تازه های سایت

19. دى 1393 - 9:32
استرس و افسردگی دو معضل فراگیر جامعه ماشینی مدرن
نویسنده: 
سید ابراهیم یوسفی
تقریبا همه این واقعیت را قبول دارند كه بشر امروز بیش از هر زمان دیگری با استرس، افسردگی و فشار روانی زندگی می كند.

به گزارش  خامی، سید ابراهیم یوسفی پژوهشگر باشتی در یادداشتی به نحوه زندگی انسان در شرایط فعلی پرداخته و در این زمینه  می گوید: در این دنیای پراسترس حتی كودكان نیز در امان نیستند و از ازدحام فعالیت های فوق برنامه، دغدغه ها و مسوولیت بیشتر در خانواده و نیز فشارهای کشنده اجتماعی رنج می برند.

 

امروزه درصد قابل توجهی از مردم به نوعی دچار استرس و افسردگی هستند ". آمار افسردگی در دنیا حدود 20 تا 25 درصد جمعیت را تشکیل می دهد. این آمار در کشورها در شرایط مختلف فرق می کنند بطوریکه در جامعه آمریکا بیش از 20 میلیون نفر از این دو بیماری رنج می برند .

 

بزرگ ترین مطالعه همه گیرشناسی سلامت روان در کشور به وسیله آقای دکتر نوربالا و همکارانشان روی یک نمونه 14هزار 350 نفری از سراسر کشور انجام شده است. یافته های این مطالعه نشان داد شیوع تخمینی مشکلات سلامت روان در مناطق روستایی کشور 3/ 21 درصد و در مناطق شهری 9/ 20 درصد است.

 

به گفته این روانپزشک، 21 درصد از افراد مورد مطالعه علایم افسردگی، 8/ 20 درصد علایم اضطرابی، 9/17 درصد علایم جسمی و 2/ 14 درصد اختلال کارکرد اجتماعی داشتند..

 

به عبارتی می‌توان این دو را بیماری ‌های قرن 21 نامید. از همان آغاز و  در زایشگاه، ترک خانه گرم و نرم رحم مادر و ورود به دنیای به شدت پرماجرا و مساله بشری اولین شوک و استرس وارد شده و هر چه سن بالاتر می رود، میزان استرس هم بالاتر و جنس آنها هم جدی تر و ویرانگر تر.

 

عوامل بسیاری از جمله مشکلات شخصی، خانوادگی و وراثتی، رژیم غذایی، الکل، داروها، استرس، آلودگی ‌های صوتی و هوا، ترافیک سنگین، در ایجاد افسردگی موثرند هیچ علت منفردی برای افسردگی وجود ندارد. این بیماری غالباً شکل خانوادگی دارد و در افراد مختلف علل یکسانی ندارد.

 

چون در نوشته حاضر دو بیماری و معضل استرس و افسردگی را مورد مداقه قرار داده ایم بنابراین قبل از تعریف هرکدام از این مفاهیم بایستی ارتباط آنها را روشن نماییم. افسردگی مفهومی عام تر از استرس است.

 

استرس هم می‌تواند افسردگی را در افراد مبتلا به آن تشدید کند و هم می‌تواند موجب بروز افسردگی در اشخاص سالم شود؛ همچنین کمبود خواب ناشی از استرس در برخی افراد موجب بروز افسردگی می‌شود. استرس احساسی است که زمانی به شما دست می‌دهد، که فشار بیشتر از آنچه شما به آن عادت داشته‌اید برشما وارد شود.

 

زمانیکه شما دچار استرس می‌شوید، بدن شروع به ترشح هورمون‌هایی می‌کند که سرعت تپش قلب را بالا برده، تنفس شما را سریع‌تر کرده و میزان انرژی بیشتری به شما می‌دهد. بعضی از انواع استرس عادی و حتی مفید بوده و بدون آن شما انگیزه‌ای برای فعالیت ندارید.

 

بعضی ها معتقدند این نوع استرس به انسان کمک کرده و زندگی بدون آن بی معناست. اما اگر استرس بیشتر از توان جسمی و روحی ما باشد و زندگی مارا تحت تاثیر قراردهد، استرس بد یا کاهنده نامیده می‌شود.

 

بهترین و کاملترین نوع تعریف از افسردگی بیان خصوصیات و علائم یک شخص افسرده می باشد.افسردگی یک بیماری جسمی و روانی  است که می تواند در روان افراد نشانه های مختلف رااز خود بروز دهد اما درهرکس میزان و ابعاد این نشانه ها با دیگری متفاوت است.

 

اکثر مبتلایان هم علایم جسمانی وهم علایم روانی از خود بروز می دهند ولی نشانه های در افراد می تواند شدت وضعف داشته باشد. بعضی از افراد که هیچ نشانه ای از وجود افسردگی درخود نشان نمی دهند ، ناگهان رفتار غیرعادی پیدامی کنند. افسردگی اختلالی است که برتفکر ، خلق ، احساسات ، رفتاروسلامت جسمی شماتاثیر می گذارد.

 

وپیش از این عقیده براین بود که تمام آن در سر شماست واگر واقعاٌ تلاش کنید می توانید خود را از آن رها کنید. اما امروزه پزشکان وروانشناسان می دانند که افسردگی نوعی ضعف نیست و شما به تنهایی نمی توایند آن را درمان کنید.

 

افسردگی یک اختلال روانی وپزشکی است با زمینه شیمیایی یا زیست شناسی ومحیطی است. گاهی اوقات یک زندگی پراسترس محرکی برای افسردگی می شود در سایر موارد به نظرمی رسد که افسردگی بدون یک علت تعیین شده مشخص وبطور خود بخودی روی می دهد.

 

افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است وتنها زمانی نا بهنجار تلقی میشود که یا با واقعه ای که رخ داده متناسب نباشد ویا فراتر از حدی که برای اکثر مردم نقطه ای آغاز بهبود است ادامه یابد ومشخصه ای اساسی افسردگی ناامیدی وغمگینی است .

 

افسردگی فقط یک خلق و خوی منفی نیست، بلکه یک بیماری است. این بیماری با علام دقیقی مشخص می شود. نشانه های بیماری افسردگی دقیقاً کدامند؟ افسردگی با 9 معیار دقیق تعریف و این معیارها براساس محورهای چهارگانه DSM هستند که مشخصه هایی جهانی و تعریف شده اند.

 

1) خلق و خوی افسرده.

2) بی علاقگی یا لذت نبردن از فعالیت هایی که معمولاً لذت بخش و جالب اند.

3) حس خودکم بینی یا احساس گناه بیش از حد و نامتناسب.

4) داشتن ایدۀ خودکشی به طور مکرر، خواه با نقشه یا بدون نقشۀ دقیق یا با اقدام به خودکشی

5) مشکلات خواب. ممکن است به شکل بی خوابی یا پرخوابی بروز کند.

6) آشفتگی یا کندشدن روانی_ حرکتی.

7) مشکلات اشتها که هم به شکل بی اشتهایی و کاهش وزن و هم بالعکس

8) مشکلات تمرکز.

9)احساس روزانه خستگی یافقدان انرژی

 

افراد افسرده همیشه نسبت به پدیده های اطراف، احساس ناخوشایندی دارد. از طرفی، این فکرهای ناخوشایند، با نبود لذت همراه است برای نمونه اگر فرد، پیش از این از بیرون رفتن با دوستانش احساس لذت می کرد، الان اگر با آنها باشد که ترجیح می دهد نباشد، دیگر آن احساس لذت گذشته را ندارد.

 

افسردگی با احساس ناخوشایند و افکار بدبینانه نسبت به خود، اطرافیان و محیط، همراه است. اعتماد به نفس پایین می رود و نگرشی بد، نسبت به آینده پدید می آید؛ به این معنی که هر روز، سیاه تر و بدتر از روز پیش می شود. ممکن است در ذهن فرد افسرده، افکار ضربه زننده یا ایده های خودکشی پدید بیایند که گاهی فرد به این افکار عمل می کند یا اقدام به خودکشی می کند.

 

فرد افسرده، علائم نباتی و فیزیولوژیک زندگی اش به هم می ریزد؛ اشتهای او کم می شود و سیستم روانی ـ حرکتی او دچار اختلال می شود، در انجام کارها کند می شود و خوابش به هم می ریزد؛ یا شب ها دیر می خوابد و یا صبح ها خیلی زود بیدار می شود و خوابی بریده، بریده دارد.البته در نوعی از افسردگی غیرعادی یا غیرمعمول، علائم افسردگی متفاوت است؛ فرد ممکن است خیلی پُرخور یا پُرخواب یا حتی پُرحرکت شود.

انتهای پیام/ک308

دیدگاه‌ها

درود برمهندس یوسفی انصافا جایگاهت بالاتر از این فرمانداری
مطلب بسیار زیبایی بود فقط کاشکی کمتر و خلاصه تر مینوشتی

نظرات کاربران