11. اسفند 1392 - 19:34
درباره یک رابطه
سفر وزیر خارجه لهستان به تهران به دنبال سفرهای هیات های دیگر دولتی و تجاری اروپایی اهمیت داشت. پس از نقش منفی و ناشیانه و اهانت آمیز وزیر خارجه فرانسه در نخستین دور مذاکرات 1+5 در ژنو، که با نومیدی پایان یافت و ظاهرا دو دلیل در پی داشت: یکی رنجیدگی فرانسه از امریکا که بدون اطلاع شرکای اروپایی ابتکار عمل را به دست گرفته بود و دیگری شیوه کاسبکارانه آقای لوران فابیوس بود که ظاهرا قولی از عربستان گرفته بود تا در شرکت بحران زده پژو سیتروئن سرمایه گذاری و مقداری هم موشک از آن کشور خریداری کند! ظاهرا وزیر خارجه فرانسه فراموش کرده بود که دلیل بحران آن شرکت قطع تحمیلی روابط بازرگانی اش با ایران بوده و اعتراضاتی هم در میان کارگران بیکار شده پژو پدید آورده بود.

به گزارش خامی ، به نقل از  ایسنا، در ادامه یادداشت فریدون مجلسی در اعتماد آمده است: اما پس از نخستین واکنش های نفتی شرکت های امریکایی ظاهرا اروپاییان بر آن شدند که مبادا سرشان از نمد ایران بی کلاه بماند. بعد از آن بود که هیات های مختلفی از لندن، پاریس، ایتالیا و لهستان عازم ایران شدند که ظاهرا اسپانیا نیز در نوبت است. درواقع ایرانی ها که از زمان سلطه شوروی روابط جدی با لهستان را فراموش کرده بودند، چندان روابطی با آن کشور نداشته اند. در حالی که مسیر زمینی لهستان برای بازرگانی با ایران از اغلب کشورهای اروپایی نزدیک تر و قیمت ها و کالاهایش قابل رقابت تر است.

در واقع لهستان نخستین کشور اروپایی است که قبل از دوران صفوی با ایران روابط بازرگانی و سیاسی مستمر داشته است و این روابط در دوران صفوی که گراندوک لهستان حکم نمایندگی بازرگانی شاه عباس را یافته بود به اوج خود رسیده بود. شاید به همین دلیل قدمت روابط است که کمتر کشوری است که در زبان خود برای آن کشور نامی تاریخی دارد...

و آن کشور (پولند) را با نام باستانی لهستان، برگرفته از نام له یا لخ یعنی رستم یا قهرمان ملی آن کشور می شناسد! با این حال حتی مهاجرت بیش از صدهزار لهستانی به ایران در زمان جنگ دوم جهانی نیز به دلیل همان دیوار آهنین نتوانست به ایجاد روابط نزدیک تری با ایران منجر شود.

ابراز نگرانی امریکا از سفرهای هیات های اروپایی به ایران نشان می دهد که نگرانی اروپایی ها از اینکه مبادا پس از تحریم ها سرشان بی کلاه بماند بیجا نبوده است. ظاهرا، برخلاف نیروهای دست راستی و گروه های فشار که در امریکا و ایران به دلایل بهره‌مندی از رانت های بحرانی بودن روابط منتفع می شوند، در اروپا چنان فشاری کمتر است و اروپا نیاز بیشتری به بازاری بالقوه و توانمند در همسایگی خود دارد. شاید لهستان نیز، علاوه بر دیدگاه اروپایی، از دیدگاه ملی نیز ایران را مکان قابل رقابت‌تری برای گسترش روابط بازرگانی آینده خود می داند.

لهستان با اینکه کشوری اسلاو و خویشاوند روسیه است، اما ظاهرا رنجیدگی‌های تاریخی اش از خویشاوندان بیشتر از غریبه هاست، لذا به تحولات اوکراین نیز حساس بوده است. خصوصا اینکه بازی روسیه، با نشان دادن در باغ سبز کمک های سخاوتمندانه به اوکراین و اکنون روی سخت نشان دادن به آن کشور که اروپا را به روسیه ترجیح داده است، همراه با تحریکات مردم روس تبار و روسی زبان کریمه و خارکف، وزیر خارجه لهستان را بر آن داشت که سفرش را به ایران قدری کوتاه کند و زودتر به کشورش بازگردد. ولی باید این نکته را هم درنظر داشته باشد که استفاده از مزیت نسبی نزدیکی راه زمینی لهستان به ایران نیز مستلزم عبور از روسیه است! این گونه سفرها می تواند وسیله خوبی برای زنده نگه داشتن امید صلح و سازگاری و خنثی کننده تلاش هایی باشد که انزوا و جهان ستیزی را ترجیح می دهند.

انتهای پیام/

 

نظرات کاربران