به گزارش پایگاه خبری باشت نیوز به نقل از آفتاب جنوب:به ادوار گذشته انتخابات مجلس که نگاهی بیاندازیم درس بزرگی برای مدعیان سیاست حوزه انتخابیه گچساران و باشت است درسی که به همگان فهماند آفتی بنام قوم گرایی و فردگرایی و لجاجت و غرور اجازه ورود قدرتمندانه اصولگرایان به صحنه انتخابات را نداد.
اصلاح طلبان باد در غبغب انداخته که جریان بزرگی را شکست داده اند که در واقع نه تنها جریانی در مقابل آنها نبوده بلکه به نوعی جریان اصولگرایی و دیگر جریان ها نیز هم مسیر آنها قرار گرفتند و باعث پیروزی آقای تاجگردون برای دو دوره متوالی آنهم با اقتدار شدند با این وجود همچنان عده ای عبرت نگرفته و شکاف و اختلاف ها رو گسترده می کنند و رقیب هم خرسند از این وضعیت.
رقیبی که با ارائه رزومه و معرفی خود به عنوان یک چهره باسواد و صاحبنظر در عرصه ملی و برتر از رقبایش و با نوآوری انتخاباتی و تبلیغاتی توانست برای ۸ سال جایگاه خود را بر کرسی بهارستان تضمین و پایدار کند و در مدت ۷ سال گذشته در پشت هر تریبون و در بین هر اجتماعی به نمایندگان ادوار گذشته یورش برده و عملکرد خود را تشریح و جایگاه خود را از لحاظ سواد و بیان و نفوذ ملی و... قابل مقایسه با گذشته می داند.
حال که به پایان دوره دوم و به اسفندماه نزدیک می شویم کنایه های ایشان تندتر و حملات ایشان سنگین تر می شود همچنان که در گذشته و حال بعضا عنوان کرده که نمایندگان قبلی و بعضی از کاندیداهای فعلی باید پاسخگوی عملکرد ضعیف و دوران پر از حاشیه خود باشند.
با همه اوصاف و همه اختلافات شدیدی که بین اصولگرایان وجود داشت و بر اثر تحقیر اصولگرایان در هفت سال گذشته و به انزوا رفتن نیروهای اصولگرایی همگی به این نتیجه رسیدند که تنها راه شکست آقای تاجگردون وحدت و اجماع است.
اینجا بود که سرهنگ اصولگرایان پس از چندین بار درخواست نشست و اجماع و رایزنی در بین نیروها سرانجام با صحبت با افراد و پیشنهادها و مذاکرات موفق به برگزاری نشستی با حضور همه کاندیداها شد.
نشست وحدت در روز عید قربان انجام شد تا به مدد آن نفس خود را قربانی کرده و از فرد گرایی و قومیت طلبی و هوچیگری و جوسازی فاصله گرفته و از خواسته های شخصی و قومیتی دوری و سرپوش گذاشته و به سوی فردایی روشن حرکت کرد.
یقینا همگان از پدیده مذموم ومنسوخ فردگرایی و قومیت گرایی و هوچیگری و نتایج خفت بار آن در سالهای گذشته آگاهند و راهی جز دوری از این مسیرهای شکست خورده نیست.نشست اجماع با شروطی همراه شد مثل حضور یک نماینده به همراه هر کاندیدا و تعدادی افراد معتمد.
ولی با همین وجود با حواشی همراه شد مثل دعوت از افراد خاص از طریق اعمال فشار به عنوان معتمد چند ساعت قبل از جلسه که این افراد خاص تمایل به برخی کاندیداها داشته اند.با این حال در نشست بعد از ۵و۶ ساعت رایزنی و سخنرانی کاندیداها و صحبت افراد حاضر در جلسه بر روی بیانیه ای مشترک توافق شد که در متن بیانیه افرادی به عنوان نماینده کاندید و معتمد معرفی شدند که تعداد آنها به ۲۴ نفر می رسد و این افراد بر اساس شاخصها سه نفر را به عنوان کاندید مشخص خواهند کرد که این افراد قومیتی نیستند و ملاک شاخص هاست.
ولی آیا افراد رای دهنده بر اساس شاخص ها کاندیدهایی در تراز نماینده فعلی و یابالاتر چه از لحاظ علمی وکاریزما و چه نفوذ ملی و چهره ای رسانه ای مشخص خواهند کرد و اصلح انتخاب خواهد شد یا اینکهشاخص های مطروحه در بیانیه نمادین است و قومیت گرایی و فرد گرایی و هوچیگری و بیانیه نگاری موفق خواهد شد ،آیا سقیفه ای دیگر تکرار خواهد شد یا بر اساس شاخص های مطروحه در بیانیه عمل خواهد شد و به کاندیداهای اصلح ایمان خواهند آورد .
گویی عده ای فردگرا با جوسازی و عده ای با خط و نشان کشیدن و بیانیه نگاری به دنبال انتخاب مهندسی شده هستند که یقینا نتیجه ای جز شکست برای آنها نخواهد داشت. انتخاب باید بر اساس شاخص ها و قابلیت مقابله و در تراز طرف مقابل باشد.
سوال مهم اینجاست چرا باید سه کاندیدا؟آیا به جز کاندیدای قشقایی انتخاب تک کاندیدی آنهم بر اساس شاخصها بهتر نبود؟ آیا حرف و حدیث ها و قومیت گرایی کمتر نمی شد؟چه کسانی بدنبال چند کاندیدایی بودند و منافع چه کسانی در خطر بود آنچه معلوم است افق روشنی در انتظار اصولگرایان نیست چرا که گروه هایی با جوسازی و بیانیه های پیاپی بدنبال اهداف خاص هستند که آتش قومیت گرایی فوران خواهد کرد و تنها راه موفق انتخاب بر اساس شاخص ها و آنهم شاخص هایی که خروجی آن به کاندیداهایی در تراز و لِوِل نماینده فعلی یا بالاتر منجر شود.
آیا صاحبان قدرت و گروههای هوچیگر از خودخواهی و اعمال نفوذ دست بر خواهند داشت باید منتظر ماند و دید.آیا سقیفه ای دیگر در راه است و شکست ها در انتظار... .
محمد رضایی
انتهای پیام/
نظرات کاربران