و نظاره‌گر بودن و فریاد این‌که چرا عدالت نیست سر دادن، هرگز انسانی نیست.

روزی را که انسان برای گسترش عدالت قدمی بر‌ندارد، نباید آن روز را در حساب ایام عمر خود به ‌شمار آورد.

فقر اگر مرد بود دولت مردان گذشته و امروز او را می کشتند. اما واقعیت این است ، آنان که سیلی خورده ی فقر نیستند یا سکوت معنا داری دارند و یا خود را تبرئه می دانند و یا بهانه می آورند و می گویند زورمان به فقر نمی رسد یا توجیه می کنند اما کسانی هستند که بی انتظار تشکر و سپاس زیر بار گره گشایی از کارهای فقرا می روند گویی این گونه می اندیشند کسی غیر از آنها نیست که با فقر مبارزه کند .

یاد آوری این سخن رهبر انقلاب (حفظه الله) به خدمت گزاران نظامی که خون بهای شهداست ضروری است که :

مسئولان کشور چه در قوه مجریه، چه در قوه قضائیه و چه در قوه مقننه باید با فقر و فساد و تبعیض در این مملکت مبارزه کنند. اگر بخواهند وضع امنیت کشور را، وضع معیشت مردم را، وضع عزت بین المللی را تأمین کنند، راهش مبارزه با همین هاست.

در حکومت اسلامی هر نعمتى مسؤولیتى‏ دارد و نمی توان در نعمت ها، بى‏ تفاوت بود و یا از مشکلات اطرافیان درجامعه فرار کرد که اسلام مذهب ذلت و فقر نیست بلکه اسلام مذهب تکافل است و اسلام مذهب تعاون است و اسلام مذهب عهده داری ایثار و انفاق است ، و ثروتی که کارگشا نباشد عزت آور نیست البته فقر تنها فقر اقتصادی نیست .

بسوزد ریشه ی آن تفکری که می گوید اسلام مذهب‏ فقر و ذلت است و جرم این عقب افتادگى ظاهری را به مذهب بسته‏اند، این را می گویند تا خودشان همچنان تنها در مسیر اقتصاد برتر بتازند و بی رقیب اول باشند یا ما از آنها عقب بمانیم تا منافعشان از وابستگی ما به آنها بیشتر شود در حالى که تمام سخن اسلام برای مسلمان این است که هیچ وقت سستى و کوتاهى نکنید و بر گذشته اندوه نداشته باشید، برترى براى شماست و این شعارنیست بلکه سخن خداست.

آن‏جا که غیر مسلمان ها و غیر ایرانی ها ، مى ‏توانند به پیشرفت های اقتصادی و تسخیر بازار های جهانی برسند و با یکدیگر براى خوردن و چپاول سرمایه های ما و واردات اجناس خود به کشور ما، پیمان ببندند، شرم ‏آور است که ما نتوانیم با خودمان برای تولید ثروت پایدار اشتغال زا و امنیت بیشتر آرامش آفرین و رفاه کارگران میهن خویش و فرزندان شان پیمان نبنیدم و بازار خود را کنترل نکنیم و جز کالای خودی را مصرف نکنیم و ما یحتاج خود را خودمان نسازیم و نباید با مصرف کالا های دیگری خود زنی کنیم .

هم پیمانی برای امروز و فردایی بهتر ضروری است که عزت و مصلحت و کاملاً انسانی است و لازم است نخست در خانواده ها به پیشنهاد مدیر خانه که غالباً زن است و درک اقتصادی بیشتری دارد به اتفاق برسد  سپس در کوچه ها و محله ها و بعد در شهرها و بعد از آن به صورت فراگیرتر صورت بگیرد.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام چنین می فرماید: «ویرانی زمین، از تنگ دستی مردم زمین حاصل می شود»گویی حضرت، می خواهند ما بگویند: سرزمین شما آباد نخواهد شد و ویرانه خواهد ماند تا زمانی که فقر در آن هست که فقر را باید کُشت و با کریمان کارها دشوار نیست .

همین آدم ها و گروه های نژاد برتری و تکفیری و تروریستی که تنها خود را شایسته زندگی می دانند و در جهان بسیارند که خیلی از آنها رفتند و آنهایی که هستند و آنهایی که می آیند و از منفورترین ها در کتاب تاریخ بشریت می شوند اگر فکر خود را عوض می کردند و به جای حمام خون به راه انداختن، فقر را هرجا می دیدند با او مبارزه می کردند و نه آدم های فقیر بی دفاع را بی شک فرصت آن را داشتند که از محبوب ترین ها باشند.

حکایت ما حکایت آن شخصی است که گرفتار فقر بود به دوست ثروتمندش گفت : اگر کسی مرا بکشد برایم چه می کنی؟

آن ثروتمند بعد از تعارف ها و دور از جان های دوستانه گفت : خیالت راحت باشد که قاتل قصاص می شود و بهترین مراسم خاکسپاری با تمامی آداب و رسوم  را برگزار می کنم و نیازهای پدر و مادرت و زن و فرزندانت را برطرف می کنم و فلان و بهمان می کنم اما صد حیف دیگر نیستی که ببینی .

شخص فقیر بدون تعارف گفت: پس کمکم کن تا از فقرنمیرم چون خرج آن خیلی کم تر است.

اکنون سزاوار است از خودمان بپرسیم که لبخند و تأسف خوردن به سبک سازمان مللی ها بس نیست!؟

آیا همان گونه که در مرگ ها و زلزله ها و سیل و آتش سوزی ها به تکاپو می افتیم و سرود چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار سر می دهیم و گوش فلک را کر می کنیم ؛ آیا آماده هستیم که برای از بین بردن فقر اقدامی و عملی داشته باشیم؟

انتهای پیام/صبح زاگرس

نظرات کاربران