27. بهمن 1392 - 8:36
شعر/باید برای دیدن تو "مهزیار" شد
می نویسم که شب تار، سحر می گردد، یک نفر مانده از این قوم، که برمی گردد…

به گزارش خامی ، به نقل از دانا شعر زیبای زیر را به مناسب غروب غم انگیز جمعه بر روی خروجی سایت قرار می دهیم تا یادی از آخرین سلاله پاک فاطمه س کرده باشیم.

***

برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریه ی چشم انتظارها

از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو
حاجت روا شوند هزاران هزارها

یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها

از درد بی حساب فقط داد میزنم
آیا نمیرسند به تو این هوارها

ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها

باید برای دیدن تو "مهزیار" شد
یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها

دیگر برای تو صدقه رد نمیکنم
بیهوده نیست اینکه گره خورده کارها

یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاد بارها

شب ها بدون آمدنت صبح می شوند
برگرد ای توسل شب زنده دارها

این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند
یا ایها العزیز تمام ندارها

 

 

انتهای پیام/

نظرات کاربران