به گزارش خامی ، به نقل از فرهنگ، در شب سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی شاهد سی و دومین اختتامیه جشنواره فیلم فجر بودیم. این مراسم که به صورت همزمان از شبکه نمایش سیمای جمهوری اسلامی پخش می شد به دلایلی چندین بار قطع شد و بینندگان نتوانستند شاهد تصاویر اختتامیه به صورت کامل باشند. در ابتدای این مراسم و در هنگام سخنرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای جنتی، چندین بار صدای سوت و تشویق های بی موقع عده ای از تماشگران به گوش همگان رسید و مایه تعجب افرادی که در ردیف های اول نشسته بودند شد. کار تا جایی پیش رفت که وزیر مجبور شد صحبت هایش را متوقف کرده و خبر از رو به اتمام بودن صحبتهایش بدهد، این جمله ی وزیر با تشویق شدید تماشاگران روبه رو شد.
شهیدی فر، مجری این مراسم که سابقه ی شیرین زبانی های بیش از حدش در برنامه ی سخنرانی زنده ی ریاست جمهوری هنوز در یاد همگان زنده بود، بعد از صحبت های وزیر به کنایه ناراحتی خود را از تشویق های عده ای نشان داد و گفت معنی این تشویق ها هم مشخص نیست!
این درحالی است که مجری مراسم بارها و بارها با بیان های مختلف تاکید کرده بود که در این دوره حالمون خوبه و قبل از این حالمون خوب نبود! و شرایط تدبیر در جامعه حکمفرما شده و فضا خیلی امیدبخش شده، او به حدی این عبارات را در بین گفته هایش به کار می برد که در ذهن هر بیننده ی بیطرفی علامت سوال ایجاد می کرد که هدف از این همه سیاسی شدن اختتامیه جشنواره فیلم فجر امسال چیست؟!
در طول این مراسم یکی از بازیگر-کارگردانان جوان جایزه ی خود را به شخص رئیس جمهور با نام بردن از وی به عنوان حسن روحانی و به خاطر برگرداندن امید به جامعه تقدیم کرد.
در ادامه نیز دو نفر دیگر، وزیر ارشاد و نهاوندیان را خطاب قرار دادند و به نوعی ضمن گلایه از گذشته از دولت جدید تقدیر کردند. حتی بهترین فیلمبردار جشنواره با گفتن این عبارت که پسرش در دولت قبل نتوانست مجوز فیلم بگیرد ابراز امیدواری کرد که در دولت جدید فیلمسازی پسرش را شاهد خواهد بود!
تا اینجای مراسم می توان برخوردها را ناشی از ذوق زدگی، علاقه و دلبستگی برخی از چهره های هنری به جریان های خاص سیاسی تفسیر کرد اما پخش تیزرهایی در طول مراسم که در آن بازیگران مطرح ضمن حضور در مقابل دوربین همگی حول محور امید و دفاع شفاف از دولت جدید حرف می زدند و در ضمن با نقد سیاست های دولت قبل و ذکر عبارت "هشت سال سخت گذشته" کینه ی دیرینه ی خود را به رخ بیننده می کشیدند بسیار کارگردانی شده و گل درشت می نمود.
کار تا جایی پر رنگ شد که رضاداد دبیرجشنواره اعلام کرد "با اینکه در بیشتر فیلم ها صحبت ها و شعارهای ریاست جمهوری حضور داشت ولی فیلمی از سوی ریاست جمهوری برای گرفتن جایزه انتخاب نشده. پیش از این قرار بود یک فیلم از طرف نهاد ریاست جمهوری جایزه ای در اختتامیه دریافت کند."
در این بین دو فرضیه مطرح می شود؛
فرضیه اول اینکه سازمان سینمایی و وزارت ارشاد از این جشنواره بهره برداری خاص خود را به نفع جریان سیاسی مطلوبش داشته که در این صورت با سیاست های تبلیغی روحانی که می خواست هنر را به اهل هنر وانهد و از دولتی کردن هنر بکاهد در تضاد است
فرضیه دیگر اینکه بازیگران که به حق بازیگرند برای بهره مندی از امتیازات و اختیارات در دولت جدید با بیعتی زودهنگام گویا در تلاشند که در تمجید و تملق از جریانی که حداقل 4 سال زمام امور اجرایی کشور را در دست دارد گوی سبقت را از همکیشان خود بربایند، در این صورت نیز می توان نقش پر رنگ دولت در به بازی گرفتن جریان های هنری را در این جشنواره به وضوح دید.
با در نظر گرفتن هر کدام از فرضیه های بالا، این توقع از جامعه ی هنری و هنرمندان توقعی دور از انتظار نیست که خود را خرج جریان های سیاسی نکنند چرا که جایگاه آنان در بین طرفدارانشان الزاماً با دفاع آنها از جریان های سیاسی قابل جمع نیست.
از طرف دیگر می توان جمع کردن مجدد قشر هنرمند آنهم از نوع سینمایی اش در ذیل پرچم جمهوری اسلامی را نشانه ی جذب حداکثری دولت جدید دانست و این رویداد را به فال نیک گرفت.
اما آنچه که پیش بینی می شود این است که ایجاد این سطح از توقع در قشر هنرمندی که برخی از آنها منتظر فرصتند تا خط قرمزهای دین و نظام را زیرپا گذاشته و برای بدست آوردن گیشه، رنگ زرد هنر را فسفری کرده و هر آنچه که از حالات درونی خود بر می آید به صورت یک تهوع سیاسی و اجتماعی در فیلم هایشان بروز دهند، علاوه بر بروز موجی از تولیدات فوق الذکر، ایجاد یک تهدید برای دولت تدبیر و امید است و در آینده همین تولیدات سینمایی که یا مجوز اکران نخواهند گرفت و یا با اکران آنها موجی از اعتراضات مردم دیندار و مدافع نظام را در پی خواهد داشت پاشنه آشیل دولت و دولتمردان خواهد شد. در ضمن هنرمند هرچند شاید الان مجذوب قدرت دولت و دولتمردان شود اما به هر حال بعد از مدتی به خاطر عدم برنامه ریزی دقیق، به بازی گرفته شدن خویش را خواهد دید و همینان که امروز با یک ژست اپوزوسیون اینچنین به دفاع از شخص رئیس جمهور می پردازند در آینده در مقابل وی قرار خواهند گرفت و بزرگترین نقد ها را به شخص رئیس جمهور خواهند داشت. آن روز دور نیست که دفاع از رئیس جمهور در مقابل این دوستان نوظهور و پرتوقع، دومرتبه وظیفه ی مردم ولایتمدار و دلسوزان نظام خواهد بود کما اینکه در پایان دولت خاتمی نیز چنین شد.
انتهای پیام/
نظرات کاربران