8. آبان 1395 - 23:17
رفت و آمدهای شرم آور شقایق 24 ساله به ویلا برای گرفتن فشار خون پیرمرد ثروتمند + عکس
دختر جوان برای رسیدن به سرمایه میلیاردی پیرمرد تنها با همدستی 2 راننده آژانس سناریوی یک آدم ربایی هولناک را رقم زد.

به گزارش پایگاه خبری باشت نیوز، اوایل آبانماه سال جاری مرد 70 ساله ای با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از ماجرای فرار  از دست آدم ربایان خشن پرده برداشت.

این مرد ثروتمند به بازپرس آرش سیفی در شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 تهران گفت: چندی پیش دختر جوانی زنگ خانه ویلایی ام را به صدا در آورد و ادعا کرد که پرنده کاسکویش از خانه دوستش فرار کرده و روی درخت حیاط خانه ام نشسته است.

وقتی دختر جوان وارد حیاط خانه شد خیلی زود شروع به صحبت کرد و می گفت که دانشجوی پزشکی است و خیلی زود به وی اعتماد کردم و شماره تلفنش را به من داد تا اگر موفق به گرفتن پرنده اش شدم او را با خبر کنم.

در این ملاقات دختر جوان شماره ام را نیز گرفت و از همان شب تماس های تلفنی ما شروع شد و چند بار برای گرفتن فشار خونم به خانه ام آمد و هر روز به او بیشتر اطمینان می کردم تا اینکه از من خواست برای شام با هم به یک رستوران برویم.

سهراب افزود: 2 بار سوار بر خودروی آژانسی که دختر جوان را به جلوی در خانه آورده بود شدم و با هم به رستوران رفتیم.

در سومین قرار شام بود که تا یک قدمی مرگ پیش رفتم، آن شب وقتی سوار خودرو شدم تا به سمت رستوران برویم شقایق با 2 مرد جوان که یکی از آنها همان راننده آژانس بود مشاهده کردم اما هیچ شکی نکردم و زمانیکه سوار بر خودرو شدم شقایق که پشت فرمان بود مسیرش را به سمت اتوبان کرج تغییر داد و تا درباره تغییر مسیر سوال کردم راننده همیشگی آژانس با مرد غریبه مرا به باد کتک گرفتند و پس از چند ساعت وارد یک ویلا شدیم.

آنها پس از کتک زدنم، مرا روی یک تخت بستند و روی کمرم اسید ریختند واز شدت درد و سوزش بیهوش شدم.

وقتی به هوش آمدم دیدم که شقایق و راننده آژآنش که کیوان نام داشت در باغ نیستند و خشایار که به عنوان نگهبان بالای سرم نشسته است و از او التماس کردم که دست و پاهایم را باز کند و پیشنهاد دادم اگر جانم را نجات دهد پول زیادی در اختیارش قرار می دهم.

خشایار دلش به حالم سوخت و وقتی پیشنهادم را شنید دست و پاهایم را باز کرد و در حالی که از شدت درد و سوختگی اسید به سختی راه می رفتم به خیابان رفتم و با گرفتن ماشین به صورت دربستی به تهران بازگشتم.

وی ادامه داد: زمانیکه به هوش آمدم دیدم که روی انگشت دستم آثار جوهر وجود دارد و احتمال می دهم آدم رباها از اثر انگشت من برای به نام کردن اموالم استفاده کردند.

بدین ترتیب تیمی ازماموران اداره 11 پلیس  آگاهی تهران برای دستگیری شقایق 24 ساله وارد عمل شدند و خیلی زود این دختر جوان دستگیر شد.

شقایق که ادعا می کرد که غریق نجات و دانشجوی دکتری است در اعترافات ابتدایی به کارآگاهان گفت: 2 ماه پیش در خانه دوستم بودم که پرنده سخنگویم به خانه ویلایی سهراب فرار کرد و وقتی برای گرفتن پرنده ام به در خانه مرد ثروتمند رفتم با هم آشنا شدیم و حتی چند بار پیشنهاد دوستی را مطرح کرد اما من نمی خواستم با او ارتباط داشته باشم و تنها برای گرفتن پرنده ام با او آشنا شدم.

وی افزود: قصد داشتم یک مراسم تولد برای خواهرم بگیرم به همین خاطر یک خانه ویلایی در منطقه کرج اجاره کردم و سهراب وقتی فهمید خانه ویلایی مشکل برقی دارد پذیرفت تا برای کمک به باغ بیاید و به همین خاطر سوار بر خودروی آژانس به سمت کرج حرکت کردیم.

داخل پمپ بنزین کرج بودیم که من برای خرید از خودرو پیاده شدم و راننده نیز سرگرم بنزین زدن بود وقتی به سمت خودرو برگشتم دیدم که سهراب نیست و از راننده شنیدم که او از خودرو پیاده شده و فرار کرده است و تازه فهمیدم کارت های بانکی ام نیست و او چون به جواب خواستگاری اش جواب منفی داده ام این ادعا را مطرح کرده و هیچ آدم ربایی در کار نیست.

شقایق برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات برای دستگیری خشایار و کیوان کلید زده شد و ماموران با اقدامات فنی و پلیسی موفق به دستگیری این 2 متهم شدند و آنها در همان بازجویی های ابتدایی ادعا کردند که سناریوی آدم ربایی و اسید پاشی کار شقایق بوده و او طراح این ماجرا است.

شقایق که راهی جز اعتراف نداشت پرده از راز آدم ربایی اش برداشت اما اصرار داشت که روی سهراب اسیدی ریخته نشده است.

شقایق پس از اعترافاتش به خبرنگار رکنا گفت: چندی پیش از طریق نامزدم دوستم که در یک بنگاه املاک مسکن کار می کند شنیدم که پیرمرد ثروتمندی قصد اجاره دادن خانه ویلایی اش در شمال تهران دارد و چند باری هم برای او مشتری برده است و اردلان از من خواست تا با سهراب که تاحالا ندیده بودمش طرح دوستی بریزم تا اردلان بتواند راحت وارد خانه اش شود و نقشه اش را به اجرا برساند.

اردلان ادعا کرده بود که می خواهد برای رسیدن به سرمایه میلیاردی مرد ثروتمند نیاز به اثر انگشت او را دارد و می گفت که حاضر است برای رسیدن به اثر انگشت سهراب انگشتش را قطع کند.

اردلان بهانه پرنده کاسکو را طراحی کرد و در همان ابتدا موفق شدم با سهراب طرح دوستی بریزم و تصمیم داشتیم بعد از مدتی به سهراب مواد مخدر بدهم که آلزایمر بگیرد و مدارکش را برای ما امضا کند.

وی گفت: وقتی دیدم از این ماجرا سهم کمی به من می رسد تصمیم گرفتم خودم دست به این کار بزنم و دو ماه بود که نقشه را کشیده بودیم اما وسط کار ترسیدم و پشیمان شدم و کار اخاذی و آدم ربایی مان با کیوان و خشایار نیمه کاره رها کردیم.

شقایق ادامه داد: شب حادثه  با سهراب سوار بر خودرو شدیم و به سمت ویلا رفتیم اما در مسیر پشیمان شدیم و وقتی به نزدیکی ویلا رسیدیم من و کیوان از خودرو پیاده شدیم تا ویلا بگیریم که ناگهان خشایار و سهراب پا به فرار گذاشتند.

به بهانه شام خوردن سهراب را سوار ماشین کردیم و به طرح ویلا رفتیم. اما در راه پشیمان شدیم، زمانی که به نزدیکی ویلا رسیدیم من و کیوان از ماشین پیاده شدیم تا ویلا بگیریم که یک دفعه متوجه صدای گاز ماشین شدیم. زمانی که برگشتیم دیدیم که خشایار ماشین را برداشته و سهراب را فراری داده است.

دختر جوان که ادعا می کند که دانشجوی پزشکی نیست و حرفهای روز نخست دستگیری اش دروغ بوده گفت: ما به سهراب هیچ آسیبی نرساندیم و فکر نمی کردم پس از این ماجرا دستمان رو شود چون از کار خودمان پشیمان شده بودیم.

بنا به این گزارش، 3 متهم پرونده برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس آرش سیفی در اختیار ماموران اداره 11 پلیس آگاهی تهران قرار دارند.

 

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

منبع: رکنا

انتهای پیام/ک308

نظرات کاربران