تازه های سایت

25. خرداد 1393 - 9:42
صدا و سیمای ایران در تسلط سریال های کره ای
پخش سریال های متعدد کره ای از شبکه های مختلف و سلطه آن ها بر صدا و سیمای ایران باعث کم رونق شدن فیلم های ارزشی و مذهبی داخلی شده است.

به گزارش خامی ،به نقل از صبح زاگرس، این روزها پخش سریال های کره ای از شبکه های مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به یک برنامه مدون و همه گیر تبدیل شده است.

در این بین شبکه های سه و نمایش که به واسطه محتوا و چینش برنامه های خود، به عنوان دو شبکه پرمخاطب شناخته می شوند این روزها به محلی برای جولان دادن سریال های تاریخی کره ای تبدیل شده اند.

پخش سریال «سرزمین آهن» که در حال حاضر از شبکه سه در حال پخش است و ابهاماتی بر سر صهیونیستی بودن و ترویج تفکرات آن ها در آن وجود دارد نیز شروع شده  و هم زمان از شبکه نمایش نیز سریال دیگری با نام «تاجر بوسان» در جال پخش مجدد است.

جالب اینجاست که در میان برنامه یا همان پیام بازرگانی این شبکه ها نیز تبلیغ فیلم دیگری که از قضا آن هم کره ای است، انجام می شود.

شاید بتوان پخش سریال «افسانه جومونگ» را سرآغاز حکومت سریال های تاریخی و افسانه ای ساخت کره بر صدا و سیمای کشورمان دانست.

سریالی که در زمان پخش آن طرفداران بسیاری را پای گیرنده کشاند و باعث شد که غالب مردم از کسبه و بازاری گرفته تا کارمند و فرهنگی ساعتی را به بهانه دیدن این سریال در کنار خانواده خود بنشینند.

تأثیر این فیلم در جامعه ما تا حدی بود که وقتی سانگ ایل سوگ (جومونگ) بازیگر نقش اول مرد این سریال به ایران آمد مورد استقبال بی سابقه ای از سوی مردم، هنرمندان و بازیگران ایرانی قرار گرفت تا جایی که عکس گرفتن با این بازیگر کره ای برای عده ای نوعی افتخار محسوب می شد.

اما این پایان کار نبود و کم کم صداگذاری و پخش فیلم های ساخت کشور کره برای صدا و سیمای ما عادت شد تا جایی که وقتی گیرنده را روشن می کنیم یا تبلیغ سریال کره ای است و یا نمایش آن.

مهم تر از پخش این فیلم ها، آثار مخرب فرهنگی بعد از آن ها است که با نقش بستن تصاویر بازیگران آن بر روی البسه، لوازم التحریر، اسباب بازی و حتی وسایل خانه به وجود آمده و متأسفانه عمق فاجعه زمانی مشخص می شود که حتی در دورترین و محروم ترین مناطق کشور درج این تصاویر بر روی لوازم التحریر دانش آموزان بهانه ای برای استقبال از این لوازم و مشوق آن ها برای رفتن به مدرسه شده است. 

اما جای سئوال این جاست که چرا فیلم های افسانه ای کره ای که در صحت آن ها شک و تردید وجود داشته و اصولاً منبع تغذیه و حمایت کننده آن ها مشخص نیست، آن چنان مورد اقبال عمومی مردم ایران و دست اندرکاران عرصه فرهنگ قرار گرفته که حتی شبکه های پر مخاطب ما از پخش مجدد آن ها نیز استقبال می کنند.

آیا مسئولان رسانه ملی پخش فیلم های افسانه ای خارجی را گامی در تحقق شعار سال می دانند یا اینکه صرفاً به دنبال جذب مخاطب به هر شیوه ای هستند؟

همان گونه که مسئولان محترم صدا و سیما می دانند، مقام معظم رهبری سال 93 را «سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری کرده اند و از مدیران و ملت ایران خواسته اند تا با عزم ملی و مدیریتی جهادی در تحقق شعار سال تلاش نمایند.

رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان در جمع مردم مشهد در اولین روز سال 93 فرهنگ را از اقتصاد نیز مهم تر دانسته اند و تاکید کردند: « فرهنگ از اقتصاد هم مهم تر است. چون فرهنگ به معنای هوایی است که تنفس می‌کنیم. اگر هوا تمیز باشد آثاری دارد و اگر کثیف باشد آثار دیگری دارد. باید فرهنگ تولید داخلی در ذهن مردم جا بیفتد. فرهنگ یعنی ایمان به باورهای مردم، عادات مردم و چیزهایی که مردم با آن سر و کار دارند. نمی‌خواهیم بگوییم همه آسیب‌های فرهنگی کار بیگانگان است. خود ما هم مقصریم.»

همان گونه که رهبر انقلاب فرموده اند، مقصر بروز بخشی از آسیب های فرهنگی خود ما هستیم و تمام آسیب های فرهنگی رخ داده در کشور را نمی توان به نام بیگانگان تمام کرد، بلکه هر کدام از ما در جایگاهی که قرار داریم خواسته یا ناخواسته به دشمن در رسیدن به هدف خود که همان شبیخون فرهنگی است کمک کرده ایم.

در این میان صدا و سیما به عنوان یکی از محورهای مهم ترویج فرهنگ دینی و اسلامی در کشور، می تواند با برنامه ریزی صحیح و چینش برنامه های فرهنگی با مضمون ایرانی و اسلامی، نقش تعیین کننده و مهمی را در جلوگیری از شبیخون فرهنگی و جنگ نرم دشمنان ایفا کند.

کشور ایران از دیرباز مهد اسطورها و قهرمانان ملی و مذهبی بوده که در طی سال های گذشته نیز فیلم هایی از زندگی آنان ساخته  و در سینمای خانگی به تصویر کشیده شده اند، مانند: شهریار، ابن سینا، امیر کبیر، میرزا کوچک خان جنگلی، دلیران تنگستان، سربداران، مدرس و امثال آن ها. همچنین آثار فاخر و ارزشمندی مانند مختارنامه، تنهاترین سردار، ولایت عشق، امام علی (ع)، یوسف پیامبر(ع)، اصحاب کهب، مریم مقدس، عیسی مسیح(ع) و غیره نیز در کارنامه سینماگران ایرانی به چشم می خورد که نه افسانه هستند و نه در اسم حامی تولید آن ها شک و تردیدی وجود دارد ، اما با این وجود شبکه های ما باز هم اصرار بر پخش سریال های کره ای می کنند.

این که فیلم های چند ده قسمتی کره ای با مضمونی افسانه ای و عاشقانه بتواند مردم ما را پای گیرنده ها بکشاند، نشان می دهد که دشمن بهتر از خود ما بر روی فرهنگ و سلیقه مردم ایران مطالعه کرده و با برنامه ریزی درست و اصولی گام در عرصه جنگ نرم گذاشته است.

حال با توجه به آنچه گفته شد، آیا فیلم های مذهبی و تاریخی ما آن گونه که سریال های کره ای در داخل کشور مخاطب جذب کرده اند، توانسته اند در بیرون از مرزها و مشخصاً کشور کره برای خود مخاطبی داشته باشند؟

 

نظرات کاربران