به گزارش خامی ،
به نقل از فرهنگ نیوز- تلاشهای دولت یازدهم برای تضعیف فیلترینگ آنچنان با جدیت انجام میشود که گویی نه مشکلات اقتصادی و فرهنگی در کشور وجود دارد و نه معضلاتی دیگر. فعالیت جدی محمد جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه ایران در فیسبوک و نقض آشکار قوانین فیلترینگ از سوی وی، اکنون دیگر به یک روال عادی تبدیل شده است که حساسیتی نسبت به آن وجود ندارد.
جای خالی عزت ملی در روند مذاکرات هستهای
وقتی ظریف در گرماگرم مذاکرات هستهای، اخبار مربوط به استراحت، کمردرد، شوخیهای نمایندگان کشورهای غربی و موارد سطحی دیگر را از طریق فیسبوک منتشر میکرد، خواهسته یا ناخواسته در مسیر ارتقا و تبلیغ فیسبوک قدم برمیداشت.
این امر اگر چه بدیهی است اما ظاهراً از سوی دستگاه دیپلماسی دولت «تدبیروامید» چندان مورد توجه قرار نمیگیرد؛ همانگونه که هشدارهای مشفقانه کارشناسان مختلف درباره زیانهای امنیتی و مشکلات حاشیهای استفاده از فیسبوک، هرگز مورد توجه وزارت خارجه دولت اعتدالی قرار نگرفت.
از یاد نبریم که در کوران ادعاهای دروغین غرب مبنی بر عدم وجود آزادی بیان در ایران، حمله عملی وزیر خارجه کشورمان به قانون فیلترینگ و حضور علنی در یک شبکه اجتماعی خارجی، هر پیامی را ممکن است به طرفهای غربی و اعضای 1+5 منتقل کند، جز پیام عزت ملی.
رفتار ظریف انتقال دهنده این پیامهاست که:
- در داخل کشور ما، حتی یک شبکه اجتماعی فراگیر وجود ندارد!
- ما برای ارتباط با مردم کشور خودمان، نیازمند شبکههای اجتماعی خارجی هستیم
- تیم مذاکره کننده هستهای در تعارض با بعضی قوانین داخلی عمل میکند و این امر را حتماً باید خارجیها بدانند!
- وقتی تا این اندازه به غربیها وابستهایم، دیگر چه جایی برای پیشرفت هستهای وجود دارد؟
در این بین اما کسی پاسخگوی دهنکجی به عزت ملی کشورمان در مقابل طرفهای خارجی نیست؛ اینکه فیسبوک را نماد آزادی بیان بدانیم یک رفتار غیرقابل دفاع و سئوالبرانگیز است.
وقتی فیسبوک رسماً، علناً و عملاً در خدمت اهداف استکباری دولتهای غربی و صهیونیستها عمل میکند، چرا نباید مورد انتقاد دستگاه دیپلماسی خارجی ما قرار بگیرد؟
چرا باید وزیر خارجه ما، برای ار تباط با ایرانیان، از فیسبوک استفاده کند؟
مگر نه آن است که فیسبوک، بارها اقدام به بستن دهان آزادیخواهان کرده است؟
مگر صفحات متعلق به دانشجویان معترض انگلیسی، جنبش والاستریت در آمریکا، مبارزان بحرینی، گروههای مبارز فلسطینی، حزبالله لبنان و موارد مشابه دیگر، بارها از سوی این شبکه اجتماعی محدود نشده است؟
تشکر از زاکربرگ صهیونیست را فراموش نکنیم
در شرایطی که روند رفتار نادرست وزیر خارجه و دیگر دولتمردان در مواجهه با فیسبوک و فیلترینگ ادامه دارد، تشکر از مالک صهیونیست فیسبوک، میتواند قدم بعدی دستگاه دیپلماسی خارجی کشور باشد!؟
در موقعیتی که روزنامه رسمی دولت، حضور ظریف در فیسبوک را مورد ستایش قرار میدهد، چرا نباید منتظر قدردانی از زاکربرگ، مالک صهیونیست این شبکه اجتماعی باشیم؟
مرغ همسایه که هیچ، مرغ دشمن هم غاز است!
متأسفانه وزیر محترم امور خارجه، با بیتوجهی محض و دهنکجی علنی به تلاشهای داخلی برای پیشرفت در زمینه ساخت شبکههای اجتماعی، همواره کوشیده است تا جایگاه فیسبوک را تقویت کند!
این در حالیست که شبکههای متعدد و جذاب داخلی، اکنون بیشترین حجم کاربران داخلی را جذب کردهاند و فیسبوک در رده پنجم محبوبیت در میان کاربارن ایرانی قرار دارد.
کدام موفقیت کدام فیسبوک؟
وقتی روزنامه ایران طی درج یک مصاحبه و در مقام ارگان رسمی دولت تدبیروامید، چنین عنوان میکند که موفقیت در مذاکرات هستهای نتیجه حضور ظریف در فیسبوک است، مخاطبان خود را با این سئوالات مواجه میکند که اولاً منظور این روزنامه، دقیقاً کدام موفقیت است؟
آیا این موارد نشانه موفقیت است؟
بازگشت قطرهای کمتر از 4میلیارد دلار از 100 میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران در خارج از کشور به معنای کسب موفقیت است؟
تلاش آمریکا برای محدودسازی توان نظامی ایران که حاصل رفتار دستگاه دیپلماسی دولت تدبیروامید در مذاکرات هستهای است، چگونه میتواند موفقیت باشد؟
با اینکه اورانیوم 20درصدی و حاصل خون شهدای هستهای در حال نابود شدن است و پیشرفت برنامه هستهای متوقف شده، هنوز هم در روند ورود دارو به ایران، اختلال وجود دارد!
با همه امتیازاتی که به غرب دادهایم، حتی یک موتور هواپیمای مسافربری به ایران تحویل داده نشده است و مشکلات صنعت هوایی، همچنان ادامه دارد.
دومین زمینه سئوال آنکه:
آیا تهدیدات امنیتی، ترویج مفاسد اخلاقی و سایر آسیبهای فیسبوک قابل کتمان است؟ آیا عملکرد «صهیونیستپسند» فیسبوک در موارد مختل، مورد توجه وزیر محترم خارجه قرار نگرفته است؟
آقای ظریف، هنوز هم دیر نشده است
جناب آقای ظریف، هنوز هم دیر نشده است. شبکههای اجتماعی داخلی که حاصل تلاش چندین ساله نخبگان جوان ایرانی و سرمایهگذاریهای گسترده ایرانیهاست، آماده حضور شما هستند. کافیست اندکی همت کنید و واقعیتهای موجود را، همانگونه که هست ببینید.
تلاش برای رفع فیلترینگ فیسبوک، نهتنها حلال مشکلات اقتصادی و فرهنگی نیست، بلکه گم کردن صورت مسأله است. دولت تدبیرو امید باید دیر یا زود پاسخگو باشد که چرا بیش از 200 روز از عمر خود را صرف یک مسأله فرعی کرده و آن را تبدیل به موضوع اصلی کشور کرده است.
آقای وزیر ارشاد موضوع مهمتر از فیسبوک هم هست!
البته این اصلی وانمود کردن موضوعات فرعی در کشور ظاهرا یکی از آفات جدی دولت یازدهم است. تا جایی که وزیر ارشاد هم این روزها مجددا از رفع فیلتر فیسبوک سخن گفته است و افشا نموده که دیگر وزرای دولت نیز با وی هم عقیده هستند. علی جنتی که از فیلترینگ با «حصار کشیدن به دور خود» تعبیر نموده است البته به این نکته اشاره نکرده است که این شبکه های اجتماعی با چه اهدافی ایجاد شده اند و چه آفات فرهنگی-اجتماعی و خطرات امنیتی را متوجه جامعه می کنند؟
وی همچنین اظهار نموده است که نمیتوانیم افراد را در محیطی محدود محصور کنیم و ادعا کنیم هیچ ارتباطی با دنیا نداریم و به بهانه حفظ ارزشهای اسلامی جلو چیزی را بگیریم. اما آقای جنتی ظاهرا با فلسفه بوجود آمدن چنین شبکه هایی از جمله مدیریت افکار عمومی، افکار سنجی در سطح بین الملل و... آشنایی ندارد که چنین به راحتی فیسبوک را یک شبکه اجتماعی مفید و بی ضرر تلقی می کند.
توقع مردم از دولت تدبیر و امید این است که بیشتر از حاشیه ها به متن وقایع جامعه، سر و سامان دادن به اقتصاد با رویکرد مقاومتی، حفظ عزت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در عرصه های بین المللی و رسیدگی فوری به آسیب های فرهنگی اجتماعی با استفاده از نخبگان هر موضوع بپردازند و از عملکرد جناحی در موضوعات ملی دوری نمایند.
انتهای پیام/
نظرات کاربران