22. خرداد 1394 - 9:22

به نقل از سفير دنا، روشن است که طرف آمریکایی و اروپایی به‌هر تقدیر باید شرایط را برای اجرایی شدن توافق مهیا نماید. وظیفه مذاکره‌کنندگان ایرانی در شرایط کنونی آن است تا تعهد غرب مبنی بر لغو یک ‌باره همه تحریم‌های هسته‌ای به‌گونه‌ای شفاف و غیر قابل گریز در توافق نهایی درج گردد. در این صورت عملاً مسئولیت آینده مذاکرات و نتیجه آن دیگر متوجه نظام و جبهه مؤمن انقلاب نیست، بلکه این غربی‌ها هستند که به دنبال توپ در زمین خودشان خواهند دوید.

 

در حقیقت می‌توان ادعا کرد دشواری آمریکا برای اجرایی ساختن توافق "خصوصاً در حوزه لغو تحریم‌ها " بسیار زیاد و  تا حدی است که شاید اجرای آن را غیرممکن سازد. این مهم را می‌توان در اظهارات اخیر اوباما مشاهده کرد آنجا که با نگرانی از ناتوانی در اقناع کنگره در پذیرش توافق، گفت : «اگر کنگره این توافق را بدون تحلیل کارشناسی و بدون ارائه جایگزین منطقی از بین ببرد، آمریکا در شکست دیپلماسی مقصر شناخته خواهد شد. اتحاد بین‌المللی فرو خواهد پاشید و مسیر به سمت مناقشه عمیق‌تر خواهد شد. مردم آمریکا این مسئله را درک می‌کنند. به همین جهت اکثریت قاطع از راه‌حل دیپلماتیک برای موضوع هسته‌ای ایران دفاع می‌کنند

 

.

به‌این‌ترتیب، شواهد حاکی است دشواری دموکرات‌ها در این است که جمهوری خواهان مانع تحقق توافق خواهند شد. به این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی اگر توجه شود بخشی از حکمت عالیه و هوشمندی نظام را فهم خواهیم کرد. معظم له فرمودند: «آمریکا به مذاکرات هسته‌ای بسیار احتیاج دارد. این اختلافاتی هم که می‌بینید در بین آمریکایی‌ها هست، سناتورهای آمریکا یک‌جور، دولت آمریکا یک‌جور، این معنایش این نیست که این‌ها به این مذاکرات نیازمند نیستند؛ نه، آن جناح مقابل دولت، مایل است امتیازی را که در این مذاکرات وجود دارد، به نام حریفش که حزب دموکرات است ثبت نشود؛ دنبال این هستند. به این مذاکرات احتیاج دارند و این مذاکرات را برای خودشان لازم می‌دانند امّا ابراز استغنا می‌کنند.»

 

 

لذا در این راستا باید منتظر «خدعه آمریکایی» و «زدن بر زیر میز بازی» از سوی آن‌ها بود و این مهم، علاوه بر این‌که مسئولیت عدم حصول نتیجه در مذاکرات را متوجه آمریکا می‌کند رهاوردهای دیگری نیز در پی خواهد داشت که در ادامه به‌صورت اجمالی به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد:

 

- فراهم ساختن امکان آزمودن دیپلماسی تعامل‌گرایی و اثبات غلط و ناکارآمدی بودن آن (ابطال بهانه دوقطبی می‌توانستیم – نگذاشتند)
- ممانعت از اجرایی شدن مجدد سناریوی شکاف ملی
- جلوگیری از تسرّی دوقطبی به انتخابات پیش رو و بهره‌برداری جناحی از موضوع مذاکرات
- اثبات چند باره قابل‌اعتماد نبودن آمریکایی‌ها و نمایان ساختن خدعه آمریکایی
- توجه به مطالبات مردم در تلاش برای بهبود وضعیت معیشتی آنان، حتی با نرمش قهرمانانه
- ممانعت از تداوم جنگ شناختی و مدیریت ادراک و برداشت جامعه و خواص از سوی دشمن

 

 

البته باید به ذوق‌زدگان از تعامل به کدخدا پذیر این نکته را هم گوشزد کرد، تجربه تاریخی ملت ایران و بسیاری از ملت‌های دیگر گواه آن است که مسیر اعتماد به آمریکا و به‌طورکلی مستکبران، مسیری عقیم بوده و دستاوردی، آن‌چنان‌که برخی به انتظار آن نشسته‌اند، ندارد. تقابل و تخاصم معرفتی-راهبردی جمهوری اسلامی ایران با غرب سلطه‌گر، چیزی نیست که صرفاً با چند جلسه مذاکره در موضوع هسته‌ای، کاهش‌یافته و اصولاً خوی استکباری و زیاده‌خواهانه‌ای که ناشی از ماهیت سلطه‌گری دولت‌های غربی و به‌ویژه آمریکا است، اجازه نخواهد داد رؤیای خیالی تعامل با غرب محقق یابد.

 

 

به یاد داریم که دو دهه قبل عده‌ای در پوشش «تنش‌زدایی» و سپس «گفتگوی تمدن‌ها» به دنبال آشتی‌جویی با نظام سلطه بودند و درست در همان زمان پاسخ خود را از غرب دریافت کردند و آن چیزی نبود جر «محور شرارت» خواندن ایران اسلامی. راهبرد توهم آمیز تعامل‌گرایان، نه‌تنها با آرمان‌های انقلاب اسلامی انطباق ندارد، بلکه با واقعیت‌های جهان امروز نیز در تضاد است. دور نیست که ناکارآمدی این نگاه در پیشرفت اقتصادی کشور نیز عیان شود.

 

به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه می‌گوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیت‌های درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیت‌های بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیت‌ها یا استفاده‌نشده است یا درست استفاده‌نشده است؛ از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درون‌زا؛ اقتصادی که مایه‌ی خود و مادّه‌ی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از توانایی‌های مردم خودمان به‌دست می‌آورد. این یک نگاه است که میگویند برای رونق اقتصادی نگاه کنیم به امکانات درونی کشور و استعدادها را و ظرفیت‌ها را بشناسیم، آن‌ها را به‌درستی به کار بگیریم، [آن‌وقت] اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد؛ این یک نگاه. نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ می‌گوید سیاست خارجی‌مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرت‌های مستکبر را در بخش‌های گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بی‌فایده است. همین تحریم‌هایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال می‌شود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی‌که به امید قدرت‌های خارجی نشستید تا آن‌ها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آن‌ها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آن‌ها به حدّ کم قانع نیستند. وقتی‌که شما نگاه می‌کنید به بیرون، مواجه می‌شوید با یک مسئله‌ای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرت‌های مستکبر با همراهی ایادی منطقه‌ای خودشان متأسّفانه به این نتیجه می‌رسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه می‌شوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی شما نگاه به درون کردید، دیگر این‌جور نیست. امروز خارجی‌ها و رؤسای قدرت‌های مستکبر می‌خواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویّت کنند.»

 

بنابراین باید با حفظ هوشمندی در انتقاد مراقبت نمود تا اهداف نرمش قهرمانانه و ثمرات حکمت عالیه نظام هویدا گردد و درعین‌حال نباید اذهان را نسبت به هوشمندی نظام دچار تردیدکرد.
       

نظرات کاربران