تازه های سایت

13. اسفند 1393 - 23:10
سیمای مختصر از شهرستان باشت + تصاویر
نویسنده: 
سید ابراهیم یوسفی
شهرستان باشت دارای دو بخش ، یک شهر ، چهار دهستان ، 115 روستا و مرکز آن شهر باشت است. جمعیت این شهرستان بر اساس سرشماری سال 1390 برابر 699,20 نفربوده است که از این تعداد 11433 نفر در روستاهای این شهرستان زندگی می کنند.

به گزارش باشت نیوز، باشت یکی از شهرستان‌های استان کهگیلویه و بویراحمد است که در جنوب شرقی آن واقع شده است. شهرستان باشت دارای دو بخش ، یک شهر ، چهار دهستان ، 115 روستا و مرکز آن شهر باشت است. جمعیت این شهرستان بر اساس سرشماری سال 1390 برابر699,20 نفربوده است که از این تعداد 11433نفر در روستاهای این شهرستان زندگی می کنند.(سرشماری مرکز آمار و سالنامه آماری استان کهگیلویه و بویراحمد سال 1390).

شهرستان از دو بخش مرکزی و بوستان تشکیل که بخش مرکزی شامل " دهستان های سرآببیز و کوهمره خامی  و بخش بوستان شامل دهستان های بابویی و چاه تلخاب است.

 

 

شهرستان باشت با مساحت 1055 کیلومتر مربع در قسمت جنوب شرقی استان کهگیلویه و بویراحمد واقع شده وشهرستان چرام‌  در شمال‌ ، بویر احمد گرمسیری‌ در شمال‌ غربى‌ و غرب ‌،رستم‌ ممسنی در شمال‌ شرق‌ و شرق و سرانجام‌ رودخانة زهره‌ در جنوب‌ ،آن را احاطه‌ کرده‌ است. ‌ شهرستان باشت را کوه‌ خامى‌ به‌ دو منطقة پشتکوه‌ و زیرکوه‌ تقسیم‌ مى‌کند که‌ پشتکوه‌ شامل‌ باشت‌ و کوهمره‌ و زیرکوه‌ شامل‌ پشت‌ بند و زیربند است‌.  پشتکوه‌ از مناطق‌ سردسیر و معتدل‌ و زیر کوه‌ از مناطق‌ گرمسیری‌ است. پوشش مردم منطقه ترکیبی ازهمان شیوه های سنتی و محلی و امروزی است اما پوشش سنتی بیشتر به چشم می خورد.

 

باشت از شهرهای تاریخی و باستانی ایران بوده که پیشینه آن به دوره هخامنشی می‌رسد. قلعه تاریخی بانو گشسب از شاهزادگان یکی از پادشاهان هخامنش که وصف آن در شاهنامه آمده است روی کوهی کم ارتفاع به نام دو گوشی مشرف بر این شهر واقع است. وجود پایه ستون های سنگی و تخته سنگهای منقوش به دست آمده که شباهت زیادی به آثار تخت جمشید دارد و همچنین جاده شوش به تخت جمشید در مسیر این شهر و آثار دو گور دو پا که از زمان ساسانی بر پا است قدمت این منطقه را بیشتر نمایان می کند . در سفرنامه ناصر خسرو از این شهر به اسم بست یا بشت یاد شده است . البته در مورد اینکه ساکنان اولیه باشت چه کسانی بودند تردیدهایی وجود دارد . در دوره اخیر باشت دارای اولین مرکز اداری در آن ناحیه بوده است . قبل از تشکیل استان کهگلویه و بویر احمد باشت دارای مرکزیت اداری و انتظامی بوده بطوریکه بخشداری باشت در سال 1312 یعنی قبل ازشکل گیری شهرستانهای استان: یاسوج مرکز استان، گچساران و دهدشت تشکیل شده است. این شهر دارای آب و هوای معتدل و بسیار مناسب جهت انجام فعالیت های مرتبط با کشاورزی ، باغداری و دامداری است. به نحوی که در دشت‌های آن برنج نیز به وفور کشت می‌شود .

 

 

 

 

سردار ایرانی آریو برزن، که با سپاه اندک خود در مقابل لشکر عظیم اسکندر مقدونی تا سرحد جان مقاومت کرد و دلیرانه فدای وطن شد، متعلق به همین سرزمین و مکان نبرد و درگیری وی با اسکندر در تنگه‌ای به نام تنک تکاب (تکو، به گویش محلی) در باشت بوده است .

 

Ariobarzan تندیس سردار بزرگ آریوبرزن در ورودی شهر باشت باشت - استان کهگیلویه و بویر احمد

 

شهرستان باشت در مسیر جاده اصلی خوزستان به شیراز قرار دارد.این مسیر از روی رودخانه همیشه خروشان و باصفای بریم می گذرد که پل قدیمی احداث شده بر روی این رودخانه به عنوان اثری دیدنی برای توریست ها و گردشگرهای داخلی و خارجی است. آب رودخانه بریم همانند شریان حیاتی جان تازه ای به این روستا می بخشد و همواره باغات و مرکبات را سیر آب می کند .

 

http://www.zagweb.ir/wp-content/uploads/2014/04/%D9%BE%D9%8411.jpg

 

مجموعه کم نظیر پل تاریخی بریم مربوط به دوره ساسانی که البته به دلایل متعدد آسیب دیده و تنها گوشه ای ناچیز از عظمت آن هنوز برجای مانده؛ یکی از گذرگاه های مهم در این منطقه به شمار می آید و به قولی محل عبور امام هشتم حضرت امام رضا(ع) از این راه به خراسان بوده است. به واسطه همین امربقعه متبرک تعداد کثیری از امامزادگان در این شهرستان وجود دارد که حضورشان باعث رونق مهر و صفا در این شهرستان شده است.

 

پل تاریخی بریم ( پرین )

 

1-2مختصات کلی شهرستان

جدول شماره (1):مختصات کلی شهرستان باشت براساس آخرین تقسیمات کشوری

 

شهرستان

سال تأسيس فرمانداری

جمعيت

مساحت کیلومتر مربع

تعداد بخش

تعداد شهر

تعداد دهستان

تعداد روستا

فاصله تا مركز استان

(کیلومتر)

بالای

20 خانوار

کمتراز

20 خانوار

خالي

از سكنه

جمع

کل

باشت

1389

20699

1055

2

1

4

42

49

24

115

120

مآخذ: سرشماری مرکز آمار و سالنامه آماری استان کهگیلویه و بویراحمد سال 1390

   

درجدول فوق اخرین اطلاعات اماری-  جمعیتی مربوط به شهرستان باشت براساس سرشماری سال 90 آمده است. همانگونه که اطلاعات جدول نیز نشان می دهد شهرستان باشت ؛ دارای یک شهر و 2 بخش، 4 دهستان ، 115 روستا ، 20699 نفر جمعیت؛ به مرکزیت شهر باشت است . براین اساس 9266 نفر در شهر باشت مرکز این شهرستان و11433 نفر نیز در روستاهای دوبخش مرکزی و بوستان این شهرستان سکونت دارند. بطور کلی براساس سرشماری سال 90 ؛ شهرستان باشت 115 روستا داشته که 49 روستا از مجموع دو بخش شهرستان کمتراز20 خانوار و تنها 42 روستا دارای جمعیتی بیشتر از بیست خانوار هستند. بخش بوستان 25 و بخش مرکزی نیز 17 روستای بیش از20 خانوار داشته اند. همچنین 24 روستای شهرستان خالی از سکنه که از این تعداد 17 روستا در بخش مرکزی و تنها 7 روستا در بخش بوستان هستند.

 

در تحلیل و تفسیر داده های جمعیتی شهرستان و 2 بخش آن باید گفت که تراکم جمعیت در بخش بوستان بسیار بیشتر از بخش مرکزی می باشد. همچنین مهاجرت روستاییان در بخش مرکزی شهرستان بسیار بیشتر و گسترده تر از بخش بوستان بوده است؛ چنانکه روستاهای خالی از سکنه بخش مرکزی درحدود 3 برابر بخش بوستان است.

 

اگرچه آمار تعداد روستاهای خالی از سکنه و همچنین مناطق دارای کمتر از 20 خانوار در شهرستان بسیار چشمگیر و مقایسه این وضعیت با دهه های قبل همچنین ادامه سیر صعودی کاهش جمعیت و هجوم مردم روستا به سوی مناق شهری داخل و خارج استان واقعآ نگران کننده است اما اطلاعات بالا موید این مطلب مهم است که برخلاف بسیاری از نقاط کشور یا حتی استان، هنوز جمعیت و تعداد خانوار مناطق روستایی در شهرستان باشت درحدود دوبرابر نقاط شهری است. درمجموع دوبخش بوستان و مرکزی؛ 17 روستا دارای دهیاری فعال و 34 روستا نیز دارای شورای اسلامی هستند و 8 روستا نیز علی الرغم داشتن شرایط قانونی لازم به دلایل مختلف از داشتن و وجود شورا انصراف داده و یا ثبت نام نکرده اند.

 

این موضوع به دلیل اهمیت بسیار اساسی بخش روستایی و کشاورزی منطقه قابل تأمل است.به دلایل متعدد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی و... بخش روستایی نیازمند توجه بسیار بیشتر برای نیل به توسعه پایدار انسانی می باشد.

1-3پيشينه تاريخي

پيشينه تاريخي شهرستان باشت طبق مستندات تاريخي و نقشه هاي موجود به دوره هاي قبل از اسلام يعني هخامنشيان مي رسد. در دوره پادشاهي هخامنشيان منطقه باشت با نام « باش » Bash  بر روي نقشه هاي متعلق به آن دوره ذكر شده و كشفيات باستان شناسي مستشرقين معروف اروپايي و غيراروپايي نیز مؤيد این موضوع است . آثار ناب تاريخي ، معابد زرتشتيان ، آتشگاه ها و پل هاي تاريخي بریم(پيرين)، شواهدي عيني برای چنین ادعایی هستند. كوه برافراشته « با نوگشه » كه بر گرفته از نام بانوگشنسب دختر رستم زابلي است با طبيعت سحرآساي شلال دان در غرب اين ديار باستاني به خود مي بالد كه بر چكاد خود معبدي را به دوش مي كشد كه در دياري بس بعيد نيايش گاه ايرانيان باستان بوده است . آتشدان دوگور دوپا در روستاي شوش ، چشم به راه رهگذري است كه خود را به او برساند تا چون سياووش شاهنامه طهارت خويش را شعله ور سازد. شهرك باستاني لار (لارندان )در قله كوه خامي و سرو دو هزار ساله آن در كنار يك معبد اهورايي شاهد جفاي تاريخ نگاراني است كه يا چيزي ننوشتند و يا مغلطه گويي كردند. جاده هاي سنگ فرش شاه بهرام (وايكان باستاني ) باشت هنوز آواي جرس كاروان داريوش هخامنشي را بر سينه بي راه خود نقش مي زند و پژواك آن را براي دودمان خود به ميراث گذاشته است . « اشكفت شاه » بر صحيفة باستاني خود ، نگار كي قبادها و كي خسروان را حك كرده و تاريخ و حماسه مردماني كهن و ديرين را در دل قرنهاي متمادي اسطوره كرده است . رباط خان حماد ، ايستگاه جاده قرون وسطايي، برگي زرين بر پيشاني كاروانسراهاي اقليمي باستاني است تا مسافران جاده ابريشمي تاريخ را غبار و ملال خستگي از تن و چهره بزدايد.(برگرفته از سایت علیرضا حبیبی مدرس  دانشگاه و کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی).

 

باوي‌، ايلى‌ از ايلات‌ لُر استان‌ كهگيلويه‌ و بويراحمد، و پيرو مذهب‌ تشيع می باشد‌. نام‌گذاري‌ و ريشه‌شناسى‌ نام‌ اين‌ ايل‌ به‌ صورت‌ بابوي‌ و بابويى‌ نيز آمده‌ است‌[1] ؛ اما مردم‌ این ايل‌ خود را باوي‌ مى‌نامند كه‌ ظاهراً برگرفته‌ از نام‌ باويه‌ (ه م‌) يا باوي‌ يكى‌ از قبايل‌ عرب‌ خوزستان‌ بايد باشد. اشتراك‌ نام‌ بين‌ باويهاي‌ كهگيلويه‌ و باويهاي‌ خوزستان‌ سبب‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ نادرست‌ اين‌ ايل‌ را «عرب‌» به‌ شمار آورند.[2] در نوشته‌هاي‌ پيش‌ از دورة صفوي‌ از ايلى‌ به‌ نام‌ باوي‌، بابويى‌ و يا بابوي‌ در منطقة كهگيلويه‌ و يا مناطق‌ لُرنشين‌ نام‌ برده‌ نشده‌ است‌؛ تنها در يك‌ سند ملكى‌ متعلق‌ به‌ يكى‌ از خوانين‌ دشمن‌ زياري‌ كهگيلويه‌ كه‌ در 1038ق‌ نوشته‌ شده‌، از شخصى‌ به‌ نام‌ ملك‌ حسين‌ ولد شاهقلى‌ بابويى‌ دولتياري‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌. هم‌ اكنون‌ «دولتياري‌» يا «دولياري‌» يكى‌ از شاخه‌هاي‌ اصلى‌ ايل‌ باوي‌ به‌ شمار مى‌رود. "ميرك‌حسينى"‌ نيز در كتاب‌ رياض‌الفردوس‌ (تأليف‌: 1083ق‌) كه‌ حدود نيم‌ قرن‌ بعد از آن‌ سند نوشته‌ شده‌، و حاوي‌ مطالب‌ فراوانى‌ دربارة كهگيلويه‌ و ايلات‌ آن‌ است‌، به‌ باوي‌، بابويى‌ و يا بابوي‌ اشاره‌اي‌ ندارد. نخستين‌ بار كريم‌ خان‌ در 1173ق‌ از ايل‌ باوي‌ با نام‌ بابوي‌ و انتصاب‌ كلانتر آن‌ به‌ بيگلر بيگى‌ كهگيلويه‌ ياد كرده‌، اما به‌ پيوستگى‌ قومى‌ باويها اشاره‌اي‌ نكرده‌ است‌. همچنين‌ اولين‌ بار حسینی‌ فسايى‌ (2/1479) ايل‌ باوي‌ را به‌ نادرست‌ شعبه‌اي‌ از اعراب‌ باوي‌ خوزستان‌ دانسته‌ است‌. دوبُد كه‌ در 1257ق‌/1841م‌ به‌ كهگيلويه‌ سفر كرده‌، گفتة كلانتر ايل‌ باوي‌ را مبنى‌ بر اينكه‌ «اسلاف‌ خانواده‌اش‌» از منطقة كعب‌ به‌ كهگيلويه‌ آمده‌اند، نقل‌ كرده‌ است‌، اما اين‌ گفته‌ تنها مربوط به‌ خانوادة كلانتر است‌ و نه‌ گروههاي‌ ديگر ايل‌. همچنين‌ وي‌ به‌ اينكه‌ اجداد كلانتر از اعراب‌ باوي‌ بوده‌اند، اشاره‌اي‌ ندارد.

 

انتساب‌ ايل‌ باوي‌ كهگيلويه‌ به‌ اعراب‌ باوي‌ خوزستان‌ به‌ سادگى‌ پذيرفتنى‌ نيست‌، زيرا اولاً ايل‌ باوي‌ از تيره‌ها و طوايف‌ متعددي‌ تشكيل‌ شده‌ است‌ كه‌ منشأ واحدي‌ ندارند و هر گروه‌ شجره‌نامة جداگانه‌اي‌ دارد؛ ثانياً ساكنان‌ پشتكوه‌ كه‌ بيشتر طوايف‌ و تيره‌هاي‌ باوي‌ را تشكيل‌ مى‌دهند، از بوميان‌ قديمى‌ و لر زبان‌ به‌ شمار مى‌روند و تنها بعضى‌ از گروههاي‌ زيركوه‌ مهاجر شناخته‌ شده‌اند؛ ثالثاً فرزند ارشد كلانتر سابق‌ ايل‌، به‌ نقل‌ از پدر و نياكانش‌ مى‌گويد كه‌ اجداد او ابتدا از كهگيلويه‌ به‌ خوزستان‌ مهاجرت‌ كرده‌اند و سپس‌ مجدداً به‌ موطن‌ اصلى‌ خود بازگشته‌اند (تحقيقات‌ ميدانى‌). اين‌ گفته‌ را نوشتة «محمد ميرك‌ حسينى»مبنى‌ بر اينكه‌ در 1038ق‌ حدود هزار خانوار از مردم‌ كهگيلويه‌ و اعراب‌ در خلف‌ آباد خوزستان‌ مسكن‌ داشته‌اند، اهميت‌ مى‌بخشد.[3]

 

ناحيه باشت و بابويي از دسته لربزرگ يا خاوري هستند. تبار آنها از نژاد آريايي هايي است كه از سرزمين سيبري به حاشيه رشته كوه هاي زاگرس مهاجرت كردند. لرها يكي از بزرگترين اقوام ايراني هستند كه بيش از هزار سال پيش در مسير هجرت از آسيايي ميانه به ايرانويچ ( ايران ) نقش مهمي را در تاريخ (نبرد در مقابل اسكندرمقدوني ، تيمورلنگ ، مغول ، عثماني ها و ديگر دشمنان اين سرزمين )ايفا كردند.

 

امروزه هر جائيكه قوم لر زندگي مي كند از سرزمينهاي باستاني  است. برخي از پژوهشگران غربي در اواخر قرن نوزدهم به جمع آوري اطلاعات انسان شناسي يعني فيزيك جسماني و اندازه هاي بدني ايرانيان و ديگر اقوام پرداختند .از جمله اين پژوهشگران ، دانيلو (N. Danilov  ) روسي است كه پس از پنج سال تحقيق و مطالعه مي نويسد : « لرها در شمار خالص ترين قبايل ايراني مي باشند .»1

     

1-4ویژگیهای جغرافیایی - طبیعی

باشت يكي از شهرستان هاي استان كهگيلويه و بويراحمد است كه در نيمه اول سال 1370 با 5665 نفرجمعیت به عنوان منطقه شهري زير نظر فرمانداري شهرستان گچساران اداره می شده است. سرزمين باشت وبابويي با مساحتي بالغ‌ بر 1055 کیلومتر ‌مربع بخش کوچکی از جنوب شرقی استان را به خود اختصاص داده است. اراضى‌ 3 ايل‌ چَرام‌ در شمال‌، بوير احمد گرمسيري‌ در شمال‌ غربى‌ و غرب‌، رستم‌ مَمَسَنى‌ در شمال‌ شرق‌ و شرق‌، و سرانجام‌ رودخانة زهره‌ در جنوب‌ منطقة باويها را احاطه‌ كرده‌ است‌. سرزمين‌ باويها را كوه‌ خامى‌ به‌ دو منطقة پشتكوه‌ و زيركوه‌ تقسيم‌ مى‌كند كه‌ پشتكوه‌ شامل‌ باشت‌ و كوهمره‌ و زيركوه‌ شامل‌ پشت‌ بند و زيربند است‌.

 

این شهرستان از نظر موقعيت آب و هوايي به سه منطقه سردسيري ، معتدل و گرمسيري تقسيم مي شود که پشتكوه‌ از مناطق‌ سردسير و معتدل‌ و زير كوه‌ از مناطق‌ گرمسيري‌ منطقه به حساب می ایند.[4] به لحاظ جغرافیایی نیز شهرستان باشت در 30 درجه و 21 دقيقه عرض جغرافيايي و 50 درجه و 9 دقيقه طول جغرافيايي و 792 متر ارتفاع از سطح دريا قرار دارد. مجموع این شرایط و ویژگیهای طبیعی- جغرافیایی منطقه مذکور را از نظر میزان بارش و نزولات اسمانی به یکی از مستعدترین نقاط استان و حتی کشور بدل ساخته است که در حال حاضر نیزاز قطب های مهم گردشگری و کشاورزی استان محسوب می شود.

 

1-5 تقسيمات‌ و پراكندگى‌ ایل باوی

 در گزارشهاي‌ دوبد (1257ق‌)، فتاح‌ خان‌ گرمرودي‌ (1261ق‌) و ميرزا حسن‌ فسايى‌ (1313ق‌) به‌ تقسيمات‌ ایل باوی اشاره‌ ای نشده‌ است‌ و طبقه بندی بندی براساس‌ تحقيقاتى‌ كه‌ در طول‌ نيم‌ قرن‌ گذشته‌ صورت‌ گرفته‌ مشخص‌ شده است‌. بنابر تقسيمات‌ سنتى‌، ايل‌ باوي‌ از 6 تيرة بزرگ‌: شيخ‌ جليل‌، گشين‌، دولياري‌، عاليشى‌، سادات و مستقل و 15 تيرة كوچك‌ تشكيل‌ شده‌ است‌. تيره‌هاي‌ بزرگ‌ هر يك‌ داراي‌ چند طايفه‌، و تيره‌هاي‌ كوچك‌ فاقد طايفه‌ هستند. تيرة شيخ‌ جليل‌ در كوهمرة پشتكوه‌، دولياري‌ در كوهمره‌ و باشت‌ پشتكوه‌ و شماري‌ هم‌ در زيركوه‌، عاليشاهى‌ در زيركوه‌، و گشين‌ در باشت‌ و كوهمره‌ زندگى‌ مى‌كنند. تيره‌هاي‌ كوچك‌ در دو منطقة پشتكوه‌ و زير كوه‌ پراكنده‌اند. تيره ها و طوايف مستقل ايل بابوئي به شرح زير است :

1 تيره عاليشاهي :اين تيره ازشش طايفه زير تشكيل ميشود : يوسفي ، عبدالملكي ، قايد گيوي ، بساقي ، نارك ، گناوه .

2 تيره شيخ جليل : شامل طايفه هاي : شاه بهرام ، گورو(شادگان) ، كوهسرك ، لار ، تل چگاه

3 تيره گشين : طايفه هاي اين تيره عبارتند از : شياس ، باميشيخي ، سرتنگي ، ظفري ، كاحسنعلي .

4 تيره دولياري : این تيره داراي طايفه هاي : پيچ آبي ، چاله كوني، ملاي تمي ،اولاد ميرزا ، اولاد هادي  می باشد.

5 تيره سادات : اين تيره از ۹ طايفه به شرح زير تشكيل ميشود : سادات سيدفخرالدين احمد ، سادات سيد شمس الدين ، سادات بحريني ، سادات مير زينعلي ، سادات سلطان محمود شاه ، سادات شاه زين العابدين ، سادات سيد محمد ، سادات شاهزاده محمد ، سادات شاه نظر مومن .

6 طوايف مستقل : طوايف مستقل ايل بابوئي عبارتند از: نارگ موسايي ، نيمدور ، فتح ، گوهرگاني .(برگرفته از سایت علیرضا حبیبی مدرس  دانشگاه و کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی).

 

1-6 جمعیت شهرستان

شهرستان نوپای باشت در سال 1389 به سایر شهرستان های استان اضافه و تا قبل از این تاریخ به عنوان یکی از بخش های شهرستان گچساران محسوب می شد. دربحث جمعیت سعی شده تا در قالب چند جدول جداگانه و به تفکیک، علاوه بر موضوع تعداد جمعيت وخانوار شهرستان برحسب آخرین تقسیمات کشوری سال1390، به بررسی تطبیقی تحولات وروند افزایش و کاهش جمعیت شهرستان در نیم قرن اخیر بپردازیم.

 

جمعيت ايل باوی در سال ۱۳۴۷ حدود ۳۰۹۹ نفر، در سال ۱۳۶۰، دوهزار چهارصد شصت خانوار( ۱۳۲۱۰ نفر )؛ و براساس سرشماری آبان 65 جمعيت بخش باشت 27662 نفر بوده که در سرشماری 10 سال بعد یعنی سال 75 به24329 نفر کاهش یافته است.  همچنین در سرشماری نفوس و مسکن سال 85،  بخش مذکور دارای تعداد 22437 نفرجمعیت و 4315 خانوار و بر اساس آخرین سرشماری انجام شده توسط مرکز آمار ایران در سال 1390، شهرستان باشت دارای 5022 خانوار و 20699 نفر جمعیت بوده است. از اين تعداد 9266 نفر ساکن در مناطق شهري،11433 نفر در مناطق روستايي وبقيه غير ساکن بوده اند. نسبت جنسي نشان مي دهد که به ازاي هر 100نفر زن 96 نفر مرد وجود داشته است. بر عکس مناطق روستایی شهرستان که 24 روستا کاملا خالی از سکنه و اغلب مهاجر فرست بوده اند؛ شهر باشت به عنوان مرکز شهرستان روند افزایش جمعیت بسیار جزئی و نامحسوسی داشته است؛ بطوریکه در طول بیش از 30 سال جمعیت این شهر از 4254در سال 1365 به 9266 نفر در سال 1390 رسیده است.

 

 1-7 نظام‌ اجتماعى‌ - سياسى

 ايل‌ باوي‌ همانند ديگر ايلات‌ ايران‌ از گروههاي‌ متعدد و پدر تبار تشكيل‌ شده‌ است‌. در رده‌بندي‌ واحدهاي‌ اجتماعى‌ - سياسى‌ اين‌ ايل‌، تيره‌ مقدم‌ بر طايفه‌ است‌. رده‌ بندي‌ ايل‌ از كوچك‌ترين‌ تا بزرگ‌ترين‌ رده‌ به‌ اين‌ شرح‌ بوده‌ است‌: حونه‌ (خانواده‌ يا خانوار)،اولاد ، طايفه‌ ، تيره‌ ، ايل. در گذشته‌، خانواده‌ در ايل‌ به‌ عنوان‌ يك‌ واحد توليد و مصرف‌ عمل‌ مى‌كرد و اكنون‌ هم‌ دربارة بسياري‌ از خانواده‌ها صادق‌ است‌.

 

خانوادة ساده‌ (هسته‌اي‌) رايج‌ ترين‌ نوع‌ خانواده‌ است‌ و پس‌ از آن‌ خانوادة گسترده‌ قرار دارد. سرپرستى‌ خانواده‌ معمولاً با مرد است‌. هر خانواده‌ عضوي‌ از واحدهاي‌ پدر تبارِ اولاد، طايفه‌ و تيره‌ است‌. هر يك‌ از طايفه‌ها و تيره‌هاي‌ ايل‌ از تبار جداگانه‌اند و ارتباط نَسبى‌ با هم‌ ندارند. هر يك‌ از واحدهاي‌ پدر تبار ايل‌ داراي‌ نام‌، سرزمين‌ و رهبر خاص‌ خود بود كه‌ با عنوان‌ ريش‌ سفيد و كدخدا شناخته‌ مى‌شدند. عامل‌ پيوند دهندة اين‌ واحدها كلانتر و نظام‌ رهبري‌ بود كه‌ آنها را به‌ صورت‌ يك‌ واحد منسجم‌ به‌ نام‌ ايل‌ درآورده‌ بود. منصب‌ كلانتري‌ ارثى‌ بود و كلانتر كه‌ قدرت‌ خاصى‌ داشت‌، بالاترين‌ مرجع‌ تصميم‌گيري‌ در امور به‌ شمار مى‌آمد. قدرت‌ كلانتر ناشى‌ از مالكيت‌ مراتع‌ و اراضى‌ كشاورزي‌، شمار تفنگچيان‌ و كارگزاران‌ و پيوندهاي‌ سياسى‌ با سران‌ ديگر ايلات‌ از طريق‌ ازدواج‌ بود. كلانتر، از يك‌ سو به‌ حل‌ و فصل‌ امور داخلى‌ ايل‌ مى‌پرداخت‌ و از ديگر سو، به‌ عنوان‌ نمايندة ايل‌ با دولت‌ و گروههاي‌ خارج‌ از ايل‌ ارتباط داشت‌. آخرين‌ كلانتر اين‌ ايل‌ ملك‌ منصور خان‌ باشتى‌ بود كه‌ اجداد او حدود 10 نسل‌ اين‌ منصب‌ را عهده‌دار بودند. پس‌ از انحلال‌ نظام‌ خانى‌ - كلانتري‌ و اجراي‌ اصلاحات‌ ارضى‌، ساختار سياسى‌ ايل‌ باوي‌ چون‌ ديگر ايلات‌ از هم‌ پاشيده‌ و اكنون‌ هر يك‌ از واحدها به‌ طور مستقل‌ راه‌ خود را ادامه‌ مى‌دهند. با انقلاب‌ اسلامى‌ و اعدام‌ آخرين‌ كلانتر ايل‌، مناسبات سیاسی- اجتماعی بکلی دگرگون و دهیاران و شوراهاي‌ اسلامى‌ و سایر نهادهای انقلابی و مردمی به‌ جاي‌ كدخدايان‌ و ريش‌ سفيدان‌ تشكيل‌ گرديدند.

 

منابع و مآخذ

1-     سكندر امان الهي، قوم لر، تهران، انتشارات آگاه ، چتپ دوم، 1374.

2-     صفی نژاد، جواد، عشایر مرکزی ایران( 1368)، تهران، نشر امیرکبیر، ص 36.

3-     حسینی فسایی، حاج میرزا حسین، فارسنامه ناصری(1367)،تهران، نشر امیر کبیر، ص 73

4-     آذر پیوند، الله بخش، تحولات سیاسی کشور و جنگ گجستان()، یاسوج، انتشارات چویل.

5-     افضل مقيمي، بررسي گويش بويراحمدي، انتشارات نويد شيراز، چاپ اول، 1373.

6-     ابوذر همتي، فرهنگ تطبيقي واژگان گويش لري ممسني با واژگان فارسي نو و ميانه، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه شيراز، 1370.

7-     مركز آمار ايران، سرشماري های عمومي نفوس و مسكن سالهاي1390- 1335، تهران.

8-     مركز آمار ايران، شناسنامه آبادیهای کشور(سالهای35 تا90)، استان کهگیلویه و بویر احمد.شهرستان باشت.

9-     اسناد و اطلاعات سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان سالهای 1365 تا 1390.

10- اسناد و اطلاعات سایت استانداری استان کهگیلویه و بویراحمد.

11- اسناد و اطلاعات فرمانداری شهرستان های گچساران، باشت.

12- اسناد و اطلاعات بخشداری بوستان و بخش مرکزی شهرستان باشت.  

13- اسناد و اطلاعات تمامی سازمان ها و ادارات شهرستان باشت.

14- جغرافياي استان كهگيلويه و بويراحمد ، گروه تأليف و كتب درسي، 1379.

15- وب سایت فرمانداری شهرستان باشت

16-  وب سایت غلام تاجگردون

17-  وبلاگ  و دست نوشته های سید ابراهیم یوسفی

18- اطلاعات سایت و دست نوشته های علیرضا حبیبی

19-  اسناد و اطلاعات و دست نوشته های سید ابولحسن حسینی نیک

 

انتهای پیام/ک308

دیدگاه‌ها

جالب بود.ممنونم.
مطلب بسیار زیبایی بود خیلی اطلاعاتش مفید و عالی بودن

نظرات کاربران