26. آذر 1399 - 12:35
به نام اقتصادمقاومتی به کام لیبرالیسم!
سید ناصر حسینی پور:یکی از عوامل موفقیت جبهۀ غرب در ضربه‌زدن به اقتصاد کشور، ناآگاهی اقتصاددانان و سیاست‌گذاران در این عرصه بود که جوری سیاست‌گذاری کردند که خواست جریان مسلط اقتصادی و تهاجمی غرب علیه اقتصاد کشور باشد.

به گزارش پایگاه خبری باشت نیوز:سیدناصر حسینی‌پور،نویسنده کتاب ملی "پایی که جا ماند" در حساب کاربراش در اینستاگرام در خصوص اهمیت تولید ملی و اقتصاد مقاومتی در دوران تحریم ها نوشت:واقعیت امر این است که انقلاب اسلامی یک خیزش و حرکت عظیم و تاریخی بر مبنای اسلام و مکتب انسان‌ساز قرآن و شریعت اهل بیت بود. آن‌چه در طول این سال‌ها حرکت قطار انقلاب را با چالش جدی مواجه کرد، نبود نسخۀ اقتصادی اسلامی بر اساس شریعت اسلام بود. انقلاب شد و رژیم دست نشانده پهلوی را سرنگون کردیم، لکن نسخه‌های اقتصادی که طی این سال‌ها برای کشور تجویز کردیم، بر اساس مدل‌های غربی و لیبرالی بود.

صد سال قبل، علمای بزرگ اصفهان شامل آقایان: حسین‌بن‌جعفر فشارکی، آقانجفی، میرزا محمدتقی مدرس، حاج سیدمحمدباقر بروجردی، سیدابوالقاسم زنجانی، آقامحمدجواد قزوینی و حاج آقا حسین بیدآبادی در بیانیۀ مشترکی اعلام کردند:

«از امروز قباله‌جات و نامه‌هایی که بر روی کاغذهای غیر ایرانی نوشته شود را امضاء نمی‌کنیم. کفن اموات اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا دیگر پارچه‌های ایرانی باشد بر آن میت، نماز نخوانیم؛ و دیگری را برای اقامه نماز بر آن میت بخواهند و ما را معاف دارند. مهمانی‌ها ولو اعیانی باشد، چه عامه و چه خاصه باید مختصر باشد؛ یک پلو و یک چلو و یک خورش. اگر زائد بر این کسی چنین کنند، ما را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش‌ها مهمانی می‌گیریم.»

 این، یعنی یک‌صد سال قبل علماء اسلامی به فکر رونق و حمایت از تولید ملی بوده‌اند و بر روی آن تعصب و غیرت خاصی داشته‌اند.

همیشه در طول حیات سیاسی کشورمان دلسوزانی در تلاش بوده‌اند برای استقلال اقتصادی و خودکفایی. در دوران نادرشاه، گرفتار جنگ‌های متعددی شدیم و اقتصاد ایران نابود شد. کمپانی‌های غربی آمدند و اقتصاد ایران را قبضه کردند، تلاش امیرکبیر برای صنایع ایران سه سال دوام آورد. بعد میرزا آقاخان نوری سر کار آمد و همه چیز را به باد فنا داد. مرحوم آقا نورالله نجفی اصفهانی و رجال سرمایه‌دار ایرانی شرکت زدند و دولت مخالفت کرد؛ بعد ملاعلی کنی و شیخ فضل‌الله نوری به دنبال راه آهن و بانک ملی بودند. در مشروطه، زنان طلای خودشان را داوطلبانه به شیخ فضل‌الله نوری دادند و چهار هزار تومان قرض گرفتند و سهام بانک ملی را خریدند.

یکی از عوامل موفقیت جبهۀ غرب در ضربه‌زدن به اقتصاد کشور، ناآگاهی اقتصاددانان و سیاست‌گذاران در این عرصه بود که جوری سیاست‌گذاری کردند که خواست جریان مسلط اقتصادی و تهاجمی غرب علیه اقتصاد کشور باشد.

عامل دوم، بخشی از فعالان اقتصادی است که در واردات کالاهای مصرفی سرمایه‌گذاری می‌کنند و این‌ها کسانی‌اند که دانسته یا ندانسته ضربات جبران‌ناپذیری به اقتصاد و تولید ملی وارد می‌کنند و سوم شرایط و ریل‌گذاری اقتصادی کشور طی سالیان گذشته است که به خام‌فروشی مربوط می‌شود.

بخشی از آسیب‌های اقتصاد ما در بیانیه گام دوم انقلاب آمده است. مشکلات وابستگی به نفت، آفت نگاه به خارج، توجه به کالای ایرانی، توجه به نیروی انسانی نسل جدید، اصلاح ساختار بودجه و برقراری عدالت و رفع شکاف طبقاتی.

اساس و بنیاد سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بر تولید است؛ اگر دقیق‌تر بگوییم در تولید باید به صادرات توجه شود؛ آن هم نه فقط منحصر به نیازهای ملی، بلکه به نحوی که نیاز بازارهای دیگر به ویژه بازارهای منطقه‌ای را نیز تأمین نماییم. در بند نخست سیاست‌های اقتصاد مقاومتی آمده است که منابع، امکانات و فرصت‌های لازم در اختیار گروه‌های مختلف درآمدی جامعه قرار بگیرد. در این حوزه باید فعال باشیم و در سیاست های پولی و اعتباری توجه شود که اگر واردات کالایی لازم شد، مجوز وارداتش عادلانه به بنگاه‌ها عرضه شود.

مسائل و مشکلات زیادی فراروی اقتصاد وجود دارد که چنانچه برداشته شوند، ما با شرایط مطلوب اقتصادی روبرو خواهیم بود. معطل کردن ظرفیت‌های کشور به برجام و پایان یافتن تحریم‌ها که رهبری عزیز فرمودند: «برای نجات اقتصاد کشور، نباید منتظر پایان تحریم‌ها بود.» کم خاصیت شدن و کم اثری صندوق توسعه ملی، شرطی‌شدن اقتصاد، عدم باور به این نکته که می‌توان تحریم‌ها را از تهدید به فرصت تبدیل کرد.

انتهای پیام/

نظرات کاربران