تازه های سایت

24. خرداد 1395 - 0:35
هشدار دلسوزانه به تاجگردون
احیاء یک جنگل و مرتع سوخته شده بسیار سخت است
این یک هشدار بزرگ برای همه منتخبین و معتمدین مردمی است که با خون دل و مشقت زیاد یک بازی پیچیده و بسیار سخت را کم یا بیش (شاید نه بر روی جداول رایانه ها و دفاتر ثبت و اندیکاتور، بلکه به گواه تاریخ)، پیروز شدند.

به گزارش پایگاه خبری باشت نیوز، جواد فرجی در یادداشتی خطاب به نماینده مردم شهرستان های گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی نوشت:

 

به دوست و سرور گرانقدر دکتر تاجگردون

با موضوع: هشدار دلسوزانه !!

خوب یابد، همه پرسی دور دهم مجلس با فراز و نشیب هاو بازی های تمام سیاسی آن در حالی به پایان رسید که پیامهای مردم از برگه های رای ، شفاف و ساده، به گوش جهان رسید. موفقیت لیست امید و اکثر نامزدهای رد صلاحیت نشده منسوب به یک حزب و یا نامزد های مستقلی که یا چهره های معتدل تر داشتند و یا در شعار های تبلیغاتی شان حال و هوای اصلاح طلبی قابل تفسیر بود، و همچنین انتخاب هر شخصی غیر از برخی از نمایندگان مجلس نهم که دولت روحانی و مذاکرات هسته ای را بسیار آزار کرده بودند، همگی نشان از نوعی بلوغ در افکار مردم (به خصوص آنان که میانه ای با همه پرسی ها و رای دادن ندارند!) داشت .مردم آمدند و کار تمام شد.

اما در بهبهان و شاید تعدادی حوزه ی دیگر این معادله معکوس عمل کرد! مردم آمدند، اما آمدن مردم علی رغم میل باطنی شان نه برای حمایت از حزب محبوب اکثریت و آرمان های بزرگشان، بلکه برای نه بزرگ گفتن به یک قومیت بود!

قصه چیست؟ عملکرد مهاجران لر تبار، پیمانکاران، اسپانسرها و هواداران سابق آقای موحد و اخیر آقای ضرغامپور، شهروند ان بهبهانی را به نقطه ای رسانده که به آرمان هاشان و اعتقادات قلبی و حتی ارادتی که به نامزد حامی دولت دارند پشت می کنند! مردم می آیند و نامزد رغیب برنده می شود!

این یک هشدار بزرگ برای همه منتخبین و معتمدین مردمی است که با خون دل و مشقت زیاد یک بازی پیچیده و بسیار سخت را کم یا بیش (شاید نه بر روی جداول رایانه ها و دفاتر ثبت و اندیکاتور، بلکه به گواه تاریخ)، پیروز شدند.

دکتر غلامرضا تاجگردون و همه کسانی که کاری از دستتان بر می آید بیایید یک بار دیگر درسهایی که باید از همه پرسی های پیشین و همچنین این دوره گرفت را مرور کنیم مبادا در هزار توی مشغله ها ی خانه ملت و مباحث مربوط به بودجه و چالش های پیش روی دولت و مجلس و امور بین الملل جوری غرق شویم که از ساده ترین اصول حاکم بر اذهان احساساتی مردم این آب خاک غافل شویم.

شاید برای مخالفین شما و دولت اینگونه نباشد!! اما شک نکنید که اگر روزی مردم مجبور شوند بر خلاف آرمانها و باورهایشان اسمی را بر روی برگه کاغذی بنویسندبه خاطر بغض و یا فقر است و بس!! بغض جواب های متکبرانه و سر بالای یک فرماندار،فرمانده، رئیس، مدیر، پیمانکار و یا مدیرعامل و …، خشم ناشی از پارتی بازی و رانت خواری و اشرافی گری آنهایی که خود را امین و معتمد و رابط بین شما و ملت _ دولت و مردم معرفی می کنند اما نمی توانند به نفع آرمان های یک ملت نجیب دست از زیاده خواهی وتفرعن بردارند . آی بزرگان و منتخبین و محبوبین مردم ؛ این پایین دستور العمل ها، تفاهم نامه‌ها، بخشنامه ها گاهی به نفع عده ای دست کاری می شوند که این عده از بدنه متوسط و محروم جامعه نیستند .البته که همیشه همینگونه بوده و همواره چنین خواهد بود اما عزیزان، تفاوت یک والی خوب به یک والی بد در اینست که در دوره ی کدامیک اتفاقهای خوب بیشتر و اتفاق های بد کمتر بوده و البته کدام در بوق و کرنای بیشتر گذاشته شده است !! مگربوق و کرنای خوبی در اختیار دارید؟

وای از روزی که یک دکترین قوی مبتنی بر جامعه شناسی ایرانی و خرده فرهنگ شناسی روستایی دست به کار تبلیغات برای مخافلان شما شوند! باز ی کردن روی دست مردم ساده دل و تحت فشار کار را برای آنها آسان و برای حامیان اصلاح و اعتدال سخت خواهد کرد. شک ندارم که موضوع یارانه در زمان خودش و افزایش حقوق عجیب بازنشستگان و بعضی از وزارت خانه ها مثل آموزش و پرورش قبل از انتخابات ۸۸ را هرگز از یاد نخواهید برد! مسئله مهم دیگری که اینروزها موجب تکدر خاطر تعداد زیادی از فرهیختگان و دلسوزان را فراهم نموده ، تهدیدها و فجایع زیست محیطی از قبیل آتشسوزی دوباره و چند باره مراتع و جنگلها و شکار غیر قانونی باقی مانده ی حیات وحش در حال انقراض این اطراف است .شاید توقع درخواست تامین تجهیزات و کادر مجرب اطفاء حریق جنگلها و استقرار یک فروند بالگرد آتشنشانی در گچساران فقط برای این ا مر کمی بزرگ به نظر برسد اما بزرگان ، مگر در سرتاسربخشهای گرمسیری و نیمه گرمسیری ایران بزرگ ، چند کوه نظیر خامی و چند تنگه نظیر گناوه و چند گردنه شبیه دیل و شلال دون وجود دارد؟ همچنین مراتع و چراگاه های بیش از نیم میلیون رأس احشام روستایی و عشایری گسترده شده از پیچاب تا دریلا و از سد کوثر تا سد چم شیر و پل بریم تا پل خیرآباد واز امازاده سید جمال الدین تاآستان بی بی حکیمه….. آیا در صورتی که این آتشسوزیها تداوم یابند از این اکوسیستم زیبا و شایسته ی محافظت چه برجا می ماند؟

عزیزان تغییرات ملموس و وسیعی در بخش زیبایی شهری، بافت فرسوده و جاده های برون شهری فضای سبز شهری و پارک های محله ای و روستایی انجام شد ..بسیار خوب بسیار لازم.. اما بپذیریم که امکان جایگزینی و احیاء یک جنگل- مرتع سوخته و یا یک اقلیم نابود شده بسیار سخت و نامحتمل است و بدین لحاظ علاج اینگونه فجایع را قبل از وقوع می باید نمود . بلایی که بر سر تالاب های زنده اکوسیستمهای فعال خوزستان نازل شد از جایی قابل پیش بینی و پیش گیری بود !! از آن تالاب ها ی پر از ماهی و غورباقه و پرندگان ساکن و مهاجر با آن نی زارهای انبوه فقط مخازن عظیم گرد و غبار و ریز گرد باقی مانده!
زیاد ه و از مجال حوصله صاحبان قلم و آگاهان بیشتر شد …پوزش می خواهم.

القصه
ای که دستت میرسد، تا وقت هست، کاری بکن.

 

انتهای پیام/ک308

نظرات کاربران