تازه های سایت

22. بهمن 1394 - 9:09
چرایی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57
نویسنده: 
کریم رضایی
ایران در دوره پهلوی تا حدودی از نظر اقتصادی بهتر از گذشته بود از نظر نظامی پنجمین ارتش قوی دنیا در سال 57 در ایران بود ژاندارم خلیج فارس شده بود حمایت آمریکا و انگلیس و شوروی بود نفت هم که وجود داشت، پس چرا انقلاب شد؟

به گزارش پایگاه خبری باشت نیوز، در ایران در بهمن 57 و جغرافیای خاورمیانه در ایران آن روز حادثه ای رخ داد که باور آن برای دولت وقت غیر منتظره و برای دنیا بینظیر بود.

 

انقلابی که حاصل تلاش و مجاهدت مردم و خون شهدای انقلاب شد انقلابی که رژیم پهلوی را با تمام امکانات و اسلحه و قدرت و پشتیبانی فرو ریخت و جمهوری اسلامی ایران را جایگزین آن نمود.

 

تعاريف و مفاهيم انقلاب: ( ‎‎‎revolution ) انقلاب در لغت به معني دور و گردش است كه مجازاً در قلمرو سياسي و اجتماعي است. انقلاب به معني جديد آن: يعني قيام و طغيان مردم با آرمانها و اهداف خاص خود براي سرنگوني يك حكومت. انقلاب در فرهنگ سياسي: حركتي است كه جنبه منهدم كنندگي در مناسبات سياسي و اجتماعي به وسيله رژيم جديدي كه به دست توده ي مردم به قدرت رسيده را دارد و اگر اين تحول توسط رژيم حاكم انجام گردد رفورم يا اصلاح نام دارد.

 

ويژگيهاي انقلاب: 1- بسيج 2-توده اي بودن 3-سازمان يافتگي 4-داشتن ايدئولوژي كه سيمايي از آينده اي موعود و وضع مطلوب را بيان مي كند 5-رهبري كاريز ماتيك 6-منهدم كنندگي و تخريب 7-سرنگوني نظام سياسي حاكم 8- استقرار نظام جديد.

 

حال تعريف كاملتر: انقلاب به عنوان يك پديده ي اجتماعي عبارتست از بسيج يا حركت وسيع توده اي و سازمان يافته با رهبري فرهمند كه داراي جنبه ي منهدم كنندگي و تخريب بوده و با هدف سرنگوني نظام سياسي حاكم براي نيل به وضع مطلوبي كه ايدئو لوژي جنبش بيانگر آن است انجام مي شود. تخریب وضع موجود و ترسیم وضع مطلوب تصویر کلی همه انقلابها در جهان است هانتينگتون به انقلاب ها به عنوان "عوارض جانبي فرآيند مدرنيزاسيون" نگاه مي‏كند. او معتقد است كه مدرنيزاسيون منجر به پيدايش طبقات اجتماعي جديدي مي‏شود كه، از ميان ديگر چيزها، خواستار حق مشاركت در فرآيند سياسي جامعه خود هستند.بيشترين تقاضا براي مشاركت سياسي از سوي طبقه متوسط، كه «طبقه انقلابي واقعي» در اكثر جوامع در حال توسعه است، مطرح مي‏گردد.

 

طبقه انقلابي مزبور در جوامعي كه تا حدودي توسعه اقتصادي ـ اجتماعي را تجربه كرده‏اند، بويژه در كشورهايي كه فرآيند توسعه سياسي آنها از فرآيند تغيير اقتصادي ـ اجتماعي عقب مانده است، شكل مي‏گيرد.به بيان دقيق‏تر‏، انقلاب ها احتمالاً زماني به وقوع مي‏پيوندند كه (1) نهادهاي سياسي قادر به تدارك و تهيه مجاري جديد براي وارد شدن نيروهاي اجتماعي جديد به عرصة سياست نیستند (2) هنگامي كه طبقات اجتماعي كه در حال حاضر از فعاليت سياسي محروم مي‏باشند خواستار ايفاي نقش فعال در فرآيند سياسي مي‏شوند.

 

خانم تدا اسكاچپول به جاي آنكه بر پيدايش «حاكميت چندگانه» يا «بحران مشاركت» به عنوان علت اصلي شكل‏گيري انقلابها تأكيد نمايد، توجه خود را از آغاز معطوف به فروپاشي سياسي دولت ها و منازعات طبقاتي مي‏كند. او بر اين اعتقاد است كه بحرانهاي انقلابي زماني گسترش مي‏يابند كه دولت قادر به روبروشدن با چالشهاي ناشي از شرايط متحول بين‏المللي نباشد. چالشهاي مذكور اغلب نتيجه درگيريهاي نظامي ميان دولتهاي رقيب مي‏باشند. نظريه نظام ـ ارزش جانسون را مي‏توان بواسطه تأكيدش بر اين مدعا كه تغييرات سريع اجتماعي و فرهنگي در ايران دهة 40و50 منجر به «بي‏ثباتي» جامعه و در نهايت انقلاب 1357 گرديد، در مورد انقلاب ايران بكار بست.

 

بنا به اين چارچوب نظري، «عوامل شتاب دهنده ‏اي» كه جامعة بي‏ثبات ايران را به سوي شرايط انقلابي سوق دادند، از ميان ديگر چيزها، عبارتند از كاهش ناگهاني بهاي نفت در سالهاي پس از 1351 و سياست حقوق بشر كارتر. با توجه به تغيير ناگهاني شرايط اقتصادي نسبتاً خوب سالهاي نخستين دهة 50 و به تبع آن افزايش ميزان بيكاري در ميان گروهها و طبقات آرزومند جامعه علت انقلاب: در مورد انقلاب چند نظريه ي اصلي وجود دارد: 1-نيروهاي چپ متعارض بورژوازي وابسته با بورژ واهاي ملي و نيز انتقال بحران اقتصادي غرب بر اقتصاد ايران را منشا انقلاب مي دانندو به اقتصاد اصالت مي دهند. 2-برخي از صاحب نظران شكافهاي ناشي از مدر نزاسيون را در جامعه ي ايران عمده مي كنند(تئوري توقعات خزاينده و محروميت مبني و مورد توجه جامعه شناسان) 3- شايد نتوان نفس نوسازي را دليل بحران در تعادل اجتماعي دانست .اگر انقلاب واكنش در برابر نوسازي باشد در برابر آن نوسازي است كه با استبداد همراه بود و ملات ان فساد بود.رژيم شاه مي كوشيد نظام كهنه ي گذشته را با حاكميت مطلقه ي فردي حفظ كرد و ساختار اجتماعي و اقتصادي را مدرنيزه كند.و برخي نيز شتاب در مدرنزاسيون را علت انقلاب مي دانند كه خود شاه نيز مي گويد سرعت او در رسيدن ايران به دروازه ي تمدن باعث بحران شد . 4-برخي هم انقلاب ايران را محصول نزاع سنت و مدرنيته مي دانند( دوره ي قاجاريه ) 5-برخي هم بحران مشروعيت در رژيم شاه را منشا عدم تعادل در كل سيستم و سرانجام فروپاشي مي دانند . 6-شكل گيري تصور نويني مبني بر اينكه ايدئولوژي اسلامي پاسخگويي سوالات جامعه ي امروز باشد و به عنوان الترناتيو و با تكيه بر پتانسيل مذهبي دست نخورده اي در جامعه ي تحت نفوذ تشكيلات روحانيت موجب انقلاب ايران شد .به عبارت ديگر قرائت نويني از دين اجتماعي (نه دين فلسفي )و تعين يابي هويت فكري مشخصي با جنبه ي تهاجمي به موازات تحولات كيفي در روند مبارزه از سال 42 به بعد موجب شد براي نخستين بار يك جريان انقلابي سه بعدي (سياسي – نظامي –ايدئولوژي )تكوين مي يابد . 7-ديد گاه ديگري اساسا معتقد است كه اراده الهي علت ظهور انقلاب ايران بوده است نظریه یرواند آبراهامیان: نظریه یرواند آبراهامیان تحت عنوان «توسعه ناموزون» مطرح می شود. در مورد سقوط دولت پهلوی معمولا دو نوع دیدگاه کلی مد نظر است: ۱) مخالفان حکومت پهلوی سقوط آن را معلول ناتوانی شاه در نوسازی کافی و سریع و نیز ناتوانی در سرپوش گذاشتن بر وابستگی او به غرب می دانند. ۲) موافقان حکومت پهلوی سقوط ان را در نوسازی سریع شاه برای یک ملت سنت گرا و عقب مانده می دانند. اما آبراهامیان این دو نظریه را ترکیب کرده و «نظریه توسعه ناموزون» را عنوان کرده است.

 

او گوید شاه در بخش اجتماعی و اقتصادی نوسازی کرد اما در حوزه سیاست این کار را انجام نداد. او عامل شکل گیری انقلاب را تا سال ۱۳۵۶ اقتصادی و اجتماعی می داند اما از سال ۱۳۵۶ گوید اسلام بازیگر اصلی در وقوع انقلاب دارد. همچنین انقلاب اسلامی را یک نقیضه و یک استثناء در تاریخ معاصر ایران می داند.

 

نظریه جیمز دیویس یا منحنی j : طبق این دیدگاه انقلاب ها زمانی رخ می دهند که بعد از یک دوره رشد اقتصادی قابل ملاحضه یک دوره کوتاه و تند و تیز انقباض و تنزیل اقتصادی پدیدار می شود. عده ای انقلاب ایران را بر این نظریه منطبق می دانند. اما آیا انقلاب بهمن 57 در ایران با این نظریات همخوانی دارد؟؟؟ قطعا تا حدودی نه و با بعضی موارد زاویه دارد پس چرا انقلاب شد؟ ایران در دوره پهلوی تا حدودی از نظر اقتصادی بهتر از گذشته بود از نظر نظامی پنجمین ارتش قوی دنیا در سال 57 در ایران بود ژاندارم خلیج فارس شده بود حمایت آمریکا و انگلیس و شوروی بود نفت هم که وجود داشت چرا انقلاب شد؟ همان گونه كه روشن شد، انقلاب اسلامي ايران به شكل ها و درجات گوناگون غالب نظريه هاي موجود در مورد انقلاب در علوم اجتماعي را به چالش كشيد و اغلب تعميم هاي مستحكم در ساختارهاي نظري نتوانستند زمينه بي نظيري را كه انقلاب اسلامي ايران در آن رخ داد، دريابند.

 

نظريه پردازان انقلاب با چارچوب هاي نظري و مفاهيم و شاخص هايي كه پيش از انقلاب اسلامي وجود داشتند نمي توانستند واقعيت سال 57 در ايران را تحليل كرده و آن را در تعميم هاي نظري خود بگنجانند. در واقع، قالب تنگ اين نظريه ها ظرفيت وحدت بخشيدن به كثرات واقع شده در انقلاب اسلامي ايران را نداشت; از اين رو، مشاهده مي نماييم كه هر زمان اين نظريه پردازان درصدد برمي آيند به نحوي بناي شكاف خورده نظريه خود را ترميم كنند به چسب و قيچي متوسل شده و تركيب نامتجانسي را بر خود تحميل مي نمايند كه هر صاحب تأمّلي به ناهماهنگي آن پي مي برد.

 

شايد بهتر باشد دوباره اين كلام جان فورن را متذكر شويم كه مي گويد: موضوع نظريه اجتماعي در دهه 1980 ميلادي، اين شد كه «آيا انقلاب ايران را بايد به عنوان يك مورد منحصر به فرد، خلاف ساير انقلاب ها، مورد بررسي قرار داد و يا اينكه علت انقلاب ها را بايد در پرتو شواهد ايران مجدداً مورد مداقّه قرار داد؟ این انقلاب 57 در ایران موجب دگردیسی در نظریات دانشمندان شد چون تمام این نظریات از یک موضوع غافل بودند نقش باور قلبی مردم به اسلام،به امام، و باور و اراره مردم ایران در 3 عامل بوجود امدن انقلاب یعنی ایدئولوژی،سازماندهی و رهبر دقت فرمایید هر 3 عامل با مشابه آن در تمام انقلابها متفاوت است ایدئولوژی انقلاب 57 بر مبنای اسلام شیعی یعنی اسلام مبارزه تا خون و شهادت و پیروزی و نشات گرفته از قیام کربلا سازماندهی این انقلاب نیز متفاوت با دنیا بود خودجوشی مردم،شعارها،تظاهرات،طبقات مختلف،فساد رژیم، رهبری روحانیت و لیبرال ها،کلکسیون شخصیتهای سیاسی از دکتر شریعتی تا شهیدبهشتی و بازرگان و هاشمی و خامنه ای ان دوران،توده های مردم و،،،، رهبر این انقلاب هم با تمام رهبران دنیا متفاوت بود کاریزماتیک، نفودکلام، صداقت، سخن شیوا، ترس دولت از امام، استقامت، و... این انقلاب کاملا متفاوت با انقلابهای دیگر بود و موجب تغییر در نظریات جامعه شناسان انقلاب شد.

 

مستدام باد یادگار حماسه خون و قیام بهمن 57 جمهوری اسلامی ایران

کریم رضائی مدیرشبکه بهداشت و درمان شهرستان باشت

 

انتهای پیام/ک308

دیدگاه‌ها

درود بر جناب دکتر رضایی تنها مدیر لایق و شایسته
احسنت بر اقای رضایی باعث افتخار باشتی
کریم رضایی دورت به سر رسیده بعد از انتخابات جات تو باشت نیست

نظرات کاربران